لباس بى وفايى را به دست خود تنت كردم
تو را اى دوست با مهر زيادم دشمنت كردم
خيالم بود تنديسى طلا از عشق مى سازم
محبت بد ترين اكسير بود و آهنت كردم
تو رفتى با خدا باشى ، خدا در چشم من گم شد
از آن وقتى كه تسبيح خودم را گردنت كردم
تمام خاطراتت را همان روزى كه مى رفتى
به قلبم دوختم سنجاق بر پيراهنت كردم
تو تك كبريت امّيدم در اوج بى كسى بودى
تو را اى عشق با اميدوارى روشنت كردم
چه مى ماند به جز بى حاصلى در دست هاى من
به رغم كوششى كه در بدست آوردنت كردم ؟
#سیدتقی_سیدی
🌹 @ghazal_nabb 💜
تو را اى دوست با مهر زيادم دشمنت كردم
خيالم بود تنديسى طلا از عشق مى سازم
محبت بد ترين اكسير بود و آهنت كردم
تو رفتى با خدا باشى ، خدا در چشم من گم شد
از آن وقتى كه تسبيح خودم را گردنت كردم
تمام خاطراتت را همان روزى كه مى رفتى
به قلبم دوختم سنجاق بر پيراهنت كردم
تو تك كبريت امّيدم در اوج بى كسى بودى
تو را اى عشق با اميدوارى روشنت كردم
چه مى ماند به جز بى حاصلى در دست هاى من
به رغم كوششى كه در بدست آوردنت كردم ؟
#سیدتقی_سیدی
🌹 @ghazal_nabb 💜