یا صاحب الزمان


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


سلام علی آل یس السلام علیک یاداعی الله وربانی آیاته السلام علیک یا باب الله ودیان دینه

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: Bmn
امام صادق(ع) : 🧡

صاحب این امر(امام زمان)غیبتی دارد که در آن زمان کسی که دین خود را حفظ نماید مانند کسی است که شاخه ی پر از خار را با دست بتراشد.

saheb_zaman115


Репост из: Bmn
سوره ی نمل🌸

saheb_zaman115


Репост из: Bmn
سوره ی نور✨

saheb_zaman115


Репост из: Bmn
سوره ی توبه🌹

saheb_zaman115


Репост из: Bmn
saheb_zaman115


Репост из: Bmn
موضوع جلسه :
امامت در قران


Репост из: Bmn
امام صادق(ع) : 🧡

صاحب این امر(امام زمان)غیبتی دارد که در آن زمان کسی که دین خود را حفظ نماید مانند کسی است که شاخه ی پر از خار را با دست بتراشد.

saheb_zaman115


Репост из: Bmn
بسم الله الرحمن الرحیم


Репост из: Bmn
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
,:🌼اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌼

( مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ )

هود (55) Hud

غیر از او ، پس همگی برای من نقشه بکشید ،آنگاه مرا مهلت ندهید .

( إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ )

هود (56) Hud

همانا من بر الله که پروردگارمن وپروردگار شماست توکل کردم ، هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه او (= خداوند) گیرنده پیشانی اش است (و برآن چیره است) بی گمان پرودگارم بر راه راست است.
#تلاوت_کوتاه_زیبا_خاشعانه✅
#استاد_عبدالباسط رحمه الله

saheb_zaman115


Репост из: Bmn
خدایاسرآغازصبحم را

با یاد ونام تومیگشایم

پنجره های قلبم را

خالصانه وعاشقانه

بسویت بازمیکنم

تانسیم رحمتت به آن بوزد

ناپاکیهای آنرا بزداید

نوری ازمحبت به قلبم عطا کن

آمیـــن یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام

ای صاحب جلال و بزرگواری

#روزتون_بخیر


Репост из: Bmn
🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله
💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین
🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ

💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی
🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ
💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ

🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی

🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری
💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان

💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕

#اول_صبح_سلامم_به_شما_میچسبد
#روزم_به_نام_شما_اختران_الهی
saheb_zaman115💕
🍃💞 💞🍃


Репост из: Bmn
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🌸با نام یگانه او شروع میکنیم روز را

🌸الهی به امید تو ...

saheb_zaman115


Репост из: Bmn
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
ملکا ذکر توگویم
که تو پاکی و خدایی
نروم جز به
‌همان ره که توام راهنمایی

الهی
آغاز میکنیم روزمان را با نام زیبایت
و برای همه دنیا دعا میکنیم
مثل خودت ڪه مهربانی ات
بر همه سایه افکنده است

saheb_zaman115


ادامه ی داستان حضرت موسی وحضرت خضر(علیه السلام ) صفحه (۲)

تعهد به صبر

موسی به خضر گفت: به خواست خدا مرا شکیبا خواهی یافت، و در هیچ کاری مخالفت فرمان تو را نخواهم کرد.
خضر: پس اگر می‌خواهی به دنبال من بیایی از هیچ چیز سؤال نکن، تا خودم به موقع، آن را برای تو بازگو کنم.
موسی ـ علیه‌السلام ـ مجدّداً این تعهّد را داد که با صبر و تحمّل همراه استاد حرکت کند و به این ترتیب همراه خضر ـ علیه‌السلام ـ به راه افتاد.

سه حادثه عجیب

۱=موسی و یوشع و خضر ـ علیه‌السلام ـ با هم به کنار دریا آمدند و در آن‌جا سوار کشتی شدند آن کشتی پر از مسافر بود، در عین حال صاحبان کشتی آن‌ها را سوار کردند. پس از آن‌که کشتی مقداری حرکت کرد، خضر ـ علیه‌السلام ـ برخاست و گوشه‌ای از کشتی را سوراخ کرد و آن قسمت را شکست و سپس آن قسمت ویران شده را با پارچه و گل محکم نمود که آب وارد کشتی نشود.
موسی ـ علیه‌السلام ـ وقتی این منظره نامناسب را که موجب خطر جان مسافران می‌شد دید، بسیار خشمگین شد و به خضر گفت: «آیا کشتی را سوراخ کردی که اهلش را غرق کنی، راستی چه کار بدی انجام دادی؟»
حضرت خضر ـ علیه‌السلام ـ گفت: «آیا نگفتم که تو نمی‌توانی همراه من صبر و تحمّل کنی؟!»
موسی گفت: مرا به خاطر این فراموشکاری، بازخواست نکن و بر من به خاطر این اعتراض سخت نگیر.
از آن‌جا گذشتند و از کشتی پیاده شدند به راه خود ادامه دادند
۲= در مسیر راه خضر ـ علیه‌السلام ـ کودکی را دید که همراه خردسالان بازی می‌کرد، خضر به سوی او حمله کرد و او را گرفت و کشت.
موسی ـ علیه‌السلام ـ با دیدن این منظره وحشتناک تاب نیاورد و با خشم به خضر ـ علیه‌السلام ـ گفت: «آیا انسان پاک را بی‌آنکه قتلی کرده باشد کشتی؟ به راستی کار زشتی انجام دادی.» موسی ـ علیه‌السلام ـ بر اثر شدّت ناراحتی به خضر ـ علیه‌السلام ـ حمله کرد و او را گرفت و به زمین کوبید که چرا این کار را کردی؟
خضر گفت: به تو نگفتم تو هرگز توانایی نداری با من صبر کنی؟
موسی ـ علیه‌السلام ـ گفت: اگر بعد از این از تو درباره چیزی سؤال کنم، دیگر با من مصاحبت نکن، چرا که از ناحیه من معذور خواهی بود.

۳=تعمیر دیواراز آن‌جا حرکت کردند تا این‌که شب به قریه‌ای به نام ناصره رسیدند، آن‌ها از مردم آن‌جا غذا و آب خواستند، مردم ناصره، غذایی به آن‌ها ندادند و آن‌ها را مهمان خود ننمودند، در این هنگام خضر ـ علیه‌السلام ـ به دیواری که در حال ویران شدن بود نگاه کرد و به موسی ـ علیه‌السلام ـ گفت: به اذن خدا برخیز تا این دیوار را تعمیر و استوار کنیم تا خراب نشود. خضر ـ علیه‌السلام ـ مشغول تعمیر شد.

#جدایی_از_خضر

موسی ـ علیه‌السلام ـ که خسته و گرسنه بود، و از همه مهم‌تر احساس می‌کرد شخصیت والای او و استادش به خاطر عمل نامناسب اهل آن آبادی سخت جریحه‌دار شده و در عین حال خضر ـ علیه‌السلام ـ به تعمیر دیوار آن آبادی می‌پردازد، بار دیگر تعهّد خود را به کلّی فراموش کرد و زبان به اعتراض گشود، اما اعتراضی سبک‌تر و ملایم‌تر از گذشته، گفت: «می‌خواستی در مقابل این کار اجرتی بگیری؟» اینجا بود که خضر ـ علیه‌السلام ـ به موسی ـ علیه‌السلام ـ گفت:
«هذا فِراقُ بَینِی وَ بَینِکَ...؛ اینک وقت جدایی من و تو است، اما به زودی راز آنچه را که نتوانستی بر آن صبر کنی، برای تو بازگو می‌کنم» 


 روایت شده: پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ـ فرمود: «خدا برادرم موسی ـ علیه‌السلام ـ را رحمت کند، اگر تحمّل می‌کرد، عجیب‌ترین شگفتی‌ها را (از دست خضر) می‌دید و نیز فرمود: اگر صبر می‌کرد، هزار شگفتی می‌دید. 

 و از امام باقر ـ علیه‌السلام ـ یا امام صادق ـ علیه‌السلام ـ نقل شده فرمود: اگر موسی ـ علیه‌السلام ـ صبر و تحمّل می‌کرد، آن عالِم (خضر) هفتاد حادثه عجیب به موسی ـ علیه‌السلام ـ نشان می‌داد.» 

موسی ـ علیه‌السلام ـ سخنی نگفت، و دریافت که نمی‌تواند همراه خضر ـ علیه‌السلام ـ باشد و دربرابر کارهای عجیب او صبر و تحمّل داشته باشد.

ادامه دارد⬅️⬅️⬅️

@saheb_zaman115


بسم الله الرحمن الرحیم
داستان حضرت موسی وحضرت خضر(علیه السلام ) صفحه (۱)

هنگامی که فرعون و فرعونیان در دریای نیل غرق شده و به هلاکت رسیدند، بنی‌اسرائیل به رهبری حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ پس از سال‌ها مبارزه، پیروز شدند و زمام امور رهبری به دست موسی ـ علیه‌السلام ـ افتاد.
او در یک اجتماع بسیار بزرگ (که می‌توان آن را به عنوان جشن پیروزی نامید) در حضور بنی‌اسرائیل سخنرانی کرد، مجلس بسیار باشکوه بود، ناگاه یک نفر از موسی ـ علیه‌السلام ـ پرسید: «آیا کسی را می‌شناسی که نسبت به تو اعلم (عالم‌تر) باشد؟»
موسی ـ علیه‌السلام ـ در پاسخ گفت: نه.

← وادی #هلاکت

مطابق بعضی از روایات، پس از نزول تورات و سخن گفتن مستقیم خدا با موسی ـ علیه‌السلام ـ، موسی در ذهن خود به خودش گفت: «خداوند هیچ‌کس را عالم‌تر از من نیافریده است.» در این هنگام خداوند به جبرئیل وحی کرد موسی را دریاب

داناتر از موسی

خداوند همان‌دم به موسی ـ علیه‌السلام ـ وحی کرد: آری دانا‌تر از تو عبد و بنده ما خضر ـ علیه‌السلام ـ است، او اکنون در تنگه دو دریا، در کنار سنگی عظیم است.
موسی ـ علیه‌السلام ـ عرض کرد: «چگونه به حضور او نایل شوم؟»
خداوند فرمود: «یک عدد ماهی بگیر و در میان زنبیل خود بگذار، و به سوی آن تنگه دو دریا برو، در هر جا که آن ماهی را گم کردی، آن عالم در همان‌جا است.»

در جستجوی #استاد

موسی ـ علیه‌السلام ـ که دانش‌دوست بود، گفت: من به محل آن تنگه دو دریا برسم، هرچند مدّت طولانی به راه خود ادامه دهم.
موسی دوست و همسفری برای خود انتخاب کرد که‌ همان مرد رشید و شجاع و با ایمان بنی‌اسرائیل به نام یوشع بن نون بود، یک عدد ماهی در میان زنبیل نهاد و اندکی زاد و توشه راه‌ برداشت و همراه یوشع به سوی تنگه دو دریا حرکت کردند. هنگامی که به آن‌جا رسیدند در کنار صخره‌ای اندکی استراحت کردند، در همان‌جا موسی و یوشع، ماهی‌ای را به همراه داشتند، فراموش کردند. بعد معلوم شد که ماهی براثر رسیدن قطرات آب‌ به‌طور معجزه‌آسایی خود را در‌ همان تنگه به دریا افکنده و ناپدید شده است.

← یافتن #خضر

موسی و همسفرش از آن محل گذشتند، طولانی بودن راه و سفر موجب خستگی و گرسنگی آن‌ها گردید، در این هنگام موسی ـ علیه‌السلام ـ به یوشع گفت: «غذای ما را بیاور که از این سفر سخت خسته شده‌ایم.»
یوشع گفت: آیا به خاطر داری هنگامی که ما به کنار آن صخره پناه بردیم، من در آن‌جا فراموش کردم که ماجرای ماهی را بازگو کنم، و این شیطان بود که یاد آن را از خاطر من ربود، و ماهی راهش را به طرز شگفت‌انگیز در دریا پیش گرفت و ناپدید شد.
و از آن‌جا که این موضوع به صورت نشانه‌ای برای موسی ـ علیه‌السلام ـ در رابطه با پیدا کردن عالِم، بیان شده بود موسی ـ علیه‌السلام ـ مطلب را دریافت و گفت: این‌ همان چیزی است که ما می‌خواستیم و به دنبال آن می‌گشتیم. در این هنگام از همان‌جا بازگشتند و به جستجوی آن عالِم پرداختند، وقتی که به تنگه رسیدند حضرت خضر ـ علیه‌السلام ـ را در آن‌جا دیدند. در حدیثی از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ـ نقل شده فرمود: هنگامی که موسی ـ علیه‌السلام ـ با خضر ـ علیه‌السلام ـ در کنار دریا ملاقات کرد، پرنده‌ای در برابر آن دو ظاهر شد، قطره‌ای آب دریا با منقارش برداشت، خضر به موسی ـ علیه‌السلام ـ گفت: «آیا می‌دانی این پرنده چه می‌گوید؟ موسی گفت: چه می‌گوید؟
خضر گفت: می‌گوید «وَ رَبِّ السَّماواتِ و الاَرضِ وَ رَبِّ الْبَحْرِ ما عِلْمُکُما مِنْ عِلْمِ اللهِ اِلّا قَدْرَ ما اَخَذْتُ بِمِنْقارِی مِنْ هذَا الْبَحْرِ؛ و سوگند به پروردگار آسمان‌ها و زمین و پروردگار دریا، دانش شما دو نفر (موسی و خضر) در مقایسه با علم خدا نیست مگر به اندازه آنچه از آب در منقارم گرفته‌ام نسبت به این دریا» 

پس از احوالپرسی، موسی ـ علیه‌السلام ـ به او گفت:
«آیا من از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده است و مایه رشد و صلاح است به من بیاموزی؟»

خضر: تو نمی‌توانی همراه من صبر و تحمّل کنی، و چگونه می‌توانی در مورد رموز و اسراری که به آن آگاهی نداری شکیبا باشی؟

ادامه دارد⬅️⬅️⬅️

@saheb_zaman115


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
,:🌼اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌼

( مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ )

هود (55) Hud

غیر از او ، پس همگی برای من نقشه بکشید ،آنگاه مرا مهلت ندهید .

( إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ )

هود (56) Hud

همانا من بر الله که پروردگارمن وپروردگار شماست توکل کردم ، هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه او (= خداوند) گیرنده پیشانی اش است (و برآن چیره است) بی گمان پرودگارم بر راه راست است.
#تلاوت_کوتاه_زیبا_خاشعانه✅
#استاد_عبدالباسط رحمه الله

@saheb_zaman115


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🍁یک ســـــلام پـاییـزی

♥️صبحتون زیبـا

🍁امروزتون پر از خوشی

♥️امیدوارم

🍁یه صبح پاییزی قشنگ

♥️و یک روز عالی وشـاد

🍁سرشار از برکت و موفقیت

♥️داشته باشید ...


@saheb_zaman115


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
ملکا ذکر توگویم
که تو پاکی و خدایی
نروم جز به
‌همان ره که توام راهنمایی

الهی
آغاز میکنیم روزمان را با نام زیبایت
و برای همه دنیا دعا میکنیم
مثل خودت ڪه مهربانی ات
بر همه سایه افکنده است


@saheb_zaman115


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🍁به نام خدایی که
✨مهر او قوت قلب ما،
🍁و یاد او راحتی روح ماست،

🍁بسم الله الرحمن الرحیم🍁


@saheb_zaman115


بسم الله الرحمن الرحیم
يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اَللّٰهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئٰاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنّٰاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ يَوْمَ لاٰ يُخْزِي اَللّٰهُ اَلنَّبِيَّ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعىٰ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمٰانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنٰا أَتْمِمْ لَنٰا نُورَنٰا وَ اِغْفِرْ لَنٰا إِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(۸)

⚜ترجمه⚜

اى کسانى که ایمان آورده اید، به درگاه خدا توبه اى راستین کنید، امید است که پروردگارتان بدیهایتان را از شما بزداید و شما را به بهشتی که درآن جویبارها روان است درآورد. در آن روز خدا پیامبر[خود] و کسانى را که با او ایمان آورده بودند خوار نمى گرداند: نورشان از پیشاپیش آنان، و سمت راستشان، روان است. مى گویند: «پروردگارا، نور ما را براى ما کامل گردان و بر ما ببخشاى، که تو بر هر چیز توانایى.» (التحریم)

@saheb_zaman115

Показано 20 последних публикаций.

67

подписчиков
Статистика канала