Репост из: پشتیبانی روش میزان G24S3
پاسخ مدرسه
بسمه تعالی
نامه دلسوزانه مادری گرامی از دانش آموزان میزان را مشاهده کردم که بنظر می رسد دغدغه ایشان در سویدای ذهن بسیاری از اولیاء (مخصوصا دبستانی) نیز وجود داشته باشد. دغدغه ای که از جهتی آزاردهنده است و آنها را بر سر یک دوراهی قرار داده است و دل نگران آینده فرزندانشان.
نمی دانم این مادر گرامی بر چه مبنایی می فرمایند که میزان در مورد کسب بهترین موقعیتهای دانشگاهی موفق نیست. این شایعه نادرست چنان گسترش یافته است که حتی علاقمندان به میزان را هم به ترس از آینده فرزندانشان انداخته است. وقتی از سال 76 کار خود را در میزان شروع کردیم تمامی رقبایی که چشم دیدن یک مسیر درست آموزشی و تربیتی را نداشتند تا کنون مرتب سعی کرده اند با این شایعه اقبال خانواده ها را به میزان کم کنند و افت شدید کارهای خود را در این شایعه پنهان کنند. میزان کم دشمن ندارد!!!
به جرات می توانیم بگوییم که با توجه به دانش آموزانی که وارد میزان می شوند و از آن خارج می شوند بهترین نتایج را در کنکور داشته ایم. و معتقدیم که از سایر مدارسی که داعیه دار موفقیت در کنکور هستند خداوند توفیقات بیشتری را نصیب ما کرده است. شاید با توجه به رشته و دانشگاههایی که دانش اموزان ما قبول می شوند این موضوع کمی تعجب آور باشد ولی با توجه به نکات زیر می توانیم بهتر این موضوع را بررسی کنیم:
1- اصولا هوش و استعداد دانش آموزان مهم ترین تعیین کننده رتبه های بالاتر در کنکور است. بدیهی است اگر افراد با هوش و توانایی بیشتری در یک مدرسه باشند رتبه های کنکوری آنها بهتر از سایر دوستانشان خواهد شد. هیچ مدرسه ای نمی تواند یک دانش آموزی که خداوند توانایی های کمی به او داده است به رتبه های بسیار بالای کنکور برساند. رقبای ما به علت این برداشت غلط اولیاء سعی می کنند تا افراد با استعدادتر را از دست مدارس دیگر بربایند و با انواع ترفندها، در اثر جذب این افراد، مدرسه خود را موفق نشان دهند. یقینا یکی از راههای زشت برای این موفقیتهای کاذب، ترویج شایعات برای جذب با استعدادترین ها در مدرسه خودشان است.
2- مدرسه میزان معتقد است که هر دانش آموز به تنهایی خود یک انسان دارای ارزش نزد خداوند است و مسئولیت ما شکوفا کردن استعداهای هر فرد متناسب با خودش است چه بقولی شاگرد اول کلاس باشد چه شاگرد آخر کلاس. چرا وقتی درباره نتایج یک مدرسه در کنکور صحبت می کنیم فقط از معدود بهترین ها در رتبه کنکور صحبت می کنیم و گویی دیگران اصلا ارزش توجه ندارند. گویا آنها فقط در حد ایجاد بستری برای ترقی این معدود افراد هستند و خود نه تنها ارزش ندارند که متناسب با استعداد خود رشد کنند بلکه باید مرتب در معرض سرکوب دیگران باشند و ملامت که حد استعدادی که خداوند به او داده است کم بوده است.
چرا از سایر مدارسِ به ظاهر موفق، رتبه های اخر کلاسشان پرسیده نمی شود؟ چرا کسی از سایر مدارس نمی پرسد برای آن عزیزان کم استعداد درسی (و با استعداد در زمینه های دیگر) چه کرده اند؟ آیا به اندازه همان استعدادشان رتبه مناسب بدست آورده اند و توفیق کسب کرده اند؟ یا اینکه به امان خدا رها شده و در معرض سرکوفت دیگران قرار گرفته اند؟ در مدرسه میزان چه با استعدادها و چه کم استعدادها هریک ارزش متناسب با خودش را دارد و نباید با استعدادها فقط مورد توجه قرار گیرند.
3- هرساله ما به ارزیابی نتایج خودمان در کنکور می نشینیم و مایه خوشوقتی است که از دوجهت می بینیم دانش آموزان ما موفق بوده اند: اول آنکه؛ در آزمون های تستی کشوری، رتبه سال اول دبیرستانِ (نهم فعلی) آنها کمتر از رتبه کنکور آنها است این یعنی در میزان نسبت به دیگر مدارس (که در همان آزمونهای کشوری شرکت کرده اند) کار موثر تری برای دانش آموزان انجام شده است و با برنامه مدرسه بیش از آن که بوده اند رشد یافته اند. دوم آنکه؛ وقتی معدود دانش آموزانی که در سال آخر راهنمایی (به علت همان شایعات) به مدارس مشهور دیگر برای دوران دبیرستان می روند با دانش آموزانی که در میزان مانده اند در کنکور و رتبه آنها مقایسه می کنیم می بینیم این افراد از هم ترازان خودشان در دوران راهنمایی نتیجه بدتری (و بعضا خیلی بدتری) کسب کرده اند. یعنی سایر مدارس خوش آب و رنگ، به اندازه مدرسه میزان نتوانسته اند برای موفقیت دانش آموزان کار کنند.
بسمه تعالی
نامه دلسوزانه مادری گرامی از دانش آموزان میزان را مشاهده کردم که بنظر می رسد دغدغه ایشان در سویدای ذهن بسیاری از اولیاء (مخصوصا دبستانی) نیز وجود داشته باشد. دغدغه ای که از جهتی آزاردهنده است و آنها را بر سر یک دوراهی قرار داده است و دل نگران آینده فرزندانشان.
نمی دانم این مادر گرامی بر چه مبنایی می فرمایند که میزان در مورد کسب بهترین موقعیتهای دانشگاهی موفق نیست. این شایعه نادرست چنان گسترش یافته است که حتی علاقمندان به میزان را هم به ترس از آینده فرزندانشان انداخته است. وقتی از سال 76 کار خود را در میزان شروع کردیم تمامی رقبایی که چشم دیدن یک مسیر درست آموزشی و تربیتی را نداشتند تا کنون مرتب سعی کرده اند با این شایعه اقبال خانواده ها را به میزان کم کنند و افت شدید کارهای خود را در این شایعه پنهان کنند. میزان کم دشمن ندارد!!!
به جرات می توانیم بگوییم که با توجه به دانش آموزانی که وارد میزان می شوند و از آن خارج می شوند بهترین نتایج را در کنکور داشته ایم. و معتقدیم که از سایر مدارسی که داعیه دار موفقیت در کنکور هستند خداوند توفیقات بیشتری را نصیب ما کرده است. شاید با توجه به رشته و دانشگاههایی که دانش اموزان ما قبول می شوند این موضوع کمی تعجب آور باشد ولی با توجه به نکات زیر می توانیم بهتر این موضوع را بررسی کنیم:
1- اصولا هوش و استعداد دانش آموزان مهم ترین تعیین کننده رتبه های بالاتر در کنکور است. بدیهی است اگر افراد با هوش و توانایی بیشتری در یک مدرسه باشند رتبه های کنکوری آنها بهتر از سایر دوستانشان خواهد شد. هیچ مدرسه ای نمی تواند یک دانش آموزی که خداوند توانایی های کمی به او داده است به رتبه های بسیار بالای کنکور برساند. رقبای ما به علت این برداشت غلط اولیاء سعی می کنند تا افراد با استعدادتر را از دست مدارس دیگر بربایند و با انواع ترفندها، در اثر جذب این افراد، مدرسه خود را موفق نشان دهند. یقینا یکی از راههای زشت برای این موفقیتهای کاذب، ترویج شایعات برای جذب با استعدادترین ها در مدرسه خودشان است.
2- مدرسه میزان معتقد است که هر دانش آموز به تنهایی خود یک انسان دارای ارزش نزد خداوند است و مسئولیت ما شکوفا کردن استعداهای هر فرد متناسب با خودش است چه بقولی شاگرد اول کلاس باشد چه شاگرد آخر کلاس. چرا وقتی درباره نتایج یک مدرسه در کنکور صحبت می کنیم فقط از معدود بهترین ها در رتبه کنکور صحبت می کنیم و گویی دیگران اصلا ارزش توجه ندارند. گویا آنها فقط در حد ایجاد بستری برای ترقی این معدود افراد هستند و خود نه تنها ارزش ندارند که متناسب با استعداد خود رشد کنند بلکه باید مرتب در معرض سرکوب دیگران باشند و ملامت که حد استعدادی که خداوند به او داده است کم بوده است.
چرا از سایر مدارسِ به ظاهر موفق، رتبه های اخر کلاسشان پرسیده نمی شود؟ چرا کسی از سایر مدارس نمی پرسد برای آن عزیزان کم استعداد درسی (و با استعداد در زمینه های دیگر) چه کرده اند؟ آیا به اندازه همان استعدادشان رتبه مناسب بدست آورده اند و توفیق کسب کرده اند؟ یا اینکه به امان خدا رها شده و در معرض سرکوفت دیگران قرار گرفته اند؟ در مدرسه میزان چه با استعدادها و چه کم استعدادها هریک ارزش متناسب با خودش را دارد و نباید با استعدادها فقط مورد توجه قرار گیرند.
3- هرساله ما به ارزیابی نتایج خودمان در کنکور می نشینیم و مایه خوشوقتی است که از دوجهت می بینیم دانش آموزان ما موفق بوده اند: اول آنکه؛ در آزمون های تستی کشوری، رتبه سال اول دبیرستانِ (نهم فعلی) آنها کمتر از رتبه کنکور آنها است این یعنی در میزان نسبت به دیگر مدارس (که در همان آزمونهای کشوری شرکت کرده اند) کار موثر تری برای دانش آموزان انجام شده است و با برنامه مدرسه بیش از آن که بوده اند رشد یافته اند. دوم آنکه؛ وقتی معدود دانش آموزانی که در سال آخر راهنمایی (به علت همان شایعات) به مدارس مشهور دیگر برای دوران دبیرستان می روند با دانش آموزانی که در میزان مانده اند در کنکور و رتبه آنها مقایسه می کنیم می بینیم این افراد از هم ترازان خودشان در دوران راهنمایی نتیجه بدتری (و بعضا خیلی بدتری) کسب کرده اند. یعنی سایر مدارس خوش آب و رنگ، به اندازه مدرسه میزان نتوانسته اند برای موفقیت دانش آموزان کار کنند.