من بیزارم از این زندگی که همش برای نگه داشتن ادما باید بجنگم، نکنه فلان چیز رو گفتم ازم ناراحت بشن نکنه دیگه سراغی ازم نگیرن، دیگه بسه “بذار رفتنیها برن موندنیها بمونن” بذار برای یک بار هم که شده یکی بخاطر با من بودن بجنگه دیگه خسته شدم از نشستن رو نیمکت ذخیره ادما، به قول اقا جون ادم باید همیشه یکیو داشته باشه که چشم انتظارش باشه.