|•ــدوسِٺ‌دارَمــ•|


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


•|میشود فاش شود؟
آنچه میانِ منو توست...♡|•
.
.
.
.
.
.
[گاهی، نِگاهی، صُحبتی، شِعری،...]↓
https://t.me/BiChatBot?start=sc-551511170

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


•لا تدری لعل احدهم
یناجی الله لأجلک!•


[تو که نمی‌دانی!
شاید یکی به خاطرِ تو،
با خدا نجوا می‌کند‌...♥️📿]


[بوعلی‌سینا هم این لب را اگر بوسیده بود،
جای قانون و شفا،
دیوانِ سینا داشتیم...!🤤😚💋]


[هرچه بینِ شعرها عُنوان کنم، بی‌فایده‌‌َست...
ایهاالنّاس؛
این بشر را دوست می‌دارم زیاد!🤕🧡📖🖇]


[زیباییَ‌ت،
بیشتر از اونیه که
بتونی تنهایی مراقبش باشی!
بذار کمکت کنم...🙄😌♥️]


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
•🎥💕🌱•

[روي لب‌هاي تو وقتي رَدّي از لبخند نيست،
در وجودم، سنگ روي سنگ، ديگر بند نيست!

اخم‌هايت را كمي وا كن كه تاب آوردنَش،
در توانِ شانه‌هاي خسته‌ی الوند نيست!

خواجه‌ی قاجار اگر چشمِ كسي را كور كرد،
قصه‌اش آنچه مورخ‌ها به ما گفتند نيست!

خواست تا از چشم‌زخمِ دشمنان حفظت كند...
خوب ميدانست كارِ آتش و اسپند نيست!

آنقدَر شيرين‌زباني، كار دستم داده‌اي!
قندِ خون از خوردنِ بيش از نيازِ قند نيست!

اي تنَت شيرازِ راز آلود، فتحَت ميكنم!
گرچه در رگ‌هام، خونِ پادشاهِ زند نيست...🙂♥️🖇]


[صُبح از تو
و چاے از تو و
لبخند از تو...
عاشق شدنْ،
ابرازِ وجودَش با من!🤗♥️🌱]


[جز قندِ لبِ يار
كه آرامشِ جان است،
هر قند كه خورديم
زيادَش به زيان است...🙊♥️]


‌ ‌ ‌ ‌ ‌
[روزِ اول، بی‌هوا قلبِ مرا دزدید و رفت!
روزِ دوم آمد و اسمِ مرا پرسید و رفت

روزِ سوم آخ! خالی هم کنارِ لب گذاشت!
دانه‌ی دیوانگی را در دلم پاشید و رفت

روزِ چارُم، دانه‌اش گُل داد و او با زیرکی،
آن غزل را از لبم نه، از نگاهم چید و رفت!

با لباسِ قهوه‌ای آن روز فالم را گرفت؛ خویش را در چشم‌های بی‌قرارم دید و رفت!

فیل را هم این بلا از پا می‌اندازد خدا!
هِی لبِ فنجانِ خود را پیش من بوسید و رفت...

او که طرزِ خنده‌اش خانه خرابم کرده بود،
با تبسم° حالِ اهلِ خانه را پرسید و رفت!

تا بچرخانم دلش را، نذرها کردم ولی
جای دل، از بختِ بد، دلبر° خودش چرخید و رفت...

زیرِ باران راه رفتن، گفت می‌چَسبد چقدر
با همین حالش به من حالِ دعا بخشید و رفت...

استجابت شد، چه بارانی گرفت آن‌شب؛ ولی...
بی‌من او بارانیَش را پا شد و پوشید و رفت!

روزِ آخر، بی‌دعا، بی‌ابر هم باران گرفت؛ دید اشکم را،
نمی‌دانم چرا خندید و رفت...🙂🌧💕]


•هَستی‌اش را نَکُند یک‌سَره بر باد دَهی،
بی‌سبب نیست برایَت گُل‌سَر میگیرد...!•

•|💇🏻‍♀🤨♥️|•


[فیل را هم این بلا از پا می‌اندازد، خدا!
هِی لبِ فنجانِ خود را،
پیشِ من بوسید
و رفت...☕️💋🥴]


[مثلِ داروهای کمیاب،
نبودَت فاجعه‌ست...!
من پُر از دردِ تواَم؛
بیمار میدانی که چیست؟🤒♥️]


•مذ أحببتك صار العالمُ أجملَ ممّا كان•

[از آن دَم که تو را دوست داشتم‏،
جهانْ زیباتر شد...^.^💕🖇]


[وقتی میگویی شب‌بخیر،
تمامِ دردهایم را زیرِ بالشم میگذارم
و با خیالِ راحت،
آماده‌ی پرواز در رویای تو میشوم...♥️📱🪁]


[آهسته دمِ گوشَت،
بیا چیزی بگویم...
پیراهنَم، پیراهنَت را دوست دارد^^💕👗]


‌ ‌ ‌ ‌ ‌
『گفتمَت:
+ميبوسمَت!
گفتي:
+خلافِ دين نگو!

عاشقِ ديوانه، آقا!
دين چه ميداند كه چيست...♥️🖇』


[نِشستَم صُبح و ظُهر و عَصر،
در فکرَت فرو رفتم...
اذان گفتند و من کاری نکردم؛
کافِرم یعنی...؟!🤕♥️]


[سُرمه بر چشمَت کِشیدن،
حکمِ اسراف است و بس...!
فرض کن یک‌لحظه بر خُرما،
شِکر پاشیده‌ای!🤨🤩♥️]


[چقدر شبیهِ آمریکا می‌مانم؛
و تو همان ایرانی!!
هرروز حرف از تصاحُبَت میزنم،
آخر سر هم هیچ غلطی نمیکنم!😑💔]


[حسادت نيست؛
اما غيرِ منْ هركس
به تو دل بسته،
با حسرت بميرد كاش!🙄🤭♥️]


[زندگی،
یعنی ببوسی
دستِ مادر را فقط!
گرچه لب‌های تو هم بدجور...
اصلا بگذریم!!🙄😑🤦🏻]

Показано 20 последних публикаций.

736

подписчиков
Статистика канала