Fly🕊


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


همين گوشه كنارها اندكی ، می نویسيم..!:)
درصورت كپي متن ها ذكر نام الزاميست:)
Fatemeh🌱💚
https://t.me/BiChatBot?start=sc-268458-lRnBZeg
Clavicle🌻💛
https://t.me/BChatBot?start=sc-392588-stBfVH4

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


میشه مثال بالا‌ی آهنگاااااا


Репост из: مُریدان جعفر و سکینه.
بیخیال...
کی به کیه؟ اینجا واسه خودمه و قراره در درجه اول خودم لذت ببرم.
هرکش گوش نکنه از دستش خودش رفته=)


اینم خیییییییییلی خوبه😑😂


Репост из: ??دنیـاے وارونـہ??
تو که قلب نداری ، چرا ادای عاشق ها رو در میاری ...؟!
#guitar
🎸🎸🎸
🎸🎸🎸
╔┅┅═ঊ♥️ঈ═┅┅╗
@varooneeh ☜join
╚┅┅═ঈ♥️ঊ═┅┅╝


کراش جدیدم😐🙄


Репост из: ??دنیـاے وارونـہ??
آخر شبا صدات میشه دوا🥺🖤
#guitar
🎸🎸🎸🎸🎸🎸
╔┅┅═ঊ♥️ঈ═┅┅╗
@varooneeh ☜join
╚┅┅═ঈ♥️ঊ═┅┅╝


نميخوای حرف بزنی رستا!؟
سوگند حرفی نمونده واسه زدن چی بگم!؟
میگم این رابطه گندی رو تا کی میخوای ادامه بدی چیکار کردی تا کی میخوای حرف نزنی ببین این حال و روز توعه!؟
رابطه هرچقدر هم گندی باشه برام ارزشمند رها شدن از این رابطه برام دردناکه..:)
رستا چرا نمیخوای بفهمی آرسام لایق تو نیست و تو لایق بهترین ها هستی !
سوگند من نميتونم به قلبم بفهمونم ديگه دوسش نداشته باشه با اينكه هيچ وقت مال من نميشه :)
ديروز بهش زنگ زدم بعد از چند بوق ..صدايي تو گوشم پیچید ؛ سلام لطفا بعد از شنیدن بوق برام پیام بزارید..
شروع کردم ب گذاشتن پیام ، سلام نمیدونم شناختی یا نه خواستم بهت بگم که تو فراموش نشدنی ترین حس دنیایی واسم هیچ وقت این فرصت پیش نمیومد که حرف دلمو بهت بزنم از خدا میخوام که خوشبخت ترین بشی خوشبخت شو ازدواجتم تبریک میگم..!
بعد چند ساعتی با اومدن پیامی استرس تمام وجودم را گرفت لرزش دستانم به قدری شدید بود گوشی را نمیتوانستم در دستم نگه دارم ..
سلام یه حرفایی هست که اصلا نمیدونی یه چیزهایی هست که اصلا نمیدونی نبودی که بدونی کوتاه بگم مثلا اینکه هر وقت بهت فکر می کنم عطر گردنت ناخودآگاه میپیچه توی سرم همینقدر ساده و عمیق..
بعد تو هیچکس به چشم نمیاد کسی نمیتونه جای خالی تو را برام پر کنه تو اصلا نمیدونی چه شبایی با نگاه کردن به عکسات تصور کردم که کنارمی چقدر از دور تماشات کردم و.. شاید یه روزی اومدی همه چیز ایی که نمیدونی را بهت گفتم ولی تا اون موقع گفتنش فایده ایی نداره ...
#فاطمه_شهریاری✍🏻

@f_shahriyari


البته به جای آدمیزاد باید مینوشتم "نیان"🙄


میشه‌ یه‌جور مقابلهِ‌مزخرفه‌بی‌منطق..
ای آدمیزاد مسخره..🚶‍♀


استرسم واس اعلام نتایج به‌حدی رسیده ک واس آروم شدنم از صبح دارم زیست میخونم :|


امشب‌دلم میخواد راز بشنوم :)


ضبطِ امشبِ این دکلمه تداعیِ یه خوابِ تاریکه ک تا آخرش حسش باهام میمونه.🤍




بعد از مدتی از آن خیابان رد می شد که مثل همیشه شلوغ بود اندکی مکث کرد و نگاه معنا داری به خیابان انداخت کارگرانی را دید که در حال جابجایی شن بودنند نگاهش را از کارگران برداشت و پیش تر رفت نگاهش به رهگذرانی افتاد که انگار درگیر افکار خود بودنند باز نگاهش را چرخاند دست فروشی را دید که وضعیت چندان خوبی نداشت، پدر و مادری را دید که با ذوق دستان فرزندانشان را گرفته بودنند که چشم هایشان برق میزد و لب هایشان از لبخند شکفته شده بود از کنار آنها رد شد مغازه هایی به چشمش خورد که دکوراسیون متفاوتی باهم داشتند دکوراسیون یکی زرد بود با دکور چوبی دگری آبی بود با دکور آهنی ..
به میانه های خیابان رسیده بود که همان کافه قدیمی را دید کافه ایی که خاطرات سال های پیش را برایش زنده می کرد آهی کشید..زیر لب گفت زنده باد یاد خاطرات!!و کلمات در دهانش خشکید نتوانست ادامه بدهد اما ذهنش سفر کرده بود جایی از گذشته ، خودش را در مقابل کسی میدید که سال ها او را دوست داشت هر دو روی نیمکت های چوبی پر از خاطره نشسته بودنند که داخل کافه هست بینشان یک شمع و یک عود از جنس آرامش روشن بود و دو فنجان قهوه به رنگ چشم هایشان ...
که با دیدن تابلوهای طراحی شده و با دیدن زوج ها که پابه پای هم قدم می زدنند و دیوانه وار از هم دلبری می کردند حواسش دوباره جمع خیابان شد
اینبار نگاهش ب پیرزنی افتاد که اه و تابی نداشت با موهای ژولیده از تراس خانه اش خیابان را تماشا می کرد که با نگاهش بچه مریضی که بر روی ویلچری که تنها دلخوشیش تماشا کردن خیابان شلوغ بود و درختان چند هزار ساله ایی که سایه شان پناه ما از گرمای آفتاب و خودشان تکیه گاه خستگی بودنند را دنبال میکرد
“خودش در ميان جمع بود دلش در جاي دگر..!"
#فاطمه_شهرياري ✍🏻

@f_shahriyari


Репост из: Clavicle


دیروز داشتم با یکی صحبت میکردم میگفت"باید ادمارو قاپید."
اصراری نکردم و ی لبخندملیح زدم
اما من اینو نمیگم؛
رفتنی میره،
موندنی میمونه،
اصراری واس نگه داشتن ب زورآدما توی زندگیم ندارم،و به همین واسطه؛
از لذت‌های عمیق زندگیم، موندن ادمایین ک منو واس خودم میخوان بدون دلیل منطقی، این چیزیه که خیلی وقت پیش حسش کرده بودم.
اما،من هیچ‌وقت برای قطار در حال رفتن ندویدم. می‌فهمی دیگه.؟

#دری‌وری
@f_shahriyari


باش....


باش.


باش.


رها‌باش.

Показано 20 последних публикаций.

91

подписчиков
Статистика канала