2⃣0⃣
- see/take / get s.b's point
فهمیدن و به توافق رسیدن با نظر کسی
🦠ok , I take your point , but it's not that easy
باشه ، منظورتو میفهمم اما اونقدرام آسون نیستااا
- mean ( the world / everything ) to s.b
خیلی مهمه
🦠you mean the whole world to me
برام خیلی عزیزی
🦠time meant nothing to me while I was travelling
زمان برام مهم نبود وقتی توی سفر بودم
- I 'm baking in here
اینجا دارم میپزم ( گرمه )
- mind your own business
سرت به کار خودت باشه
🦠why don't you just mind your own business and leave me in peace ?
چرا سرت توی کار خودت نیستو و منو توی آرامش نمیذاری ؟
- big / top gun
آدم کله گنده و مهم
🦠he is a big gun in science
اون توی علم آدم مهمیه
- do ( s.o / oneself ) a favour
لطف کردن در حق کسی
🦠hey , do me a favour and take these bags into the kitchen while I get the others from the car
یه لطفی بکن و این کیسه هارو ببر آشپزخونه تا من اون یکیارو از ماشین میارم
- come into existence
به وجود اومدن
🦠when did this little town come into existence ?
کی این شهر کوچیک به وجود اومد ؟
- ( at / on ) short notice
هول هولکی
🦠the trip was planned on short notice
سفر خیلی هول هولکی برنامه ریزی شد
-( throw / give) a party
مهمونی گرفتن
🦠they are going to throw a party for her birthday
اونا میخوان واسه تولدش مهمونی بگیرن
-200. a penny for your thoughts
به چی فکر میکنی ؟
@speakingg ⭕️کلمه و جمله
@idiom_1 ⭕️اصطلاح
@phrasal_verbb ⭕️فعل عبارتی
- see/take / get s.b's point
فهمیدن و به توافق رسیدن با نظر کسی
🦠ok , I take your point , but it's not that easy
باشه ، منظورتو میفهمم اما اونقدرام آسون نیستااا
- mean ( the world / everything ) to s.b
خیلی مهمه
🦠you mean the whole world to me
برام خیلی عزیزی
🦠time meant nothing to me while I was travelling
زمان برام مهم نبود وقتی توی سفر بودم
- I 'm baking in here
اینجا دارم میپزم ( گرمه )
- mind your own business
سرت به کار خودت باشه
🦠why don't you just mind your own business and leave me in peace ?
چرا سرت توی کار خودت نیستو و منو توی آرامش نمیذاری ؟
- big / top gun
آدم کله گنده و مهم
🦠he is a big gun in science
اون توی علم آدم مهمیه
- do ( s.o / oneself ) a favour
لطف کردن در حق کسی
🦠hey , do me a favour and take these bags into the kitchen while I get the others from the car
یه لطفی بکن و این کیسه هارو ببر آشپزخونه تا من اون یکیارو از ماشین میارم
- come into existence
به وجود اومدن
🦠when did this little town come into existence ?
کی این شهر کوچیک به وجود اومد ؟
- ( at / on ) short notice
هول هولکی
🦠the trip was planned on short notice
سفر خیلی هول هولکی برنامه ریزی شد
-( throw / give) a party
مهمونی گرفتن
🦠they are going to throw a party for her birthday
اونا میخوان واسه تولدش مهمونی بگیرن
-200. a penny for your thoughts
به چی فکر میکنی ؟
@speakingg ⭕️کلمه و جمله
@idiom_1 ⭕️اصطلاح
@phrasal_verbb ⭕️فعل عبارتی