[شايد در وراي كهكشان فراموشي
در لرزش دست ها
و رود هميشه جاري چشم ها
گيسوي بلند و كم نور ماه
در "چرا" هاي بي پاسخ
ميان محو شدگان زمانه
شايد گاهي،
آنجا دنبالم بگرد.]
در لرزش دست ها
و رود هميشه جاري چشم ها
گيسوي بلند و كم نور ماه
در "چرا" هاي بي پاسخ
ميان محو شدگان زمانه
شايد گاهي،
آنجا دنبالم بگرد.]