#نکته_ها_ی_دستوری
#منادا
قسمت دوم
در دستورزبانِ فارسی، منادا کسی یا چیزی است که ندا یا خطابش میکنیم. منادا یا ابتدای جمله میآید یا میانِ جمله یا پایانِ جمله.
۱) اگر ابتدای جمله بیاید، پس از آن ویرگول میآید:
- «پدر گفت: ای پسر، خیالِ مُحال از سر بهدرکن.» (گلستان، باب سوم)
- ای خدا، این وصل را هجران مکن/... (مولوی)
- نیما، غمِ دل گو که غریبانه بگرییم/... (شهریار)
۲) اگر میانِ جمله بیاید، قبل و بعد از آن ویرگول میآید:
- اگر به خانۀ من آمدی، برای من، ای مهربان، چراغ بیاور. (فروغ فرخزاد)
- گر گناهی کردم و دارم، خداوندا، ببخش/ چون گنه را عذر میآرم، خداوندا، ببخش (اوحدی)
- ذاتت عسل است، ای جان، گفتت عسلی دیگر/... (مولوی)
۳) اگر پایانِ جمله بیاید، قبل از آن ویرگول میآید:
- مثل راز شعر حافظ، مثل آواز قناری، همچو یادِ خوشترینها، همچو باران بهاری*، ای وطن! (نادر ابراهیمی)
★ بهاری (مسند + فعلِ ربطی): بهار هستی. تکیه روی هجای اول است.
- ندارم طاقت تیمار چندین/ اَغِثنی، یا غیاثَالمُستَغیثین (نظامی)
- اينكه فردا اين كنم يا آن كنم/ اين دليلِ اختيار است، اى صنم (مولوی)
نکتۀ ۱: در حالت معمولی، که خطابِ آمرانه یا تأکید یا تحذیر یا تحقیر یا تهدید یا امثال اینها در کار نیست، بعد از منادا ویرگول میآید:
- ساقیا، این مُعجِبانِ آب و گل را مست کن/... (مولوی)
- الاهی، سینهای دِه آتشافروز/... (وحشی بافقی)
نکتۀ ۲: گاهی، پس از منادا، نشانۀ تعجب میآید، ازجمله:
الف. در برخی خطاباتِ رسمی (بستهبه بافت و مخاطب): حُضّارِ محترم! جنابِ آقای رئیسجمهور!
ب. در برخی خطاباتِ غیررسمی، که بتوان بارِ عاطفیِ آنها ازقبیلِ اندوه، شادی، آرزو، شگفتی، تحقیر، توهین، خطاب به زیردست، و نظایرِ اینها را تشخیص داد:
- آی آدمها! که بر ساحل بساط دلگشا دارید، [...] یک نفر در آب میخوانَد شما را. (نیما یوشیج)
- «آهای رقیه! چایی برای گلین خانم بردی؟» (جلال آلاحمد، زن زیادی، ص ۲۶)
- «امید دوباره زبان از سر گرفت و گفت: [...] داخلِ معراجِ شهدای اهواز دنبال عباس میگشتم، جنازۀ لطفعلی را پیدا کردم. بِرارم! کی به تو شلیک کرد؟ کی دلش آمد؟» (قاسمعلی زارعی، دست خدا، ص ۴۱۱)
- «دو مردِ جوان [...] بنای دادوبیداد و ناسزا گذاشتند. یکی از آنها با پیراهن پاره به میز سروان نزدیک شد: جنابسروان! من از دست این مرد شاکی هستم. پول مرا خورده، شیشۀ مغازهام را شکسته [...].» (عزیز معتضدی، تابستان سفید، ص ۶۵)
نکتۀ ۳: پس از هریک از مناداهای همپایه یا پیدرپی، ویرگول میآید:
- ای سلامم، ای سرودم، ای نگهبانِ وجودم! (نادر ابراهیمی)
- ای یار، ای یگانهترین یار، چه ابرهای سیاهی در انتظارِ روزِ میهمانیِ خورشیدند. (فروغ فرخزاد)
نکتۀ ۴: منادا، بهطور طبیعی، در ابتدا میآید و اگر سپس بیاید، ازنظرِ بلاغی، برای تأکید و برجستهسازی است:
- بروید، ای حریفان، بکُشید یارِ ما را/... (مولوی)
سید محمد بصام
مطلب برگرفته از: کانال ویراستاران متنوک
@makhzanenokatenegarshi_virayashi
#منادا
قسمت دوم
در دستورزبانِ فارسی، منادا کسی یا چیزی است که ندا یا خطابش میکنیم. منادا یا ابتدای جمله میآید یا میانِ جمله یا پایانِ جمله.
۱) اگر ابتدای جمله بیاید، پس از آن ویرگول میآید:
- «پدر گفت: ای پسر، خیالِ مُحال از سر بهدرکن.» (گلستان، باب سوم)
- ای خدا، این وصل را هجران مکن/... (مولوی)
- نیما، غمِ دل گو که غریبانه بگرییم/... (شهریار)
۲) اگر میانِ جمله بیاید، قبل و بعد از آن ویرگول میآید:
- اگر به خانۀ من آمدی، برای من، ای مهربان، چراغ بیاور. (فروغ فرخزاد)
- گر گناهی کردم و دارم، خداوندا، ببخش/ چون گنه را عذر میآرم، خداوندا، ببخش (اوحدی)
- ذاتت عسل است، ای جان، گفتت عسلی دیگر/... (مولوی)
۳) اگر پایانِ جمله بیاید، قبل از آن ویرگول میآید:
- مثل راز شعر حافظ، مثل آواز قناری، همچو یادِ خوشترینها، همچو باران بهاری*، ای وطن! (نادر ابراهیمی)
★ بهاری (مسند + فعلِ ربطی): بهار هستی. تکیه روی هجای اول است.
- ندارم طاقت تیمار چندین/ اَغِثنی، یا غیاثَالمُستَغیثین (نظامی)
- اينكه فردا اين كنم يا آن كنم/ اين دليلِ اختيار است، اى صنم (مولوی)
نکتۀ ۱: در حالت معمولی، که خطابِ آمرانه یا تأکید یا تحذیر یا تحقیر یا تهدید یا امثال اینها در کار نیست، بعد از منادا ویرگول میآید:
- ساقیا، این مُعجِبانِ آب و گل را مست کن/... (مولوی)
- الاهی، سینهای دِه آتشافروز/... (وحشی بافقی)
نکتۀ ۲: گاهی، پس از منادا، نشانۀ تعجب میآید، ازجمله:
الف. در برخی خطاباتِ رسمی (بستهبه بافت و مخاطب): حُضّارِ محترم! جنابِ آقای رئیسجمهور!
ب. در برخی خطاباتِ غیررسمی، که بتوان بارِ عاطفیِ آنها ازقبیلِ اندوه، شادی، آرزو، شگفتی، تحقیر، توهین، خطاب به زیردست، و نظایرِ اینها را تشخیص داد:
- آی آدمها! که بر ساحل بساط دلگشا دارید، [...] یک نفر در آب میخوانَد شما را. (نیما یوشیج)
- «آهای رقیه! چایی برای گلین خانم بردی؟» (جلال آلاحمد، زن زیادی، ص ۲۶)
- «امید دوباره زبان از سر گرفت و گفت: [...] داخلِ معراجِ شهدای اهواز دنبال عباس میگشتم، جنازۀ لطفعلی را پیدا کردم. بِرارم! کی به تو شلیک کرد؟ کی دلش آمد؟» (قاسمعلی زارعی، دست خدا، ص ۴۱۱)
- «دو مردِ جوان [...] بنای دادوبیداد و ناسزا گذاشتند. یکی از آنها با پیراهن پاره به میز سروان نزدیک شد: جنابسروان! من از دست این مرد شاکی هستم. پول مرا خورده، شیشۀ مغازهام را شکسته [...].» (عزیز معتضدی، تابستان سفید، ص ۶۵)
نکتۀ ۳: پس از هریک از مناداهای همپایه یا پیدرپی، ویرگول میآید:
- ای سلامم، ای سرودم، ای نگهبانِ وجودم! (نادر ابراهیمی)
- ای یار، ای یگانهترین یار، چه ابرهای سیاهی در انتظارِ روزِ میهمانیِ خورشیدند. (فروغ فرخزاد)
نکتۀ ۴: منادا، بهطور طبیعی، در ابتدا میآید و اگر سپس بیاید، ازنظرِ بلاغی، برای تأکید و برجستهسازی است:
- بروید، ای حریفان، بکُشید یارِ ما را/... (مولوی)
سید محمد بصام
مطلب برگرفته از: کانال ویراستاران متنوک
@makhzanenokatenegarshi_virayashi