درون مردمک چشم های مرده اش بچه ای زندانی میدید
لت و پار
خونین مالین
و پیر....
لبخند روی لبش نشان میداد فقط خودش میتوانست باشد
تنها هیولایی که شکنجه اش میکرد
لت و پار
خونین مالین
و پیر....
لبخند روی لبش نشان میداد فقط خودش میتوانست باشد
تنها هیولایی که شکنجه اش میکرد