Репост из: گناه من سادگی بود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌺🌺🌺🌺🌺
🌸🌸🌸🌸
🌺🌺🌺
🌸🌸
🌺
﷽
#حسی_میان_عشق_و_نفرت
#جلد_دوم_گناه_من_سادگی_بود
بدون توجه به پشتم مشغول بستن بند کفشم بودم که دستی رو شونم نشست.
ترسیده تو جام پریدم. نگاهم از آینه قفل شد به چهره خندون سیاوش
با اخم نگاهش کردم
- ترسوندیم دیوونه
آروم خندید
- چرا اومدی بالا؟
از جام بلند شدم
- تلفنم زنگ خورد.
- کی بود؟
- داداشم.
دستشو دور کمرم حلقه کرد
- با عمت صحبت کردم
به چشماش خیره شده
- و نتیجه؟
- گفت چند وقت بگذره مطمئن بشه با خانوادت صحبت میکنه
- بعدش؟
- لپمو محکم کشید
- بعدش من با خانواده میام خواستگاری یه پرنسس خوشگل که قراره مال من بشه، قراره خانوم خونه من بشه.
پروانه ها تو دلم شروع کردن چرخیدن
- ایشالا همینطوری که میگی بشه.
- میشه،مطمئنم.
نفس عمیقی کشیدم
- استرس دارم سیاوش هرلحضه، هرلحضه احساس میکنم یه اتفاقی میفته و جدا میشم ازت.
اخم کرد
- نفوذ بد نزن کمند، چرا باید جدا بشیم؟
- نمیدونم
تکیه دادم به میز پشتم
- باید برم کویت چند روز دیگه
سوالی نگاهم کرد
- چرا؟
- عروسی داداشمه.
لبخندی زد
- کاش مال ماهم زودتر برسه، من که دیگه طاقت ندارم.
آروم خندیدم
- هول نباش بیا بریم پایین عمه شک میکنه
دستشو گذاشت پشت کمرم
- بفرماید مادمازل
ادامه پارت بالا👆
🌺🌺🌺🌺🌺
🌸🌸🌸🌸
🌺🌺🌺
🌸🌸
🌺
﷽
#حسی_میان_عشق_و_نفرت
#جلد_دوم_گناه_من_سادگی_بود
بدون توجه به پشتم مشغول بستن بند کفشم بودم که دستی رو شونم نشست.
ترسیده تو جام پریدم. نگاهم از آینه قفل شد به چهره خندون سیاوش
با اخم نگاهش کردم
- ترسوندیم دیوونه
آروم خندید
- چرا اومدی بالا؟
از جام بلند شدم
- تلفنم زنگ خورد.
- کی بود؟
- داداشم.
دستشو دور کمرم حلقه کرد
- با عمت صحبت کردم
به چشماش خیره شده
- و نتیجه؟
- گفت چند وقت بگذره مطمئن بشه با خانوادت صحبت میکنه
- بعدش؟
- لپمو محکم کشید
- بعدش من با خانواده میام خواستگاری یه پرنسس خوشگل که قراره مال من بشه، قراره خانوم خونه من بشه.
پروانه ها تو دلم شروع کردن چرخیدن
- ایشالا همینطوری که میگی بشه.
- میشه،مطمئنم.
نفس عمیقی کشیدم
- استرس دارم سیاوش هرلحضه، هرلحضه احساس میکنم یه اتفاقی میفته و جدا میشم ازت.
اخم کرد
- نفوذ بد نزن کمند، چرا باید جدا بشیم؟
- نمیدونم
تکیه دادم به میز پشتم
- باید برم کویت چند روز دیگه
سوالی نگاهم کرد
- چرا؟
- عروسی داداشمه.
لبخندی زد
- کاش مال ماهم زودتر برسه، من که دیگه طاقت ندارم.
آروم خندیدم
- هول نباش بیا بریم پایین عمه شک میکنه
دستشو گذاشت پشت کمرم
- بفرماید مادمازل
ادامه پارت بالا👆