Репост из: یادگاری
🌻
#غزل_معاصر
روزی خدا به سینه ی من پا گذاشته
مهر تو را درون دلم جا گذاشته !
تا من برای یافتن ات دربدر شوم
دیوار را کشیده و در را گذاشته !
بی شبهه آفریده تو را از ژن شراب
آنکس که در خمار تو ما را گذاشته !
با زر کشیده خط لبت را و ناگزیر
در موزه اش برای تماشا گذاشته !
چون آسمان حسود شده از دل زمین
چشم تو را گرفته و دریا گذاشته !
تا تو جهان بگیری بر روی روی تو
سرمایه ای به وسعت دنیا گذاشته !
هم قند در قبال سمرقند داده و
هم خال در ازای بخارا گذاشته
تحریم کرده نعمت می را برای ما
در سفره ی لبان تو اما گذاشته
او خاک را به پای تو پایین کشیده و
خورشید را به دست تو بالا گذاشته !
با فاصله کشیده اگر مهر و ماه را
ما بین شان برای شما جا گذاشته !
روزی که یاد داده به تو ناز و غمزه را
انگشت روی ضعف دل ما گذاشته !
چشمت چنان فریفت ندانستم از سرم
برداشته کلاه مرا یا گذاشته !
من از خدا چگونه بپرسم که پس چرا
جفت مرا کشیده و تنها گذاشته !
#غلامرضا_طریقی
#شعر_معاصر
بشنوید👇👇
@yadgareman
#غزل_معاصر
روزی خدا به سینه ی من پا گذاشته
مهر تو را درون دلم جا گذاشته !
تا من برای یافتن ات دربدر شوم
دیوار را کشیده و در را گذاشته !
بی شبهه آفریده تو را از ژن شراب
آنکس که در خمار تو ما را گذاشته !
با زر کشیده خط لبت را و ناگزیر
در موزه اش برای تماشا گذاشته !
چون آسمان حسود شده از دل زمین
چشم تو را گرفته و دریا گذاشته !
تا تو جهان بگیری بر روی روی تو
سرمایه ای به وسعت دنیا گذاشته !
هم قند در قبال سمرقند داده و
هم خال در ازای بخارا گذاشته
تحریم کرده نعمت می را برای ما
در سفره ی لبان تو اما گذاشته
او خاک را به پای تو پایین کشیده و
خورشید را به دست تو بالا گذاشته !
با فاصله کشیده اگر مهر و ماه را
ما بین شان برای شما جا گذاشته !
روزی که یاد داده به تو ناز و غمزه را
انگشت روی ضعف دل ما گذاشته !
چشمت چنان فریفت ندانستم از سرم
برداشته کلاه مرا یا گذاشته !
من از خدا چگونه بپرسم که پس چرا
جفت مرا کشیده و تنها گذاشته !
#غلامرضا_طریقی
#شعر_معاصر
بشنوید👇👇
@yadgareman