سلام عزیز کرده ی قلبِ من؛
روز هات چطور جلو میره؟حال قلبت چطوره؟
زندگیت اونطور که باید جلو میره؟آدما مثل قبل قدر تورو نمیدونن و اذیتت میکنن؟
اگر اذیتت کردن و بهت احساس ناکافی بودن دادن به یاد بیار یکی دیوانه وار دوستت داره و هیچکس اینو نتونست تغییرش بده
اما حالا داره آخرین کلماتش رو برای تو مینویسه، تویی که تموم روحش بودی!
اما روحی که دیگه مال من نیست فقط درد داره..و این درد داره من رو به پای پل میکشونه همون پلی که مینشستیم و باهم اهنگ های موردعلاقمونو گوش میدادیم و اینقدر بلند میخوندیم تا صدای اهنگ رو نمیشنیدیم، دارم برای اولین بار بدون تو به اون پل میرم.
شاید خودخواهانه باشه که اینطور آخرین حرف هامو بگم، شاید خودخواهانه باشه که این آخرین حرفای من باشه، مگه یه عاشق نباید با عشقش قوی باشه؟حتی اگر معشوقش رفته باشه؟ اما من نیستم خوب میدونی بدون تو قوی بودنی وجود نداره.
من تورو به اون غریبه ای قلب تو که دست من بود رو دزدید میسپرم با اینکه میدونم قدر من دوستت نداره، مراقبت نیست و کنارت نمیمونه ولی خودخواهانه با خاطراتت آخرین نفس هامو میکشم..
تو آخرین و زیبا ترین خاطره ای هستی که بهش فکر میکنم .
_از طرفِ من.
روز هات چطور جلو میره؟حال قلبت چطوره؟
زندگیت اونطور که باید جلو میره؟آدما مثل قبل قدر تورو نمیدونن و اذیتت میکنن؟
اگر اذیتت کردن و بهت احساس ناکافی بودن دادن به یاد بیار یکی دیوانه وار دوستت داره و هیچکس اینو نتونست تغییرش بده
اما حالا داره آخرین کلماتش رو برای تو مینویسه، تویی که تموم روحش بودی!
اما روحی که دیگه مال من نیست فقط درد داره..و این درد داره من رو به پای پل میکشونه همون پلی که مینشستیم و باهم اهنگ های موردعلاقمونو گوش میدادیم و اینقدر بلند میخوندیم تا صدای اهنگ رو نمیشنیدیم، دارم برای اولین بار بدون تو به اون پل میرم.
شاید خودخواهانه باشه که اینطور آخرین حرف هامو بگم، شاید خودخواهانه باشه که این آخرین حرفای من باشه، مگه یه عاشق نباید با عشقش قوی باشه؟حتی اگر معشوقش رفته باشه؟ اما من نیستم خوب میدونی بدون تو قوی بودنی وجود نداره.
من تورو به اون غریبه ای قلب تو که دست من بود رو دزدید میسپرم با اینکه میدونم قدر من دوستت نداره، مراقبت نیست و کنارت نمیمونه ولی خودخواهانه با خاطراتت آخرین نفس هامو میکشم..
تو آخرین و زیبا ترین خاطره ای هستی که بهش فکر میکنم .
_از طرفِ من.