📌 خلاصهای از فصل «فریبی به نام انرژی سبز» از کتاب The Economics of Public Issues
👤 امید قائمپناه
(توجه: صحت این مطلب را نمیتوانم تأیید یا تکذیب کنم)
💠 اگر صرفاً نیتهای خوب برای ساخت انرژی سبز لازم بود ما الان باید مقدار زیادی از آن را میداشتیم و نیازی هم به نفت و گاز و انرژی هستهای هم نداشتیم. انگلیسیها یک ضربالمثلی دارند که میگوید:
If wishes were horses, beggars would ride.
اگر تحتاللفظی بخواهیم ترجمه کنیم یعنی اگر آرزوها اسب بودند حتی گدایان هم میتوانستند سوار شوند. مفهومش این است که اگر فقط به آرزو کردن است، حتی فقیرترین افراد هم همه چیز را میتوانند داشته باشند. در زبان فارسی هم ضربالمثلی مشابه همین مفهوم داریم: با حلوا حلوا کردن، دهان شیرین نمیشود.
در پنجاه سال گذشته دولت فدرال آمریکا دهها میلیارد دلار برای پروژه انرژی سبز صرف کرده ولی نه وابستگی آمریکا به نفتهای خارجی را به طور قابل ملاحظهای کاهش داده و نه آلودگی آب و هوا کمتر شده. همه ما نگران محیطزیست و از جمله گرمایش زمین و آلودگیها هستیم و ظاهراً انرژی سبز قرار است این نگرانی ما را برطرف کند؛ در انرژی سبز ظاهراً میخواهیم انرژی لازم را با آلودگی کمتر داشته باشیم و از انرژی خورشیدی و بادی و موج دریاها به جای نفت و گاز و زغالسنگ استفاده کنیم.
قبل از اینکه وارد بحث شویم شاید بهتر باشد کمی درباره مفهوم خواستهها و آن چیزی که آدمیان حاضرند در ازایش بپردازند صحبت کنیم. در یک روز گرم تابستانی شاید خوب باشد که کولر را روشن کنیم، چرا که خواستهٔ ما در اینجا هوای خنک است و پول برقی که در ازایش میدهیم هم برایمان میصرفد. اما اگر هر ساعت استفاده از کولر چیزی حدود ۱۰۰ دلار خرج روی دستمان بگذارد چه؟ احتمالا از خواستهٔ خود یعنی باد خنک صرفنظر خواهید کرد. در واقع مقدار انرژیای که میخواهیم مصرف کنیم به قیمتش بستگی دارد و برای مثال در کشورهایی که قیمت برق از آمریکا کمتر است، مصرف برق هم به مراتب بیشتر است. در همین آمریکا هم که قیمت گاز کمتر شده، مصرفش هم بیشتر شده و فرضا اگر قبلاً در زمستان دستگاه تهویه هوا را روی ۱۸ درجه تنظیم میکردیم حالا روی ۲۲ درجه تنظیم میکنیم یا اتوبوسها هم به جای بنزین از گاز استفاده میکنند. همهٔ این حرفها زده شد که بگویم فارغ از مسائل انرژی سبز و سوختهای فسیلی، ما یک چیزی را مطمئن هستیم و آن اینکه اگر انرژیای که در کارخانهها و حمل و نقل عمومی و گرمایش و سرمایش و... منجر به نتایج زیستمحیطی نامطلوبی میشود، ما میتوانیم مقدار مصرفمان را کمتر کنیم تا خسارات محیطزیستی را نیز کمتر کنیم. چگونه؟ کافی است که بدانیم قیمت این انرژیها (یا شاید بهتر باشد بگوییم ما به ازای این انرژیها) بالاتر از قیمت فعلیشان است.
حال با این مقدمهٔ مختصر به بحث اصلی خودمان یعنی فریبهای انرژی سبز میپردازیم.
1⃣ انرژی بادی
آیا واقعاً انرژی بادی پاک است؟ قطعاً پاک نیست چرا که انرژی بادی با مقدار زیادی توربینهای بادی تولید میشود. در وهله اول ساخت این توربینها مقدار زیادی فولاد، پشم شیشه و سیمان لازم دارند. پس تولیدشان تا فعلاً پاک نیست. توربینهای بادی همچنین تیربرق هم لازم دارند تا الکتریسیتهٔ تولیدی را منتقل کنند و البته بعضی نمونههای این توربینها نئودیمیم که عنصری کمیاب است را هم لازم دارند (در یک مزرعه معمولی حدود ۸ تن از این عنصر لازم است). و خود فرآیند تولید نئودیمیم هم یک فرآیندی است که در آن مقدار زیادی زبالههای کشندهٔ رادیواکتیوی به همراه دارد.
اما یک مسئلهٔ مهم وجود دارد و آن نوبتی یا تناوبی بودنش است. از آنجا که باد همیشه نمیوزد، یک شبکه برق شهری به این مزارع بادی متصل میشود که خود نیروگاه پشتیبانی پرهزینهای میطلبد تا آنجا که در بعضی شرایط مثلاً برای اینکه مزرعه بادی را جایگزین نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی معمولی کنیم، هم امکانات و هزینههای آن مزرعه بادی را لازم داریم و هم یک نیروگاه ۳۷۵ مگاواتی به عنوان پشتیبان! این نیروگاه پشتیبان حسب اینکه بادی بوزد یا نوزد در واقع مدام متوقف یا فعال میشود و این خود آلودگی بیشتری نسبت به حالتی که به طور مستمر فعال است ایجاد میکند. پس با این اوصاف انرژی بادی آنطور که تصور میشد هم پاک نیست.
هنوز یک مشکل دیگری هم وجود دارد، علیرغم اینکه هزینههای انرژی بادی اخیرا کاهش یافته با این حال هنوز هم هزینهای حدود ۳ برابر بیشتر از توربینهای گازی دارد! و همچنین مساحتی که مزارع بادی لازم دارند حداقل ۶ برابر بیشتر از توربینهای گازی است.
ادامه...👇
#EPI
@paresia
👤 امید قائمپناه
(توجه: صحت این مطلب را نمیتوانم تأیید یا تکذیب کنم)
💠 اگر صرفاً نیتهای خوب برای ساخت انرژی سبز لازم بود ما الان باید مقدار زیادی از آن را میداشتیم و نیازی هم به نفت و گاز و انرژی هستهای هم نداشتیم. انگلیسیها یک ضربالمثلی دارند که میگوید:
If wishes were horses, beggars would ride.
اگر تحتاللفظی بخواهیم ترجمه کنیم یعنی اگر آرزوها اسب بودند حتی گدایان هم میتوانستند سوار شوند. مفهومش این است که اگر فقط به آرزو کردن است، حتی فقیرترین افراد هم همه چیز را میتوانند داشته باشند. در زبان فارسی هم ضربالمثلی مشابه همین مفهوم داریم: با حلوا حلوا کردن، دهان شیرین نمیشود.
در پنجاه سال گذشته دولت فدرال آمریکا دهها میلیارد دلار برای پروژه انرژی سبز صرف کرده ولی نه وابستگی آمریکا به نفتهای خارجی را به طور قابل ملاحظهای کاهش داده و نه آلودگی آب و هوا کمتر شده. همه ما نگران محیطزیست و از جمله گرمایش زمین و آلودگیها هستیم و ظاهراً انرژی سبز قرار است این نگرانی ما را برطرف کند؛ در انرژی سبز ظاهراً میخواهیم انرژی لازم را با آلودگی کمتر داشته باشیم و از انرژی خورشیدی و بادی و موج دریاها به جای نفت و گاز و زغالسنگ استفاده کنیم.
قبل از اینکه وارد بحث شویم شاید بهتر باشد کمی درباره مفهوم خواستهها و آن چیزی که آدمیان حاضرند در ازایش بپردازند صحبت کنیم. در یک روز گرم تابستانی شاید خوب باشد که کولر را روشن کنیم، چرا که خواستهٔ ما در اینجا هوای خنک است و پول برقی که در ازایش میدهیم هم برایمان میصرفد. اما اگر هر ساعت استفاده از کولر چیزی حدود ۱۰۰ دلار خرج روی دستمان بگذارد چه؟ احتمالا از خواستهٔ خود یعنی باد خنک صرفنظر خواهید کرد. در واقع مقدار انرژیای که میخواهیم مصرف کنیم به قیمتش بستگی دارد و برای مثال در کشورهایی که قیمت برق از آمریکا کمتر است، مصرف برق هم به مراتب بیشتر است. در همین آمریکا هم که قیمت گاز کمتر شده، مصرفش هم بیشتر شده و فرضا اگر قبلاً در زمستان دستگاه تهویه هوا را روی ۱۸ درجه تنظیم میکردیم حالا روی ۲۲ درجه تنظیم میکنیم یا اتوبوسها هم به جای بنزین از گاز استفاده میکنند. همهٔ این حرفها زده شد که بگویم فارغ از مسائل انرژی سبز و سوختهای فسیلی، ما یک چیزی را مطمئن هستیم و آن اینکه اگر انرژیای که در کارخانهها و حمل و نقل عمومی و گرمایش و سرمایش و... منجر به نتایج زیستمحیطی نامطلوبی میشود، ما میتوانیم مقدار مصرفمان را کمتر کنیم تا خسارات محیطزیستی را نیز کمتر کنیم. چگونه؟ کافی است که بدانیم قیمت این انرژیها (یا شاید بهتر باشد بگوییم ما به ازای این انرژیها) بالاتر از قیمت فعلیشان است.
حال با این مقدمهٔ مختصر به بحث اصلی خودمان یعنی فریبهای انرژی سبز میپردازیم.
1⃣ انرژی بادی
آیا واقعاً انرژی بادی پاک است؟ قطعاً پاک نیست چرا که انرژی بادی با مقدار زیادی توربینهای بادی تولید میشود. در وهله اول ساخت این توربینها مقدار زیادی فولاد، پشم شیشه و سیمان لازم دارند. پس تولیدشان تا فعلاً پاک نیست. توربینهای بادی همچنین تیربرق هم لازم دارند تا الکتریسیتهٔ تولیدی را منتقل کنند و البته بعضی نمونههای این توربینها نئودیمیم که عنصری کمیاب است را هم لازم دارند (در یک مزرعه معمولی حدود ۸ تن از این عنصر لازم است). و خود فرآیند تولید نئودیمیم هم یک فرآیندی است که در آن مقدار زیادی زبالههای کشندهٔ رادیواکتیوی به همراه دارد.
اما یک مسئلهٔ مهم وجود دارد و آن نوبتی یا تناوبی بودنش است. از آنجا که باد همیشه نمیوزد، یک شبکه برق شهری به این مزارع بادی متصل میشود که خود نیروگاه پشتیبانی پرهزینهای میطلبد تا آنجا که در بعضی شرایط مثلاً برای اینکه مزرعه بادی را جایگزین نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی معمولی کنیم، هم امکانات و هزینههای آن مزرعه بادی را لازم داریم و هم یک نیروگاه ۳۷۵ مگاواتی به عنوان پشتیبان! این نیروگاه پشتیبان حسب اینکه بادی بوزد یا نوزد در واقع مدام متوقف یا فعال میشود و این خود آلودگی بیشتری نسبت به حالتی که به طور مستمر فعال است ایجاد میکند. پس با این اوصاف انرژی بادی آنطور که تصور میشد هم پاک نیست.
هنوز یک مشکل دیگری هم وجود دارد، علیرغم اینکه هزینههای انرژی بادی اخیرا کاهش یافته با این حال هنوز هم هزینهای حدود ۳ برابر بیشتر از توربینهای گازی دارد! و همچنین مساحتی که مزارع بادی لازم دارند حداقل ۶ برابر بیشتر از توربینهای گازی است.
ادامه...👇
#EPI
@paresia