دوست دارم با تو باشم چون هیچوقت از با تو بودن خسته نمیشوم. حتی وقتی با هم حرف نمیزنیم، حتی وقتی نوازشم نمیکنی، حتی وقتی در یک اتاق نیستیم، باز هم خسته نمیشوم. هرگز دلزده نمیشوم. فکر کنم به خاطر این است که به تو اعتماد دارم به افکارت اعتماد دارم. میتوانی بفهمی چه میگویم؟ همهِ آنچه در تو میبینم و هر آنچه نمیبینم را دوست دارم. با این همه ضعفهایت را میدانم. اما احساس میکنم همین نقاط ضعف تو و نقاط قوت من هستند که با هم سازگارند. ترسهای مشترک نداریم. حتی پلیدیهای ما به هم میآیند! تو بیش از آن چه نشان میدهی میارزی و من برعکس. من، به نگاه تو نیازمندم.