بعدازظهر قراره با زنداییم / خاله ام / مامانم / فؤاد / عمه ام / دخترعمه ام بریم رستوران پسرعمه ام که قبل ماه رمضون عکساشو گذاشته بودم خفن بود 😍
البته جانیار پدرمو درآورد تا راضی شد 😏
.
پ ن: زندایی من میشه عمه ی پسرعمه ام 😜
خاله ی من میشه جاری بزرگم 😜
جانیارم چون این پسرعمه ام خواستگار قبلی من بود زیاد دوستش نداره 😜
البته جانیار پدرمو درآورد تا راضی شد 😏
.
پ ن: زندایی من میشه عمه ی پسرعمه ام 😜
خاله ی من میشه جاری بزرگم 😜
جانیارم چون این پسرعمه ام خواستگار قبلی من بود زیاد دوستش نداره 😜