ازخودبیگانگیِ ناشی از تورمِ "هویتمداری"
✍علی صاحبالحواشی
"هویتمداریِ" متورم آقای قنبری را میشود شکافت تا یکسویهنگریِ سطحیِ آن را "فهمید". این نگاه بسیط، از کهکشان مقولات و دغدغههای انسانی، تنهاوتنها روی مقوله "هویتملی" قفلشده است، و برای ارزیابیِ هر سخن یا کنشی صرفاً یک "سنجه" منفرد دارد: آیا آن سخن یا کنش، به کارِ بادکردنِ "هویت" من میآید یا نه؟!
آیا این "ناسیونالیسم" است؟! بیایید مثلِ اعلای این هویتمداریِ متورم را بیازماییم تا ببینیم که آیا میتوان بر چنین هویتمداری فروبسته و تنگدامنهای، عنوان "ناسیونالیسم" نهاد:
آیا میتوان آدولف هیتلر و یارانِ او را ناسیونالیستهای آلمانی نامید؟ میتوان پرسید که اگر نخواهیم هیتلر را یک ناسیونالیست تماموکمالِ آلمانی بدانیم، پس اصلا ناسیونالیسم به چه معناست؟ هيتلری که معتقد بود که "آلمان، برتر از همه است"! مگر این سخن گوهر و چکیده هر ناسیونالیسمی نیست؟!
ادامه نوشتار
با عضویت در کانال با آثار بیشتر نویسنده آشنا شوید
✍علی صاحبالحواشی
"هویتمداریِ" متورم آقای قنبری را میشود شکافت تا یکسویهنگریِ سطحیِ آن را "فهمید". این نگاه بسیط، از کهکشان مقولات و دغدغههای انسانی، تنهاوتنها روی مقوله "هویتملی" قفلشده است، و برای ارزیابیِ هر سخن یا کنشی صرفاً یک "سنجه" منفرد دارد: آیا آن سخن یا کنش، به کارِ بادکردنِ "هویت" من میآید یا نه؟!
آیا این "ناسیونالیسم" است؟! بیایید مثلِ اعلای این هویتمداریِ متورم را بیازماییم تا ببینیم که آیا میتوان بر چنین هویتمداری فروبسته و تنگدامنهای، عنوان "ناسیونالیسم" نهاد:
آیا میتوان آدولف هیتلر و یارانِ او را ناسیونالیستهای آلمانی نامید؟ میتوان پرسید که اگر نخواهیم هیتلر را یک ناسیونالیست تماموکمالِ آلمانی بدانیم، پس اصلا ناسیونالیسم به چه معناست؟ هيتلری که معتقد بود که "آلمان، برتر از همه است"! مگر این سخن گوهر و چکیده هر ناسیونالیسمی نیست؟!
ادامه نوشتار
با عضویت در کانال با آثار بیشتر نویسنده آشنا شوید