Репост из: فرمانده کبری زارتان
آبجی من ۹ سالشه بوی غذای همسایه ها میاد خودم از حال میرم آبجیم ۹ سالشه با گریه میگه منم میخوام از این غذاها که قرض کردم پاره میکنه که ندارم میرم دستشویی گریه میکنم مریضیم باعث این شده ابجیم ۵ روزه از شدت گشنگی مدرسه نتونه بده تب کرده رنگش شده عین گچ دیوار
بچهای گروه ما همه انسانیم درک و فهم داریم
من بعنوان مالک گروه روم نمی شد بکسی بگم کمکم کنید لطفا هر کسی که میتونه توان کمک کردن برای خرید آذوقه خونمون در حد توانش بهم کمک کنه از رو انسانیت یا قرضی بده به اولاد پیغمبر این بند دادم ابروم بردم اما ناچار م لطفا هر کسی که تمایل داره هر کسی که در حد توانش حتی ۱ دونه نون کمکم کنه من بستری هستم هنوز از بیمارستان تازه اومدم توان کاری ندارم من ترنسم
یه شماره کارت میدم هر کس خدا رو می شناسه در حق آبجی ۹ سالم که الان رنگش شده عین گچ دیوار و تب کرده واریز کنه در حد توانش
اگر هم شک دارید حتی ۱نون کمکم کنید مهم نیست خدا همتون سر بلند نگه داره هر کی به من ۱۸ سالشه اسم ساشا و آبجی ۹ سالم کمک کنه در حد توانش بازم میگم حتی شده پول ۱ دونه نون من ن گدا هستم نه تیغ زن خیلی ناراحتم که مدیر گروهم بیام تقاضای کمک کنم یعنی گدایی غرورم بخاطر ابجیم گذاشتم ژیژ پام
ما همه انسانیم و دارای فکر و درک فهم هستیم