مباحثات/ یادداشت وارده
✔️ سکوت علما نسبت به نابسامانیها؛ به نفع نظام یا مردم؟
(مهدی عبدالرحیمی)
🔹 آیتالله گرامی چندی پیش در مصاحبهای با سایت مباحثات و در پاسخ به پرسشی ـ به این مضمون ـ که اگر علما از اوضاع رضایت ندارند، چرا حداقل از باب امر به معروف و نهی از منکر انتقاد نمیکنند، گفته بود: «چون یا باید از اوضاع تعریف کنند که دروغ است؛ یا باید انتقاد کنند که بیشتر به درد مردم افزوده خواهد شد و تلقی مخالفت با حاکمیت میشود که آن هم مصلحت نیست».
🔹 آیا بهراستی اگر علما از درد و رنج مردم بگویند، نمک بر زخمشان پاشیدهاند؟ چرا اینطور به مسأله نگاه نمیکنیم که بیان رنجها و مشکلات جامعه توسط علما، یک خاصیت مهمش این است که مردم متوجه شوند علما اگر نمیتوانند ـ یا نمیخواهند ـ باری از مشکلات جامعه بردارند، دستکم نسبت به دردهای مردم آگاهی دارند. همین مقدار هم بدونشک میتواند تا حدی مرهمی بر دردهای مردم باشد. اگر همین همدردی لسانی هم نباشد، این شائبه بهوجود میآید که علما در بیوت خود نشستهاند و اصولاً از حال و روز مردم بیخبرند.
🔹 بماند که منابع مالیای که در اختیار برخی علماست، حداقل میتواند بخشی ـ هرچند اندک ـ از مشکلات تعدادی ـ هرچند کم ـ از مردم را برطرف کند.
🔹 در جامعهای که بسیاری از افرادش، از برخی نیازهای ابتدایی همچون درمان و آموزش و نیز جوانانش از شغل مناسب یا امکانات تفریح سالم محرومند ـ یا دست کم به امکانات با کیفیت دسترسی ندارند ـ ساخت مؤسسات پژوهشی و آموزشی یا حوزههای علمیهی متعدد در سراسر کشور (که در برخی از آنها تعداد طلبهها هم بسیار کم است) چه ضرورتی دارد؟ به جرأت میتوان گفت وجود بسیاری از آنها نه ضرورت، که ضرر دارد.
🔹 اگر به هر دلیلی قرار ـ یا صلاح ـ نیست منابع مالی در اختیار علما و مراجع، مشکلی از مشکلات معیشتی مردم را حل کند، حداقل با ساخت مراکز غیرضروری و هزینهبر، مشکلی را بر مشکلات مردم اضافه نکند و نمک بر زخمشان نپاشد!
🔹 اگر بهراستی کمبودهایی وجود دارد، چه کسی باید آنها را بیان کند؟ آیا بهتر نیست که یک نظام سیاسی دینی توسط علمای دین نقد شود تا بهوسیلهی روشنفکران سکولار یا دینستیزان؟ بهراستی کدام مصلحت مانع ـ حداقل ـ بیان معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توسط علماست؟ حفظ نظام؟ با چه منطقی سکوت در برابر نابسامانیها باعث حفظ نظام میشود؟
متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15596
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️ سکوت علما نسبت به نابسامانیها؛ به نفع نظام یا مردم؟
(مهدی عبدالرحیمی)
🔹 آیتالله گرامی چندی پیش در مصاحبهای با سایت مباحثات و در پاسخ به پرسشی ـ به این مضمون ـ که اگر علما از اوضاع رضایت ندارند، چرا حداقل از باب امر به معروف و نهی از منکر انتقاد نمیکنند، گفته بود: «چون یا باید از اوضاع تعریف کنند که دروغ است؛ یا باید انتقاد کنند که بیشتر به درد مردم افزوده خواهد شد و تلقی مخالفت با حاکمیت میشود که آن هم مصلحت نیست».
🔹 آیا بهراستی اگر علما از درد و رنج مردم بگویند، نمک بر زخمشان پاشیدهاند؟ چرا اینطور به مسأله نگاه نمیکنیم که بیان رنجها و مشکلات جامعه توسط علما، یک خاصیت مهمش این است که مردم متوجه شوند علما اگر نمیتوانند ـ یا نمیخواهند ـ باری از مشکلات جامعه بردارند، دستکم نسبت به دردهای مردم آگاهی دارند. همین مقدار هم بدونشک میتواند تا حدی مرهمی بر دردهای مردم باشد. اگر همین همدردی لسانی هم نباشد، این شائبه بهوجود میآید که علما در بیوت خود نشستهاند و اصولاً از حال و روز مردم بیخبرند.
🔹 بماند که منابع مالیای که در اختیار برخی علماست، حداقل میتواند بخشی ـ هرچند اندک ـ از مشکلات تعدادی ـ هرچند کم ـ از مردم را برطرف کند.
🔹 در جامعهای که بسیاری از افرادش، از برخی نیازهای ابتدایی همچون درمان و آموزش و نیز جوانانش از شغل مناسب یا امکانات تفریح سالم محرومند ـ یا دست کم به امکانات با کیفیت دسترسی ندارند ـ ساخت مؤسسات پژوهشی و آموزشی یا حوزههای علمیهی متعدد در سراسر کشور (که در برخی از آنها تعداد طلبهها هم بسیار کم است) چه ضرورتی دارد؟ به جرأت میتوان گفت وجود بسیاری از آنها نه ضرورت، که ضرر دارد.
🔹 اگر به هر دلیلی قرار ـ یا صلاح ـ نیست منابع مالی در اختیار علما و مراجع، مشکلی از مشکلات معیشتی مردم را حل کند، حداقل با ساخت مراکز غیرضروری و هزینهبر، مشکلی را بر مشکلات مردم اضافه نکند و نمک بر زخمشان نپاشد!
🔹 اگر بهراستی کمبودهایی وجود دارد، چه کسی باید آنها را بیان کند؟ آیا بهتر نیست که یک نظام سیاسی دینی توسط علمای دین نقد شود تا بهوسیلهی روشنفکران سکولار یا دینستیزان؟ بهراستی کدام مصلحت مانع ـ حداقل ـ بیان معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توسط علماست؟ حفظ نظام؟ با چه منطقی سکوت در برابر نابسامانیها باعث حفظ نظام میشود؟
متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15596
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz