•|#قسمت_چهارم|•
[ دسته ی ③ _ اتفاقات حین واقعه (2) ]
🟠 یکی از اسناد مهم پیرامون شبهه تشنگی در کربلا، #تشنه به شهادت رسیدن حضرت علی اصغر علیه الصلاه و السلام است و کاملا نشان میدهد که بعد از صبح دیگر آبی در خیمه و در دسترس اباعبدالله علیه السلام و یارانشان نبوده است، سند ماجرا را بخوانیم:
👳♂ سبط بن جوزی حنفی، مورخ نامی اهل سنت در کتاب تذکره الخواص به نقل از هشام بن محمّد، مورخ و نسب شناس پرآوازه مینویسد:
📝 وقتى حسين عليه السلام ديد كه آنها بر كُشتن او پافشارى مى كنند، قرآنى را گرفت و آن را باز كرد و بر سرش نهاد و ندا داد: «كتاب خدا و نيز جدّم محمّد، فرستاده خدا، ميان من و شما [ داورى كند ]. اى مردم ! براى چه خونم را حلال مى شمريد ؟ ! ...» . همچنين حسين عليه السلام، به سوى يكى از كودكانش كه از 👈🏿#تشنگى👉🏿 مى گريست، رفت . او را بر سرِ دست گرفت و گفت: «اى قوم ! اگر بر من رحم نمى كنيد، بر اين كودک، رحم كنيد». در اين حال، مردى از آنان، تيرى به سوى او انداخت و ذبحش كرد . حسين عليه السلام مى گريست و مى گفت: «خدايا ! ميان ما و گروهى كه ما را دعوت كردند تا ما را يارى دهند، امّا ما را كُشتند، داورى كن». در اين هنگام، از آسمان، ندايى رسيد: «او را وا گذار ـ اى حسين، كه او را در بهشت، شير مى دهند»
📑 #متن_عربی: عن هشام بن محمّد: لَمّا رَآهُمُ الحُسَينُ عليه السلام مُصِرّينَ عَلى قَتلِهِ، أخَذَ المُصحَفَ ونَشَرَهُ ، وجَعَلَهُ عَلى رَأسِهِ، ونادى: بَيني وبَينَكُم كِتابُ اللّه ِ ، وجَدّي مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، يا قَومِ! بِمَ تَستَحِلّونَ دَمي؟!... فَالتَفَتَ الحُسَينُ عليه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ يَبكي #عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى يَدِهِ، وقالَ: يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي ويَقولُ: اللّهُمَّ احكُم بَينَنا وبَينَ قَومٍ دَعَونا لِيَنصُرونا فَقَتَلونا. فَنودِيَ مِنَ الهَوا: دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ
📘{نام کتاب : تذكرة الخواص نویسنده: سبط بن الجوزی جلد 1 صفحه 227}
🧷https://b2n.ir/316685
《5》
#ادامه_دارد •••
[ دسته ی ③ _ اتفاقات حین واقعه (2) ]
🟠 یکی از اسناد مهم پیرامون شبهه تشنگی در کربلا، #تشنه به شهادت رسیدن حضرت علی اصغر علیه الصلاه و السلام است و کاملا نشان میدهد که بعد از صبح دیگر آبی در خیمه و در دسترس اباعبدالله علیه السلام و یارانشان نبوده است، سند ماجرا را بخوانیم:
👳♂ سبط بن جوزی حنفی، مورخ نامی اهل سنت در کتاب تذکره الخواص به نقل از هشام بن محمّد، مورخ و نسب شناس پرآوازه مینویسد:
📝 وقتى حسين عليه السلام ديد كه آنها بر كُشتن او پافشارى مى كنند، قرآنى را گرفت و آن را باز كرد و بر سرش نهاد و ندا داد: «كتاب خدا و نيز جدّم محمّد، فرستاده خدا، ميان من و شما [ داورى كند ]. اى مردم ! براى چه خونم را حلال مى شمريد ؟ ! ...» . همچنين حسين عليه السلام، به سوى يكى از كودكانش كه از 👈🏿#تشنگى👉🏿 مى گريست، رفت . او را بر سرِ دست گرفت و گفت: «اى قوم ! اگر بر من رحم نمى كنيد، بر اين كودک، رحم كنيد». در اين حال، مردى از آنان، تيرى به سوى او انداخت و ذبحش كرد . حسين عليه السلام مى گريست و مى گفت: «خدايا ! ميان ما و گروهى كه ما را دعوت كردند تا ما را يارى دهند، امّا ما را كُشتند، داورى كن». در اين هنگام، از آسمان، ندايى رسيد: «او را وا گذار ـ اى حسين، كه او را در بهشت، شير مى دهند»
📑 #متن_عربی: عن هشام بن محمّد: لَمّا رَآهُمُ الحُسَينُ عليه السلام مُصِرّينَ عَلى قَتلِهِ، أخَذَ المُصحَفَ ونَشَرَهُ ، وجَعَلَهُ عَلى رَأسِهِ، ونادى: بَيني وبَينَكُم كِتابُ اللّه ِ ، وجَدّي مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، يا قَومِ! بِمَ تَستَحِلّونَ دَمي؟!... فَالتَفَتَ الحُسَينُ عليه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ يَبكي #عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى يَدِهِ، وقالَ: يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي ويَقولُ: اللّهُمَّ احكُم بَينَنا وبَينَ قَومٍ دَعَونا لِيَنصُرونا فَقَتَلونا. فَنودِيَ مِنَ الهَوا: دَعهُ يا حُسَينُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِي الجَنَّةِ
📘{نام کتاب : تذكرة الخواص نویسنده: سبط بن الجوزی جلد 1 صفحه 227}
🧷https://b2n.ir/316685
《5》
#ادامه_دارد •••