کانال گروه فسیل شناسان ایران


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


این کانال متعلق به گروه فسیل شناسان ایران می باشد.
مقالات و مطالب مرتبط با چینه شناسی و دیرینه شناسی را در این کانال مطالعه و دانلود بفرمایید.

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: @attachbot
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
بنام ایزد يكتا

باعث افتخار است که عرض شادباش و تبریک اینجانب زودتر از نسیم روح بخش نوروز خدمتتان شرفیاب شود . . .
پيشاپيش فرارسیدن سال نو و فرخنده نوروز باستانی را تبريك گفته و سالی سرشار از تندرستي، شادی و موفقيت برايتان آرزومندم.

اميدوارم اين سال برای شما عزیزان و خانواده گرامیتان؛ سال دوستی، فراوانی و بی نیازی، کوشش و آرامش توأم با دلخوشی و موفقیت باشد.

پیروزي و سرافرازی شما و خانواده محترم را از خدای منان خواهانم.

ارادتمند: سعید افتاده
نوروز ۱۳۹۷
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🐓


Репост из: بانو زری
نظریه کنونی فرگشت بر دو پایه ی اساسی انتخاب طبیعی چارلز داروین و ژنتیک مندلی که گریگور مندل در 1865 آن را پایه گذاشت بنیان گذاشته شده است که در آن نشان میدهد چگونه تغیرات از طریق DNA موجودات به ارث می رسد. این مدل از فرگشت در دهه 30 و 40 میلادی استحکام یافت و به سرعت توسط جوامع علمی پذیرفته شد و تبدیل به یکی از دروس مهم زیست دبیرستان شد. به زبان ساده تر تئوری فرگشت یعنی تغیرات جزئی در کد ژنتیکی انسان و غربال شدن این تغیرات توسط انتخاب طبیعی.

این تعریف از فرگشت پس سالها تحقیق و ازمایشات مکرر همچنان معتبر و صحیح است اما بر طبق فرضیه جدید تغیرات ارثی میتوانند فراتر از تغیرات ژنتیکی باشد. توجه کنید که این به معنی اشتباه بودن فرگشت نمیباشد و فقط بیان میدارد تئوری کنونی تمامی جنبه های تغیر را در بر نمیگیرد. زیست شناسان همچنین معتقدند که انتخاب طبیعی میتواند تنها و بزرگترین عامل غربال تغیرات نباشد.

فرضیه جدید “ترکیب توسعه یافته فرگشتی “(extended evolutionary synthesis) نام دارد.

در این فرضیه موضوع این نیست که فقط مکانیزم های جدیدی را به تئوری کنونی اضافه کنیم بلکه باید به علت های تغیرات و نحوه ی منتقل شدن آن ها به شکل دیگری فکر کنیم. خب این روش های جدید پروسه ی فرگشت چه می تواند باشد؟ دانشمندان نشان داده اند که در طی پروسه ای به نام “اپی ژنتیک” سلول ها به کمک گروهی از پروتئین ها قادر به روشن و خاموش کردن ژن های متفاوت اند.

به زبان ساده فقط داشتن یک ژن کافی نیست و باید آن ژن دستور ساخت یک پروتئین را بدهد تا ژن های شما فعال باشد و اتفاقی در سلول بیافتد و به وسیله اپی ژنتیک خود بدن می شود این ساخت پروتئین ژن را غیر فعال کرد و به عبارتی آن ژن را خاموش کرد. وحال دانشمندان ثابت کرده اند که این تغیرات اپی ژنتیک نیز میتوانند به همراه کد ژنتیکی موجودات به نسل بعدی انتقال پیدا کنند تا موجودات بهتر بتوانند با شرایط جدید خود را وفق دهند.

تغیرات اپی ژنتیک خیلی بیشتر از تغیرات ژنتیکی انعطاف پذیرند و در عین حال اثرات آن ها به انداره اثرات تغیر ژنتیکی در شکل و رفتار موجود مهم و تاثیر گذار است. کیفیت غدایی که یک زن باردار میخورد بر بر روی کودک خود تا دوران بلوغ او تاثیر میگذارد. تغیراندازه ی بدن مادر میتواند بر اندازه ی فرزندش نیز تاثیر بگذارد. در فرضیه جدید این نوع تغیرات موروثی نیز میتواند جزئی از فرگشت حساب شوند.
این فرضیات میتواند به درک ما از فسیل های انسانیان نیز کمک کند و معماهای این فسیل ها را اشکار سازد.به عنوان مثال چرا فسیل های گونه ی هومو جنوس ها با اینکه شباهت زیادی به هم دارند از وجه دیگر تفاوت های بزرگی مانند قد یا شکل دارند؟ این مدل جدید همچنین میتواند کمک بزرگی به درک ما از شروع انقلاب کشاورزی داشته باشد که چگونه این تغیر لزوما حاصل ژنتیک نبوده و این تغیری ارثی از تصمیمات اجداد و تاثیرات محیطی بر آن ها به فرزندانشان نیز منتقل شده است.

البته گرچه هنوز این یک فرضیه میباشد ولی بسیاری از ذهن های قوی در زیست شناسی بر روی آن کار میکنند و طبق گفته ی یکی محققان باید استین ها را برای پیدا کردن شواهد تایید کننده بالا زنند.

منابع:
http://www.sciencealert.com/the-world-s-top-biologists-have-met-to-discuss-whether-we-should-update-evolution
http://rspb.royalsocietypublishing.org/content/282/1813/20151019.article-info
https://www.quantamagazine.org/20161122-scientists-seek-to-update-evolution/
http://www.sciencealert.com/watch-the-science-of-genetic-inheritance-is-weirder-than-we-thought


📣لحظه تحویل سال ۱۳۹۷ هجری شمسی:

⌚️ساعت ۱۹ و ۴۵ دقیقه و ۲۸ ثانیه روز سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۶

📆 مقارن با ۲ رجب ۱۴۳۹ هجری قمری و ۲۰ مارس ۲۰۱۸
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
منصور علوی نائینی و همکاران، 1377 (شکل 3).
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
منصور علوی نائینی و همکاران، 1377 (شکل 2).
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
تغییر موقعیت چینه‌شناسی سنگهای رسوبی و غیر رسوبی منتسب به سازندهای سلطانیه، باروت ، کالشانه و درنجال در خاورآبادی کالشانه در منطقه طبس

منصور علوی نائینی و همکاران، 1377


برش سوم از مقاله:

نتیجه:
١- لایه های شورم (Shorm - beds) از نظر چینه شناسی و فسیل شناسی همان سازند درنجال است که در چشمه شورم با بیش از یکصدمتر سنگ کربناتی (آهک دولومیتی) در قاعده بطور همساز بر روی کوارتزیت رأسی از سازند لالون قرار می گیرد، یادآور می شود که همبری سازند درنجال در سایر مکانها با سنگهای مجاور کاملا گسله است و به همین دلیل سنگهای (آهک دولومیتی) قاعده ای آن با ضخامت بیش از یکصد متر بر اثر راندگی حذف شده است. این در حالی است که قاعده سازند درنجال در برش الگو بیشتر با رسوبات سیلتی و مارنی (باضخامت ۸۵ متر) نشان داده شده است (روتنر و همکاران، ۱۹۶۸، صفحه ۲۱-۳۰).
٢- رسوبات کربناتی منتسب به سازند سلطانیه (پاره سازند دولومیت زیرین) در جنوب چشمه شورم دارای فسیلهای پالئوزوئیک پسین؟ است، و شاید هم واحد سنگی حاوی فسیلهای براکیوپود و حلقه ساقه کرینوئید متعلق به سازند بهرام
( Bahram- limestone)
و طبقات ضخیم دولومیتی (روی آن از نظر ساختاری و زیر آن از نظر چینه شناسی) نیز متعلق به سازند سيبزار باشد.
٣- سنگهای شیلی و آذرین سبز رنگ منتسب به چیقلو (پاره سازند شیل زیرین از سازند سلطانیه) که ظاهرا از نظر ساختاری بر روی واحد دولومیتی قبلی قرار دارد به هیچ وجه شباهتی با شیلهای چپقلو ندارد و افزون بر آن این سنگهای سبز رنگ بیشتر از سنگهای آذرین تشکیل شده اند.
۴- دولومیت آجری تا خاکستری رنگ متوسط تا ضخیم لایه که ظاهرا بر روی سنگهای سبز قرار دارد هیچ شباهتی به دولومیت سلطانیه (پاره سازند دولومیت فوقانی) نداشته و احتمالا این واحد سنگی متعلق به بخشی از واحد دولومیتی سازند سيبزار باشد حضور باندهای چرتی و یا وجود استروماتولیت ها هرگز نمی توانند گویای قدمت آن باشد، زیرا که چرت ها در این لایه ها ظاهرا بر اثر راندگی بوجود آمده و استروماتولیت ها نیز در پرکامبرین ظاهر شده و در عصر حاضر نیز حضور دارند. یاد آور می شود که تمام واحدهای یادشده از نظر ساختاری (Structure) برگشته اند (reversed).
۵- رسوبات منتسب به سازند باروت دارای فسیلهای جوانتر کامبرین یعنی همان سازند درنجال است و ارتباط آن با سازند لالون گسله است(شکل 3).
۶- توالی طبیعی واحدهای چینه شناسی سنگهای پالئوزوئیک این ناحیه و همچنین پیوند چینه ای آنها بر اساس قدمت:
الف - قدیمی ترین سنگهای این ناحیه را واحدهای سنگی سازند دزو (= در اینجا همان سازند کالشانه) تشکیل می دهد که از نظر ساختاری به گونه ای نیمه دیاپیر دیاپیریک
(Diapiric - Semidiapiric)
ظاهر می شود.
ب - از آنجائیکه سازند دزو از نظر چینه شناسی همیشه در زیر سازند داهو (= لالون)

قرار دارد، بنابراین دومین واحد چینه شناسی ناحیه را سازند لالون تشکیل می دهد. بخش فوقانی سازند لالون (= داهو) (زیر کوارتزیت رأسی) در چشمه شورم حاوی این اثر فسیلها است که برای اولین بار در این برش جمع آوری و تشخيص داده شده است:

didymus (salter), 1856, Monomorphichnus Rusophycus R . lineatus Crimes et al. 1977, M. bilinearis Crimes, 1970, Merostomichnites sp., Planolites sp.,

افزون بر این اثر فسیلها، فسیلی که شباهت زیادی به دم تریلوبیت (Pygidium) دارد در این مجموعه توسط یکی از نویسندگان (م. علوی نائینی) پیدا شد، چنانچه این تشخیص درست باشد، باید گفت که این اولین تریلوبیتی است که در سازند لالون بدست می آید. یادآور می شود که در بلندی های "سالت رنج" در پاکستان در همین موقعیت چینه شناسی، از ماسه سنگهای مشابه سازند لالون، تریلوبیت Redlichiat همراه با سایر اثر فسیلهای مربوط به تریلوبیت ها یافت شده است. در نوشته بهاء الدين حمدی (۱۳۷۴)، که دیرینگی اواخر کامبرین پیشین را نشان می دهد.
ب- در چشمه شورم سازند درنجال با واسطه چندمتر پوشیدگی سطحی بطور همساز بر روی کوارتزیت رأسی از سازند لالون (= داهو) قرار دارد. از نظر دیرینگی با توجه به آهکهای دولومیتی قاعده آن در این برش و همچنین شباهت نسبتا زیاد لیتولوژیکی آن با سازند کوه بنان و سازند بی نام در شمال کرمان، سازند درنجال را از نظر موقعيت چينه شناسی می توان هم ارز سازند کوه بنان و سازند بی نام بشمار آورد، لذا این واحد سنگی سومین واحد حينه شناسی است که پس از سازند لالون ظاهر مي شود.
یاد آور می شود که بخش زیرین سازند کوه بنان به دیرینگی اواخر كامبرین زیرین بوده و بخش فوقانی آن متعلق به کامبرین میانی است و سازند بی نام (در نوشته حمدی، ۱۳۷۴) که در خاور زرند بر تارکِ سازند کوه بنان جای دارد متعلق به کامبرین فوقانی است. قابل ذکر است که مرز بالانی کامبرین فوقانی در ناحيه طبس در سازند شیر گشت قرار دارد (بهاءالدين حمدی، 1374).
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
تغییر موقعیت چینه‌شناسی سنگهای رسوبی و غیر رسوبی منتسب به سازندهای سلطانیه، باروت ، کالشانه و درنجال در خاورآبادی کالشانه در منطقه طبس

منصور علوی نائینی، بهاءالدین حمدی، فرخ گلشنی، محسن لسانی

هفدهمین گردهمایی علوم زمین، 1377


برش دوم از مقاله:

بنابراین موقعیت چینه شناسی سازند به اصطلاح کالشانه را باید در موقعیتی جز آن جستجو نمود. ضمنا باعتقاد ما، سازند به اصطلاح کالشانه در اینجا ممكن است همان سازند دزو، باشد که احتمالا قدیمی ترین سنگهای این ناحیه را تشکیل می دهد. سازند دزو به دیرینگی کامبرین زیرین در ایران مرکزی همواره در زیر سازند داهو (لالون) قرار دارد و از نظرهم ارزی چینه شناسی حداقل بخشی از قسمت فوقانی آن معادل سازند باروت در شمال ایران است.
مطالعات اخیر در جنوب باختری چشمه شورم (در یک تنگه محلی که در نقشه شیرگشت از غرب به شرق به ترتیب رسوبات شورم، لالون و سلطانیه نشان داده شده است نشان داد که بخش زیرین رسوبات کربناتی که بعنوان سازند سلطانیه (پاره سازند دولومیت زیرین به دیرینگی پرکامبرین) در نظر گرفته شده است در حقیقت حاوی فسیلهای براکیوبود و حلقه ساقه کرینوئید است که احتمالا متعلق به پالئوزوئیک پسین است و شاید هم، هم ارز آهک بهرام در بالا و دولومیت سیبزار در زیر باشد. این رسوبات در این مکان همه بطور برگشته قرار دارد. نمونه های برداشته شده از این برونزد در آزمایشگاه کنودونت وقت شناسی سازمان تحت بررسی است.
و اما آنچه که در همين ناحيه به شیل چیقلو نسبت داده شده است با توجه به بضاعت علمی نویسندگان این گزارش، بیشتر سنگهای سبز آذرین و کمتر از شیلهای سبز تا خاکستری تشکیل شده که نه فقط فاقد فسيل چواريا که از ویژگیهای حیاتی این پاره سازند
است می باشد بلکه هیچ شباهتی با شیل چیقلو ندارد و از سوی دیگر سنگهای کربناتی که از نظر ساختاری ظاهرا روی آن قرار دارند و بعنوان دولومیت سلطانيه قلمداد شده است، گرچه ظاهرا فاقد فسيل است ولی از نظر سنگ شناسی بهیچ وجه شبیه به دولومیت سلطانیه نیستند، و شاید هم این سنگها بخشی از واحد دولومیتی سازند سيبزار را تشکیل دهد، البته تعيین سن و هویت واقعی این واحد سنگی مطالعات بیشتری را طلب می کند.
در باور روتنر و همکاران تنها نقطه ای که گویا رسوبات سازند باروت در این ناحیه وجود دارد، یال شمالی بلندی های ناحیه کوچه درنجال است. روتنر طبقات کربناتی نه چندان ضخیمی را با علامت سوال (در گزارش شرح نقشه شيرگشت) در این مکان به سازند باروت نسبت داده است، گرچه خود او به این حقیقت اذعان دارد که این رسوبات همخوانی با واحدهای سنگی سازند
باروت در برش الگو را ندارد.
گفتنی است که این رسوبات در این برش حاوی فسیلهای Hyolithid است، و فراوانی آن بقدری است که گاهی روی سطح لایه را می پوشاند و از طرفی از نظر فسيل شناسی قابل مقایسه باهمان هیولیتیدهائی است که در سازند درنجال به فراوانی یافت می شوند.
و از سوی دیگر همبری این رسوبات با سازند لالون (داهو) بوضوح گسله می باشد. بطوریکه لایه های ستبر آهکی منتسب به باروت ( درحقیقت سازند درنجال) در نقطه همبری کاملا خرد شده است. از آنجائیکه طبقات این مجموعه با توجه به شواهد فسیلی برگشته
( overturned= reversed)
است لذا لایه های جوان رسوبات منتسب به باروت با لایه های قدیمی تر سازند لالون همبر شده اند و بر خلاف تصور روتنر این همبری بطور مشهود گسله است thrust fault بطوریکه این رسوبات بر روی ماسه سنگهای قرمز رنگ سازند لالون رانده شده است (مراجعه شود به شكل 3).
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
منصور علوی نائینی و همکاران، 1377 (شکل 1).
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
تغییر موقعیت چینه‌شناسی سنگهای رسوبی و غیر رسوبی منتسب به سازندهای سلطانیه، باروت ، کالشانه و درنجال در خاورآبادی کالشانه در منطقه طبس

منصور علوی نائینی، بهاءالدین حمدی، فرخ گلشنی، محسن لسانی

هفدهمین گردهمایی علوم زمین، 1377


برش اول از مقاله:

روتنر و همکاران در بلندیهای درنجال در فاصله چشمه شورم و خرمايو، ردیفی از سنگهای کم و دگرگونه متشکل از سنگهای نازک لایه فیلیتی آهکی یا میان لایه هایی از اسلیت سبز فام و بالاخره سنگهای فیلیتی قرمز گونه را با نام لایه های شورم
( Shorm- beds)
به پرکامبرین نسبت داده و آنرا از نظر موقعيت چينه شناسی با سازند کهر در شمال ایران مقایسه نموده اند. در باور این نویسندگان گویا لایه های شورم پی سنگ ناحيه طبس را تشکیل داده و سازند سلطانیه با قاعده خرد شده (breceia) برروی آن قرار گرفته است.
نخست اینکه لایه های شورم از نظر چينه شناسی با توجه به نوع رسوبات و همچنین فسیلهای آن (تریلوبیت و غیره) همان سازند درنجال است (بهاء الدين حمدی، ۱۳۷۳).
دوم اینکه آنچه که در چشمه شورم در بالای این رسوبات بنام دولومیت سلطانیه قرار دارد بخشی از سنگهای پالئوزوئیک را تشکیل می دهد (و شاید هم بخشی از خود سازند درنجال باشد که با واسطه چند متر سنگهای آذرین سبز رنگ بر تارک آن جا دارد (مقایسه شود با شکلهای ۱ و ۲).
سوم اینکه در بررسیهای اخير (موضوع این نوشتار) معلوم گردیده لایه های سابق شورم یعنی سازند درنجال در چشمه شورم از نظر چینه شناسی مستقیما بر روی کوارتزیت راسی قرار دارد (شکل ۲)، با عبارت دیگر به اعتقاد روتنر و همکاران، سازند کالشانه میباستی بین دو سازند لالون در زیر و درنجال در بالا قرار می گرفت. در حالیکه در اینجا چنین نیست و در جاهای دیگر منجمله در ناحیه خاوری کوچه درنجال ارتباط سازند به اصطلاح کالشانه با سازندهای لالون و درنجال گسله می باشد و از سوی دیگر واحدهای سنگی سازند به اصطلاح کالشانه کاملا شباهت به سنگهای سازند دزو در شمال کرمان را دارد (مراجعه شود به هوكریده و همکاران ۱۹۶۲ و بهاء الدين حمدی، ۱۳۷۳)، مطلبی که خود روتنر به آن اشاره نموده است.
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
g50-2-1.pdf
569.1Кб
#Trace #Monomorphichnus


Репост из: Saeid Oftadeh
دانلود مقاله

TRACE FOSSILS DIDYMAULICHNUS CF. TIRASENSIS AND MONOMORPHICHNUS ISP.
FROM THE ESTONIAN LOWER CAMBRIAN, WITH A DISCUSSION ON THE EARLY CAMBRIAN ICHNOCOENOSES OF BALTICA

Sören JENSEN, Kaisa MENS

Proc. Estonian Acad. Sci. Geol., 2001, 50, 2, 75–85
در
@irpaleochannel
🇮🇷گروه فسیل شناسان ایران🇮🇷
👇👇👇👇👇👇👇👇


Репост из: Saeid Oftadeh
لایه های شورم وجایگاه راستین
آن در ستون چینه شناسی ایران

محمد رضا سهندی، 1366

برش چهارم و پایانی از مقاله:

در مطالعات بعدی که در پاییز ۱۳۶۶ بر روی لایه های شورم در محل مقطع تیپ توسط نگارنده و همکاران بعمل آمده نتایج زیر بدست آمد:
١- لایه های شورم در اثر عملکرد گسل معکوس با الگو و نقشبندی Anastomising در جبهه گسل در شمال و شمال شرق چشمه شورم بوسیله دولومیت های سلطانیه پوشیده می شود. وجود چین های هم شیب Isoclinal با شیب یالها به سمت شمال (دولومیت سلطانيه )، وجود رخ پذیری ناشی از شکستگی Fracture cleavage در لایه های آهکی مربوط به لایه ها ی شورم در مجاورت همبری گسل با دولومیت سلطانیه و چگونگی تشکیل و گسترش آن به وجود برش و ليمونتيزه شدن آن در محل همبری لایه های شورم با دولومیت سلطانیه و وجود عدسیهائی ازدولومیت سلطانیه در لابه لای سنگهای آهکی لایه های شورم که این عدسیها بطور جانبی به رگه کلسيت، تبدیل می شوند، جملگی حکایت از تراست شدن دولومیت های سلطانیه بر روی واحد سنگ چینه ای لایه های شورم می کند.

۲۔ بسمت شرق و جنوب شرق محل چاه شورم بخش کرم رنگ زیرین از ردیف رسوبی لایه های شورم که از سنگهای دولومیتی کرم رنگی بادرون لایه هائی از لایه های آهکی تشکیل شده بر روی واحد کوارتزيت فوقانی سازند لالون قرار گرفته است.

٣- از نهشته های بخش میانی ردیف شورم که از سنگهای آهکی نازك لايه باسیمای كالك شیت بادرون لایه های و پارتینگ هائی از شیل کمی فلیتی تشکیل شده، سنگواره های تریلوبیت به شماره
87. OZB. 315
از لایه های درجا جمع آوری شده است.

۴- ردیف رسوبی در این محل از سه بخش تشکیل شده که:
- بخش زیرین: دولومیت کرم رنگ با درون لایه های آهکی
- بخش میانی: تناوب سنگهای آهکی نازك لايه بادرون لایه هائی از شیل، که در اثر دگرگونی ضعیف، لایه های آهکی بصورت کالك شیت ودرون لایه های شیل بصورت فیلیت درآمده است. ورقه های خیلی نازکی از رخساره شيل بصورت پارتینگ در سطوح لايه بندی سنگهای آهکی وجود دارد که در اثر دگرگونی ضعیف بصورت فیلمی از سریسیت شیست درآمده.
- بخش فوقانی: که ازتناوب سنگ آهک و دولومیت نازك لایه تشکیل شده است. نهشته های این ردیف چین خورده و در روند متمایز در این تغییر شکل دیده می شود، که روند محور چین های نوع اول N-45-W و روند محور چین های نوع دوم که اولی را قطع می کند N-35 40-E است.
از نظر رخساره سنگی و رخساره زیستی نهشته های لایه های شورم را مب توان دقیقا" بانهشته های کامبرین سازند درنجال در ازبك كوه مقایسه نموده.

۵- دگرگونی ضعیف و تغییر شکل شدید در لایه های شورم و نهشته های دولومیت سلطانیه در محل چشمه شورم در اثر دگرگونی ترمودینامیک که ناشی از بالا رفتن گرادیان ترمیك یا
Accesion of heat
در این ناحیه باشد نبوده ، بلکه مدیون تکتونیکی و دینامیکی شدیدی بوده که بخشی از بازتاب آن در این ناحیه تشکیل گسل درنجال باروند شمال جنوبی در شرق برون زد واحد سنگی چینه ای شورم وگسل چاه شورم- غرب چاه خرما و باروندی کم و بیش موازی با گسل چاه سرب می باشند که عملکرد مشترک این دو گسل سبب ميلونيتزه شدن و تشکیل میلونیت در محل چاه خرما و شمال آن گردیده است. بدیهی است وقتی حرکت و جابجائی این گسل ها می تواند میلونیت بوجود بیاورد این دینامیك بدون حرارت نبوده و این همان است که سبب رشد سریسیت ها و تبدیل آهکهای نازك لایه به کالك شيست خواهد شد.
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
لایه های شورم وجایگاه راستین
آن در ستون چینه شناسی ایران

محمد رضا سهندی، 1366

برش سوم از مقاله:


در گزارش دیگری (سهندی و همکاران گزارش داخلی سازمان زمین شناسی جایگاه راستین لایه های شورم در ستون چينه شناسی ایران - ۱۳۶۶) ضمن استناد به سنگواره های یافت شده:

Hyolithide, Trilobits and crinoids.

از ردیف، رسوبی دگرگون شده ای در شرق آبادی چشمه شیر از ناحیه ازبک کوه که روتنر ردیف رسوبی دگرگون شده مذکور را بعنوان واحد سنگ چینه ای لایه های شورم برداشت و نشان داده (نقشه زمین شناسی. 1:10000 ازبک کوه- روتنر و همکاران ۱۹۷۰) و همچنین بدلیل جمع آوری سنگواره های تریلوبیت از نهشته های مقطع تیپ لایه های شورم در شرق چاه شورم، لایه های شورم را در حقیقت نهشته های کمی دگرگون شده سازند درنجال از کامبرین دانسته و نسبت دادن آن را به پی سنگ پركامبرین و قابل مقايسه بودن آن را با سازند کهر در البرز، سازند کلمرد در طبس (اشتوكلین- ۱۹۶۱) و سری مراد در کرمان ( هوکریده و همکاران- ۱۹۶۲) را نادرست دانسته است.
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
لایه های شورم وجایگاه راستین
آن در ستون چینه شناسی ایران

محمد رضا سهندی، 1366

برش دوم از مقاله:


حامدی (گزارش داخلی سازمان زمین شناسی- بازنگری در لایه های شورم- 1366) هیچگونه اثر و نشانه ای از دگرشیبی بین لایه های شورم و سازند سلطانیه که روتنر آن را گزارش می کند، مشاهده نکرده و گذر لایه های شورم و دولومیت های سلطانیه را هم شیب عنوان نموده و معتقد است که لایه های شورم و دولومیت های سلطانیه از حوادث زمین شناسی و دگرگونی یکسانی متاثر شده اند. در این گزارش (حامدی، 1366) باتوجه به موقعیت چینه شناسی، لایه های شورم و هم شیب بودن آن با سازند سلطانیه از نظر موقعیت چینه شناسی، لایه های شورم را با سازند بایندر معادل دانسته اند.
@irpaleochannel


Репост из: Saeid Oftadeh
لایه های شورم وجایگاه راستین
آن در ستون چینه شناسی ایران

محمد رضا سهندی، 1366

برش اول از مقاله:

روتنر و همکارانش در سال ۱۹۶۸ برای اولین بار نام لایه های شورم را به ردیفی از سنگ های رسوبی که در شرق و شمال شرق چشمه شورم واقع در دامنه شمال غربی کوههای درنجال که از سنگهای آهکی نازك لایه اسلیتی در تناوب با اسلیت های مایل به سبز و یا شیل های فیلیتی مایل به سبز و كم رنگ تشکیل شده و دگرگونی ضعیفی را تحمل کرده است عنوان نمودند. در این ردیف از سنگهای رسوبی کمی دگرگون شده سطوح لايه بندی اسلیت ها وتا اندازه ای سنگهای آهکی بوسیله ورقه نازکی از سریسیت پوشیده شده و دارای چین های کوچکی است که روند محور آنها بدون قاعده روشنی از متر به متر تغيير می کند. که به نظر روتنر این ساخت قدیمی تر از سیمای زمین ساختی کلی ناحیه است. روتنر و همکارانش در این گزارش
Geology of the Shirgesht Area (Tabas area, Fast Iran). Geological Survey of Iran, Report N3, 4, 1968
علیرغم شباهت هائیکه ازنظر رخساره ی سنگی بین لایه های شورم نهشته های سازند درنجال اظهار می دارند، ولی بدلیل نبودن سازند بایندر در قاعده سازند سلطانیه و قرارگرفتن سازند سلطانیه مستقیما" بر روی لایه های شورم همراه با یک واحد از برش در قاعده دولومیت های سلطانیه، همبری لایه های شورم با سازند سلطانیه را دگرشيب و باستناد درجه دگرگوني ضعيف لایه های شورم و چین خوردگی شدید آن، لایه های شورم را به پرکامبرین نسبت داده و آن را با سازند کهر در البرز، سازند کلمرد در طبس (اشتوكلين ۱۹۶۱) و سازند مراد در کرمان (هوکریده و همکاران ۱۹۶۲) مقایسه نموده اند. که این مقایسه از آن زمان تاکنون در خیلی از گزارشها و مقایسه های چینه شناسی و در نقشه های زمین شناسی حفظ شده است. در سال های اخیر لایه های شورم به دلایلی دوباره مورد مطالعه قرار گرفت.
@irpaleochannel


Репост из: Dr.Mahmoud Almasian


Репост из: Dr.Mahmoud Almasian


Репост из: Dr.Mahmoud Almasian


Репост из: Dr.Mahmoud Almasian


Репост из: Dr.Mahmoud Almasian
با سلام به تمامي دوستان و همكاران عزيز و ارجمندم،،
در تكميل پژوهشهاي انجام شده توسط روانشاد دكتر مير علي اكبر نوگل سادات
به عرض مي رساندكه:

اولين نقشه تكتونيك ايران توسط دكتر اشتوكلين وجناب مهندس نبوي به مقياس دوميليون وپانصد هزارم ودر يك برگه در سال ١٣٥٥ تهيه و چاپ گرديد،

و دومين نقشه تكتونيك ايران در سال ١٣٧٢ توسط زنده ياد دكتر نوگل و نگارنده به مقياس يك ميليون و در چهار برگه در سازمان زمين شناسي كشور به چاپ رسيد.

همچنين فايل نقشه ها به پيوست
تقديم مي گردد.

Показано 20 последних публикаций.

386

подписчиков
Статистика канала