✍️ بخش هایی از مقاله هویت فرار - هدی صابر
✳️ انجمن اسلامی: انگیزه، هویت، خلوص، حسین عالیِ آغازگر، محمد حنیفنژادِ ارتقابخش، حمید باكری و وزوایی مایهگذار و جان سپار
"هویت"، مجموعهای است قابل تفكیك و تجزیه به:
• تاریخ و پیشینه
• روند
• اكنون
و نیز قابل شناسایی به عناصر:
• حیاتی
• مهم
• فرعی
بنابر همین قاعده تفكیك، تجزیه و شناسایی عناصر، هویت انجمنهای اسلامی دانشجویی را میتوان به عناصری چند تفكیك، تجزیه و شناسایی كرد:
• صبغه مذهبی
• تعلق ملی
• روح عدالتطلبی
• مردمگرایی
• منش
• عمل مابهازا
✳️ انجمن اسلامی اولیه به سال ۱۳۲۱ بهعنوان یك "هسته" متشكل از پنج دانشجوی مذهبی رشته های پزشكی و الهیات، در صحن دانشگاه پدیدار شد. این هسته در روند خود و در پرتو آموزشهای قرآنی آیتالله طالقانی و آموزههای علمی ـ دینی مهندس بازرگان در پایان دهه بیست، برتر از "هسته" و در هیئت یك "طیف" ظاهر شد. طیفی كه با وجود هژمونی فكری ـ تشكیلاتی حزبتوده در دانشگاه جا و مكانی برای خود دست و پا كرد. این طیف با رشدی آرام در جریان نهضتملی شدن نفت و سیاه سالهای پس از كودتای گرانِ مرداد، در سالهای پایانی دهه سی و آغازین دهه چهل، به "نیرو"یی رشد و گسترشیابنده تبدیل شد تا آنجا كه با اندیشه، طراحی و مساعی فعالان آن سالها و بهطور ویژه محمد حنیفنژاد ـ دانشجوی دانشكده كشاورزی كرج ـ از محدوده دانشگاه تهران به در آمد و با تأسیس انجمنها در دیگر دانشگاههای تهران و شهرستانها، تكثیر و به صورت "نیرویی سراسری" ادامه حیات داد. این نیرو از میانه دهه چهل تا میانه دهه خجسته پنجاه در بستر مشتركِ شاداب، بالان و دینامیكِ مجاهدین ـ شریعتی با جهش كیفی تشكیلاتی روبهرو شد و با توان جذب محسوس، در آستانه انقلاب بهعنوان "نیروی اصلی" دانشجویی با توان و موقعیتی برتر از نیروهای دانشجویی ماركسیستی، ایفای نقش كرد
✳️ فواره ارتقای هویت در چهارمین موج خود در پایان دهه ۳۰ و آغاز دهه ۴۰، از میل به پروازی مرتفعتر و پرشعاعتر برخوردار شد؛ آموزشهای كیفی مسجد "هدایت"، جلسات بارداری چون جلسات "مرجعیت ـ روحانیت" در شركت انتشار، نشر آثار ایدئولوژیك جدید بازرگان و اثربخشی گستردهتر آثار پیشین وی و در كنار همه برشمردهها، "قرآن به دست" شدنِ فعالان انجمنها در این برش زمانی به سعی و پیگیری حنیفنژاد
✳️ گشودهشدن فاز مبارزاتی ۴۲ ـ ۳۹ نیز خود حاوی عنصر هویتی جدیدی بود؛ عنصر ضدامپریالیستی. بدینگونه فعالان انجمنها حاملتر از پیشینیان خود شدند؛ عنصر اعتقاد قرآنی ـ مذهبیِ غنیشده، عنصر ملی ـ مصدقی و عنصر ضد امپریالیستی. اما بستر مبارزاتیِ محصول "خانه"، "خیابان"، "اوین"، "میدان تیر چیتگر" و "حسینیه" در پیآیند رخدادهای پرتجربه سالهای۴۲ـ۴۱، كولهبار فعالان انجمنها را در دهه ۵۰ سنگینتر كرد. سنگین از؛ عنصر ایدئولوژیك، عنصر مصدقی، عنصر ضد امپریالیستی، عنصر عدالتطلبی، عنصر پیشبرندگی و عنصر تولید حداقلی. همه این عناصر مهم بودند و عنصر آخرین، هم مهم و هم قابل عنایت. اگر در پایان دهه بیست، نشریه "گنج شایگان" بهعنوان یگانه دستاورد انتشاراتی انجمناسلامی، حاوی مقالاتی از اندیشمندان بیرون از دانشگاه بود. از آغاز دهه ۵۰ تا آستانه انقلاب، چندین نشریه از انجمنها همچون "آذرخش"، "رعد"، "گاهنامه مشهد" و... هم حاوی گزیده ادبیات ایدئولوژیكِ دوران بود و هم حاوی تولیداتِ حداقلی اعضای انجمنها، این از دستاوردهای روند تحولات سالهای ۱۳۳۸ به بعد در درون انجمنها بود. بدینسان بود كه عناصر برشمرده موج پنجم ارتقا هویت، "بچه مذهبیها" را در آستانه انقلاب در دانشگاه، برتر از فعالان ماركسیستی با همه بضاعتهای ترجمهای و تشكیلاتی قرار داد و مذهبیها را در بیرون از دانشگاه نیز محور "محل" و "مسجد" در آستانه و دوران انقلاب، واقع كرد. تا بدانجا كه این بچهها، در بسیاری موارد و مناطق، روحانیون محلی و امامجماعات مساجد را اداره میكردند و پیش میبردند. رخدادهای اجتماعی ـ تشكیلاتی بر محور بچهمذهبیهای دانشگاه در نقطهعطف۵۶و۵۷، محصولی نبود جز سرجمع دستاوردهای "هویتی" از ۱۳۲۱ تا نیمه دهه ۵۰؛ آموزشگاه تعطیلناپذیر با حوضی جوشان در میان و فوارهای مایل به پرواز در میانه آن. آموزشگاهی مشحون از میل به یادگیری، عطش مطالعه، كنجكاوی، كنكاش، برگرفتن از تولیدات جهانی و ملیِ دوران، وقتگذاری و مایهگذاری
✳️ انجمن اسلامی: انگیزه، هویت، خلوص، حسین عالیِ آغازگر، محمد حنیفنژادِ ارتقابخش، حمید باكری و وزوایی مایهگذار و جان سپار
"هویت"، مجموعهای است قابل تفكیك و تجزیه به:
• تاریخ و پیشینه
• روند
• اكنون
و نیز قابل شناسایی به عناصر:
• حیاتی
• مهم
• فرعی
بنابر همین قاعده تفكیك، تجزیه و شناسایی عناصر، هویت انجمنهای اسلامی دانشجویی را میتوان به عناصری چند تفكیك، تجزیه و شناسایی كرد:
• صبغه مذهبی
• تعلق ملی
• روح عدالتطلبی
• مردمگرایی
• منش
• عمل مابهازا
✳️ انجمن اسلامی اولیه به سال ۱۳۲۱ بهعنوان یك "هسته" متشكل از پنج دانشجوی مذهبی رشته های پزشكی و الهیات، در صحن دانشگاه پدیدار شد. این هسته در روند خود و در پرتو آموزشهای قرآنی آیتالله طالقانی و آموزههای علمی ـ دینی مهندس بازرگان در پایان دهه بیست، برتر از "هسته" و در هیئت یك "طیف" ظاهر شد. طیفی كه با وجود هژمونی فكری ـ تشكیلاتی حزبتوده در دانشگاه جا و مكانی برای خود دست و پا كرد. این طیف با رشدی آرام در جریان نهضتملی شدن نفت و سیاه سالهای پس از كودتای گرانِ مرداد، در سالهای پایانی دهه سی و آغازین دهه چهل، به "نیرو"یی رشد و گسترشیابنده تبدیل شد تا آنجا كه با اندیشه، طراحی و مساعی فعالان آن سالها و بهطور ویژه محمد حنیفنژاد ـ دانشجوی دانشكده كشاورزی كرج ـ از محدوده دانشگاه تهران به در آمد و با تأسیس انجمنها در دیگر دانشگاههای تهران و شهرستانها، تكثیر و به صورت "نیرویی سراسری" ادامه حیات داد. این نیرو از میانه دهه چهل تا میانه دهه خجسته پنجاه در بستر مشتركِ شاداب، بالان و دینامیكِ مجاهدین ـ شریعتی با جهش كیفی تشكیلاتی روبهرو شد و با توان جذب محسوس، در آستانه انقلاب بهعنوان "نیروی اصلی" دانشجویی با توان و موقعیتی برتر از نیروهای دانشجویی ماركسیستی، ایفای نقش كرد
✳️ فواره ارتقای هویت در چهارمین موج خود در پایان دهه ۳۰ و آغاز دهه ۴۰، از میل به پروازی مرتفعتر و پرشعاعتر برخوردار شد؛ آموزشهای كیفی مسجد "هدایت"، جلسات بارداری چون جلسات "مرجعیت ـ روحانیت" در شركت انتشار، نشر آثار ایدئولوژیك جدید بازرگان و اثربخشی گستردهتر آثار پیشین وی و در كنار همه برشمردهها، "قرآن به دست" شدنِ فعالان انجمنها در این برش زمانی به سعی و پیگیری حنیفنژاد
✳️ گشودهشدن فاز مبارزاتی ۴۲ ـ ۳۹ نیز خود حاوی عنصر هویتی جدیدی بود؛ عنصر ضدامپریالیستی. بدینگونه فعالان انجمنها حاملتر از پیشینیان خود شدند؛ عنصر اعتقاد قرآنی ـ مذهبیِ غنیشده، عنصر ملی ـ مصدقی و عنصر ضد امپریالیستی. اما بستر مبارزاتیِ محصول "خانه"، "خیابان"، "اوین"، "میدان تیر چیتگر" و "حسینیه" در پیآیند رخدادهای پرتجربه سالهای۴۲ـ۴۱، كولهبار فعالان انجمنها را در دهه ۵۰ سنگینتر كرد. سنگین از؛ عنصر ایدئولوژیك، عنصر مصدقی، عنصر ضد امپریالیستی، عنصر عدالتطلبی، عنصر پیشبرندگی و عنصر تولید حداقلی. همه این عناصر مهم بودند و عنصر آخرین، هم مهم و هم قابل عنایت. اگر در پایان دهه بیست، نشریه "گنج شایگان" بهعنوان یگانه دستاورد انتشاراتی انجمناسلامی، حاوی مقالاتی از اندیشمندان بیرون از دانشگاه بود. از آغاز دهه ۵۰ تا آستانه انقلاب، چندین نشریه از انجمنها همچون "آذرخش"، "رعد"، "گاهنامه مشهد" و... هم حاوی گزیده ادبیات ایدئولوژیكِ دوران بود و هم حاوی تولیداتِ حداقلی اعضای انجمنها، این از دستاوردهای روند تحولات سالهای ۱۳۳۸ به بعد در درون انجمنها بود. بدینسان بود كه عناصر برشمرده موج پنجم ارتقا هویت، "بچه مذهبیها" را در آستانه انقلاب در دانشگاه، برتر از فعالان ماركسیستی با همه بضاعتهای ترجمهای و تشكیلاتی قرار داد و مذهبیها را در بیرون از دانشگاه نیز محور "محل" و "مسجد" در آستانه و دوران انقلاب، واقع كرد. تا بدانجا كه این بچهها، در بسیاری موارد و مناطق، روحانیون محلی و امامجماعات مساجد را اداره میكردند و پیش میبردند. رخدادهای اجتماعی ـ تشكیلاتی بر محور بچهمذهبیهای دانشگاه در نقطهعطف۵۶و۵۷، محصولی نبود جز سرجمع دستاوردهای "هویتی" از ۱۳۲۱ تا نیمه دهه ۵۰؛ آموزشگاه تعطیلناپذیر با حوضی جوشان در میان و فوارهای مایل به پرواز در میانه آن. آموزشگاهی مشحون از میل به یادگیری، عطش مطالعه، كنجكاوی، كنكاش، برگرفتن از تولیدات جهانی و ملیِ دوران، وقتگذاری و مایهگذاری