Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
هنوز، باید بجنگی.
هنوز، باید بجنگی.
هنوز، باید بجنگی.
هنوز "وقت هست" که بجنگی وخواستن، کافی نیست...
خواستن، کافی نیست...
خواستن، کافی نیست...
میفمی چی میگم؟
فقط خواستن، کافی نیست.
اینکه روز و شب بگی،
میخوام تمومش کنم، خسته شدم، دیگه نمیتونم، دیگه کم آوردم.
خواستن، توانستن نیست...
خواستن، توانستن نیست...
خواستن، توانستن نیست...
نه تنها وقتی که به همون اندازهای که "میخوای"،
جون نکنده باشی، از خستگی بیهوش نشده باشی، از زور ساعت ها پشت میز نشستن، تمام بدنت لِه نشده باشه.
نه تا وقتیکه که نشده باشه،
کم آورده باشی اما ادامه داده باشی، اشکت در اومده باشه اما ادامه داده باشی، استرس پاره پورهت کرده باشه اما ادامه داده باشی.
خواستنت کافی نیست،
تا وقتی برای این خواستن،
جونتو نذاشته باشی!
فقط محضِ یادآوری؛
تنها راه نجات، اون کتابای پخش و پلایِ اینور و اونور اتاقته.
هنوز، باید بجنگی.
هنوز، باید بجنگی.
هنوز "وقت هست" که بجنگی وخواستن، کافی نیست...
خواستن، کافی نیست...
خواستن، کافی نیست...
میفمی چی میگم؟
فقط خواستن، کافی نیست.
اینکه روز و شب بگی،
میخوام تمومش کنم، خسته شدم، دیگه نمیتونم، دیگه کم آوردم.
خواستن، توانستن نیست...
خواستن، توانستن نیست...
خواستن، توانستن نیست...
نه تنها وقتی که به همون اندازهای که "میخوای"،
جون نکنده باشی، از خستگی بیهوش نشده باشی، از زور ساعت ها پشت میز نشستن، تمام بدنت لِه نشده باشه.
نه تا وقتیکه که نشده باشه،
کم آورده باشی اما ادامه داده باشی، اشکت در اومده باشه اما ادامه داده باشی، استرس پاره پورهت کرده باشه اما ادامه داده باشی.
خواستنت کافی نیست،
تا وقتی برای این خواستن،
جونتو نذاشته باشی!
فقط محضِ یادآوری؛
تنها راه نجات، اون کتابای پخش و پلایِ اینور و اونور اتاقته.