بابام صدام کرده یه موی لخت کوتاه گرفته جلوی صورتم میگه موهاتو ببند همه جا داره میریزه
یه نگاه به موی تو دستش کردم یه نگاه به خودش
منی که موهای نسبتاً فر بلندمو از صبح بستم و اصن بعد این که مامان جارو بکشه خونه نبودم: آها ، باشه.
یه نگاه به موی تو دستش کردم یه نگاه به خودش
منی که موهای نسبتاً فر بلندمو از صبح بستم و اصن بعد این که مامان جارو بکشه خونه نبودم: آها ، باشه.