Репост из: ⃤دلبَرکه جآن فَرسود اَز او
حضرتِ #سعدی پرچمِ پایانِ ادبیات پارسی رو اونجایی تکون داد که گفت:
شب چنان گریه کنم بی تو که همسایه به روز
دست من گیرد و بیرون کشد از آب مرا :)
شب چنان گریه کنم بی تو که همسایه به روز
دست من گیرد و بیرون کشد از آب مرا :)