Репост из: هادی خورشاهیان
#هادی_خورشاهیان
دریا شدند با تو تمام سراب ها
کوثر شده ست شط شکوه شراب ها
یوسف شدی و چاه پر از عکس ماه شد
تا ماه می روند تمام طناب ها
خواب بهار دیدم و برفی که آب شد
رؤیای صادقانه شد آواز خواب ها
من خوانده ام متون عتیق و جدید را
از تو نوشته اند تمام کتاب ها
شرمنده ی دهان تو, در پشت ابرها
پنهان شدند از نفست آفتاب ها
نام تو اسم اعظم و نام تو رمز کل
افتاده اند از جبروتت, نقاب ها
با بوی عطر خوب تنت ای گل شگفت
افتاده در کرشمه ی گل, پیچ و تاب ها
مست از نگاه روشن تو, ساقی کبیر
حالی خراب تر شده حال خراب ها
با انتخاب چشم تو, پرونده بسته شد
پرونده ی مقایسه و انتخاب ها
ای مادر طبیعت عریان خاک و باد
آتش گرفته از عطشت شطح آب ها
من تشنه ی شراب توام حرمت عطش
با تو مبارکند گناه و ثواب ها
لب های تو گشوده شد و آب شد سراب
کاتب نوشت از لب تو, فتح باب ها.
۱۳۹۵/۳/۸
دریا شدند با تو تمام سراب ها
کوثر شده ست شط شکوه شراب ها
یوسف شدی و چاه پر از عکس ماه شد
تا ماه می روند تمام طناب ها
خواب بهار دیدم و برفی که آب شد
رؤیای صادقانه شد آواز خواب ها
من خوانده ام متون عتیق و جدید را
از تو نوشته اند تمام کتاب ها
شرمنده ی دهان تو, در پشت ابرها
پنهان شدند از نفست آفتاب ها
نام تو اسم اعظم و نام تو رمز کل
افتاده اند از جبروتت, نقاب ها
با بوی عطر خوب تنت ای گل شگفت
افتاده در کرشمه ی گل, پیچ و تاب ها
مست از نگاه روشن تو, ساقی کبیر
حالی خراب تر شده حال خراب ها
با انتخاب چشم تو, پرونده بسته شد
پرونده ی مقایسه و انتخاب ها
ای مادر طبیعت عریان خاک و باد
آتش گرفته از عطشت شطح آب ها
من تشنه ی شراب توام حرمت عطش
با تو مبارکند گناه و ثواب ها
لب های تو گشوده شد و آب شد سراب
کاتب نوشت از لب تو, فتح باب ها.
۱۳۹۵/۳/۸