عمیقا منتظر پاییزم
غروب میشد تنهایی میرفتم تو خیابونا قدم میزدم و با خشخش برگا قاطی نمنم بارون آهنگ گوش میدادم با غمی که نمیدونم چیه بغض میکردم.
غروب میشد تنهایی میرفتم تو خیابونا قدم میزدم و با خشخش برگا قاطی نمنم بارون آهنگ گوش میدادم با غمی که نمیدونم چیه بغض میکردم.