بنظرم بي رحم تر از عطر ها هم وجود داره!
وقتي توي خيابون ،توي صف سينما،وسط يه همايش يا حتي توي سوپرماركت صداي خنده هاي كسي دست و دلت رو ميلرزونه،
نه ميتوني حركت كني نه پاهات اونقدر جون داره كه سرجات بموني،به كسي كه كنارته تكيه ميدي ، با دلهره سرتو برميگردوني و ...
بعد از ديدن يه غريبه توي دلت از زمين و زمان گله ميكني
كه چرا بايد چند نفر توي دنياي به اين كوچيكي انقدر شبيه به هم بخندن؟؟؟
از عطرها بي رحم تر صداي خنده هاي آدماس...
وقتي توي خيابون ،توي صف سينما،وسط يه همايش يا حتي توي سوپرماركت صداي خنده هاي كسي دست و دلت رو ميلرزونه،
نه ميتوني حركت كني نه پاهات اونقدر جون داره كه سرجات بموني،به كسي كه كنارته تكيه ميدي ، با دلهره سرتو برميگردوني و ...
بعد از ديدن يه غريبه توي دلت از زمين و زمان گله ميكني
كه چرا بايد چند نفر توي دنياي به اين كوچيكي انقدر شبيه به هم بخندن؟؟؟
از عطرها بي رحم تر صداي خنده هاي آدماس...