Репост из: Неизвестно
اگه دنبال یه رمان باللیودی با قلم قوی هستید پس جوین بده
@ashtabah_s
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
برترین رمان بالییودی🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂🤣🤣🤣🤣🤣
@ashtabah_s
🤣
اراد درحال پخش کردن برگه های امتحانی بود و با لبخند شیطونی نگاش کردم استینمو پایین کشیدم آوا اروم دم گوشم گفت :تقلبت لو بره بدبختی با اعتماد بنفس شونه ای بالا انداختم
نگران نباش چیزی نمیشه
@ashtabah_s
تند تند درحال نوشتن از روی تقلبای روی دستم بودم که استاد دستش و گذاشت روی دستم و اخمی کرد..تقلب توی کلاس من چشمامو ململ کردم و با ناز گفتم
_شوهر وحشیم نزاشت درس بخونم
@ashtabah_s
در کمال تعجبم برگه و از زیر دستم کشید
وقتی نمرت صفر شد میفهمی شوهرت تاج سره نه وحشی ...جییییغ زدم
@ashtabah_s
آتیشت میزنم اراد شب میای خونه دیگه؟! دیگه اگر رنگ تخت و منو باهم دیدی !!!
همینطور که داشتم داد و هوار میکردم لبهاش روی لبهام نشست و صدای خنده بچه ها بلند شد لو رفتیم زن و شوهریم 🤣🤣🤣🤣
#پارت_واقعه_های_نبود_لفت_بده
#ادامشو_میخوای؟
@ashtabah_s
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
🌼
🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
@ashtabah_s
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
برترین رمان بالییودی🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂🤣🤣🤣🤣🤣
@ashtabah_s
🤣
اراد درحال پخش کردن برگه های امتحانی بود و با لبخند شیطونی نگاش کردم استینمو پایین کشیدم آوا اروم دم گوشم گفت :تقلبت لو بره بدبختی با اعتماد بنفس شونه ای بالا انداختم
نگران نباش چیزی نمیشه
@ashtabah_s
تند تند درحال نوشتن از روی تقلبای روی دستم بودم که استاد دستش و گذاشت روی دستم و اخمی کرد..تقلب توی کلاس من چشمامو ململ کردم و با ناز گفتم
_شوهر وحشیم نزاشت درس بخونم
@ashtabah_s
در کمال تعجبم برگه و از زیر دستم کشید
وقتی نمرت صفر شد میفهمی شوهرت تاج سره نه وحشی ...جییییغ زدم
@ashtabah_s
آتیشت میزنم اراد شب میای خونه دیگه؟! دیگه اگر رنگ تخت و منو باهم دیدی !!!
همینطور که داشتم داد و هوار میکردم لبهاش روی لبهام نشست و صدای خنده بچه ها بلند شد لو رفتیم زن و شوهریم 🤣🤣🤣🤣
#پارت_واقعه_های_نبود_لفت_بده
#ادامشو_میخوای؟
@ashtabah_s
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
🌼
🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼