𝐁𝐥𝐞𝐞𝐝𝐢𝐧𝐠


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


http://t.me/HidenChat_Bot?start=5592623176

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


چی بودم و به چی تبدیل شدم !
هه جالبه !


.


Репост из: オレンジ色の牛
چالش؟ 🐄
شیر مادر ایگنور نشه چون دلم میشکنه 😭
خب این چالشو فور کنید عکس از( فیس، ترقوه، استایل و.. ) بذارین
تو چنل میذارم و ممبرا ری اکت میدن
کسی که بیشترین ری اکتو بیاره یه نقاشی از همون عکسشو میکشم براش 😔🥂

ظرفیتم نداره

ناشناسا و پرایوتا اینجا بفرستین
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1076474-yZpkjAE


امسال هم برف بازی کردم و شاید اخرین سالی باشه که این کارو کردم ولی خوب بود .
آدم برفی ترکیبی از خوک و آدمه😂🗿


خوشگذشت ❄️⛄️✨


همیشه میخواستم یه شخصیت دیگه هم بسازم با اسم رستا چون اسم قشنگیه مثل وستا ولی خب نساختم
ولی دیشب با یکی دوست شدم اسمش رستاس منم که وستا ترکیب قشنگیه اسمامون😂😂


Репост из: non-judgemental
تو فقط اجازه داری فصل هایی از کتاب زندگی یک انسان رو بخونی که خودش خواسته بهت نشون بده ، پس هیچوقت فکر نکن کامل میشناسیش یا میدونی چه کار هایی ازش برمیاد.


حیوان مورد علاقم تا ابد روباهه
جوری که انقدر خوشگله>>>>>>>>




برای آرامش امشب . . .




دوباره شب شد و تاریکی درونش همه جا را فرا گرفت دوباره قلبش درد گرفت و به دیوار سرد اتاقش تیکه زد سرمای وجودش از سرمای اتاقش بیشتر بود ولی دیگر برایش عادی شده بود این دستان یخ زده این چشمان گود افتاده سیاه این موهای ژولیده و این حالت خسته ، همه اینها برایش عادی شده بود ولی باز هم شروع کرد به فکر کردن ، کجای راه را اشتباه رفتم؟ او آخرین قطره اشکش را قبلاً ریخته بود ، برای کسی که هیچوقت قرار نبود مال او باشد ، او دلیلی برای خشک شدن چشمانش بود ، او احمق ، نحس ، بد صدا ، دراما کویین ، نفرت انگیز و رو مخ بود ! اینها تمام اسم هایی بودند که او برایش گذاشته بود ولی حالا لقب هایی بودند که هر لحظه در سرش فریاد زده میشدند
او نمی‌توانست به عقب بر گردد ولی امیدوار بود روز ها به سرعت بگذرند که دیگر او را نبیند که دیگر مجبور به تحمل این سختی و عذاب نباشد ، او می‌دانست دلش برای همه چیز تنگ میشود اما هرگز علاقه ای به ادامهٔ این رابطه نداشت .
فکر میکرد . . . فکر میکرد . . . و فکر میکرد . . .
با خود کلنجار میرفت . . . بعضی وقت ها بغض میکرد بعضی وقتا ها عصبی میشد بعضی وقت های فریاد میزد بعضی وقت ها خنثی بود و بعضی وقت ها آرام ولی میدانست مرده است
همه چیز خیلی وقت است که تمام شده است و او فقط در حال گول زدن خودش بود
در این لحظات حتی اشکی ندارد که برای خالی شدن بریزد و فقط در حال عذاب کشیدن است مواظب خودت باش تو خیلی وقت است که تمام شده ای . . . !




البته اونم به کتفش بود که ایگنورش میکردم پس بنابراین حرص خوردن رو باید خط بزنم


اخلاق جدیدمه


منم که تازگیا اینجوری شدم که جواب کارای خوب و بد آدما رو حتماً میدم پس باید به ایشون هم تبریک میگفتم


میدونی این کارو فقط بخاطر این کردم که روز تولدم بهم تبریک گفته بود


آره رفتم بهش تبریک گفتم و اونم تشکر کرد و ازم خواست براش آهنگ بفرستم منم رندوم براش فرستادم بعد از ۲ هفته ایگنور کردنش و حرص خوردنش


گفته بودم همیشه هرکاری که دلم بخواد میکنم؟
و اینکه افکار بقیه و قضاوتاشون راجب حرفام و رفتارم به کتفمه؟!


ریدم تو نت اوکی؟

Показано 20 последних публикаций.

11

подписчиков
Статистика канала