اف در آب به خداوند نسبت زور ندهند زیرا تکلیف یا امر خداوند همیشه واضح است .
اینکه خداوند در آیه حداقل حدود را نشان داده برای این است تا در سخترین حالت امکان عمل بدان میسر باشد.وهرگز به این معنا نیست که :بیشتر از آن حد مایه ی باطل شدن است.
واگر الله تعالی بعد از آن نفرموده بود )إِلَی الْکَعْبَینِ)(تا دو کعب)ما ملزم میشدیم تمام پاهایمان را تا رانها بشوییم.ولی خداوند متعال حدود پاها را از دو بر آمدگی دو طرف پاها بالاتر نبرده است تا فقط منطقه ی پایین کعبین مد نظر باشد.
حال باز به آیه بر میگردیم که با خطاب جمع آمده :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ...ای کسانی که ایمان دارید هرگاه به سوی ادای نماز ایستادید(خواستید نماز ادا کنید(
فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرَافِقِ...باید صورت خود را بشویید ودستهایتان را تا آرنجها بشویید
وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ...و به سرهای خود مسح آب بکشید...(مقدار کمی اب برسانید(.
وَأَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَینِ...و پاهایتان را تا دو قوزک پا بشویید ...در کنار شستن دستها)وَأَیْدِیَکُمْ إِلَی(تا حدود آرنجها )الْمَرَافِقِ(بصورت جمع آمده است که طبیعی است زیرا دستها یعنی دستان مجموعه ای افراد که هر فرد دو ارنج دارد ودر مجموع میشود آرنج ها ولی متوجه میشویم در کنار یاد آوری "أَرْجُلَکُمْ"پاها دیگر سخن از قوزکها نیست و الا میباید اینچنین میشد ...و ارجلکم الی الکعاب ...و پاهایتان را تا قوزکها و به جایش آمده :
و پاهایتان تا دو قوزک...الْکَعْبَینِ...و همه میدانیم مجموعه افراد بیشتر از دو کعب دارند !
و این فقط اشاره ایست که هر پا دارای دو کعب است .ولی دوستان اهل تشیع به استخوان جلوی پایشان میگویند "کعبین"!در حالی که با این حساب هر پایشان یک کعب بیشتر ندارد و اینست که در این ایه برای طرفداری از آنان بمانند "مرافق و ایدی"از"کعاب و ارجلکم"استفاده میشد.همانطور که هر دست یک "مرفق"داشت و خداوند "مرافق"را در کنار"ایدی"اورده بود.
امیدوارم که اهل تقوی متوجه باشند که نماز فقط با وضوی صحیح درست است و نقص در وضو یعنی کم کردن حدود خداوند و ما اجازه نداریم حدود خداوند را کم و ناقص کنیم ولی میتوانیم بیشتر از ان را به نیت اجر بیشتر عمل نماییم .و مسح آب به تمام سر و شستن صورت را با آب و به گردن و گوشها هم برسانیم و این است که اهل سنت با اقتدا به رسول الله صلی علیه و اله و سلم رساندن آب به بینی و دهان و نیز نظافت عملی مستحب می دانند و شستن پاها رابه بالای کعبین هم برسانیم .و همین امر در مورد زکات و انفاق مال نیز صحیح است.میتوانیم برای اجر بیشتر بیشتر از انچه که خداوند متعال امر فرموده زکات و انفاق دهیم.
و البته علاوه بر این، احادیث نبوی بر شستن پا تاکید دارند و این خود دلیل محکم بر تفسیر آیه فوق است:
شستن پاها همراه با قوزکهای پا، این عمل از طریق سنت متواتر قولی و فعلی پیامبر صلی الله علیه و سلم، ثابت شده است. ابن عمر رضی الله عنهما گفته است: “پیامبر صلی الله علیه و سلم درسفری از ما عقب مانده بود، سپس وقتی به ما رسید، که نماز عصرمان به تاخیر افتاده بود و شروع کردیم به وضو گرفتن و پاهای خود را مسح میکردیم که پیامبر صلی الله علیه و سلم با صدای بلند ما را صدا زد و فرمود: (ویل للاعقاب من النار) [وای بر کسانی که پاشنههای پای خود را نمیشویند و به آتش دوزخ گرفتار میشوند]. دو بار یا سه بار چنین فرمود. این حدیث متفق علیه است.
عبدالرحمن بن ابی لیلی گفته استکه: اجماع اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم بر آن بوده است که شستن پاشنههای پا واجب است
اینکه خداوند در آیه حداقل حدود را نشان داده برای این است تا در سخترین حالت امکان عمل بدان میسر باشد.وهرگز به این معنا نیست که :بیشتر از آن حد مایه ی باطل شدن است.
واگر الله تعالی بعد از آن نفرموده بود )إِلَی الْکَعْبَینِ)(تا دو کعب)ما ملزم میشدیم تمام پاهایمان را تا رانها بشوییم.ولی خداوند متعال حدود پاها را از دو بر آمدگی دو طرف پاها بالاتر نبرده است تا فقط منطقه ی پایین کعبین مد نظر باشد.
حال باز به آیه بر میگردیم که با خطاب جمع آمده :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ...ای کسانی که ایمان دارید هرگاه به سوی ادای نماز ایستادید(خواستید نماز ادا کنید(
فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرَافِقِ...باید صورت خود را بشویید ودستهایتان را تا آرنجها بشویید
وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ...و به سرهای خود مسح آب بکشید...(مقدار کمی اب برسانید(.
وَأَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَینِ...و پاهایتان را تا دو قوزک پا بشویید ...در کنار شستن دستها)وَأَیْدِیَکُمْ إِلَی(تا حدود آرنجها )الْمَرَافِقِ(بصورت جمع آمده است که طبیعی است زیرا دستها یعنی دستان مجموعه ای افراد که هر فرد دو ارنج دارد ودر مجموع میشود آرنج ها ولی متوجه میشویم در کنار یاد آوری "أَرْجُلَکُمْ"پاها دیگر سخن از قوزکها نیست و الا میباید اینچنین میشد ...و ارجلکم الی الکعاب ...و پاهایتان را تا قوزکها و به جایش آمده :
و پاهایتان تا دو قوزک...الْکَعْبَینِ...و همه میدانیم مجموعه افراد بیشتر از دو کعب دارند !
و این فقط اشاره ایست که هر پا دارای دو کعب است .ولی دوستان اهل تشیع به استخوان جلوی پایشان میگویند "کعبین"!در حالی که با این حساب هر پایشان یک کعب بیشتر ندارد و اینست که در این ایه برای طرفداری از آنان بمانند "مرافق و ایدی"از"کعاب و ارجلکم"استفاده میشد.همانطور که هر دست یک "مرفق"داشت و خداوند "مرافق"را در کنار"ایدی"اورده بود.
امیدوارم که اهل تقوی متوجه باشند که نماز فقط با وضوی صحیح درست است و نقص در وضو یعنی کم کردن حدود خداوند و ما اجازه نداریم حدود خداوند را کم و ناقص کنیم ولی میتوانیم بیشتر از ان را به نیت اجر بیشتر عمل نماییم .و مسح آب به تمام سر و شستن صورت را با آب و به گردن و گوشها هم برسانیم و این است که اهل سنت با اقتدا به رسول الله صلی علیه و اله و سلم رساندن آب به بینی و دهان و نیز نظافت عملی مستحب می دانند و شستن پاها رابه بالای کعبین هم برسانیم .و همین امر در مورد زکات و انفاق مال نیز صحیح است.میتوانیم برای اجر بیشتر بیشتر از انچه که خداوند متعال امر فرموده زکات و انفاق دهیم.
و البته علاوه بر این، احادیث نبوی بر شستن پا تاکید دارند و این خود دلیل محکم بر تفسیر آیه فوق است:
شستن پاها همراه با قوزکهای پا، این عمل از طریق سنت متواتر قولی و فعلی پیامبر صلی الله علیه و سلم، ثابت شده است. ابن عمر رضی الله عنهما گفته است: “پیامبر صلی الله علیه و سلم درسفری از ما عقب مانده بود، سپس وقتی به ما رسید، که نماز عصرمان به تاخیر افتاده بود و شروع کردیم به وضو گرفتن و پاهای خود را مسح میکردیم که پیامبر صلی الله علیه و سلم با صدای بلند ما را صدا زد و فرمود: (ویل للاعقاب من النار) [وای بر کسانی که پاشنههای پای خود را نمیشویند و به آتش دوزخ گرفتار میشوند]. دو بار یا سه بار چنین فرمود. این حدیث متفق علیه است.
عبدالرحمن بن ابی لیلی گفته استکه: اجماع اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم بر آن بوده است که شستن پاشنههای پا واجب است