یه قسمت از کلاه قرمزی بود که توش ببعی خیلی غمگین بود. گفتن چته؟ گفت دلم برای چوپانم تنگ شده، برای سگمون، برای بقیه گله.
آقای مجری گفت من چوپان میشم، یه عده هم بقیه گله شدن، یکی هم سگ شد.
دیدن از اون دور صدای گرگ میاد، فامیل دور بود.
گفت به من هیچ نقشی ندادن، منم گفتم گرگ بشم ..
حکایت خیلیاست.
آقای مجری گفت من چوپان میشم، یه عده هم بقیه گله شدن، یکی هم سگ شد.
دیدن از اون دور صدای گرگ میاد، فامیل دور بود.
گفت به من هیچ نقشی ندادن، منم گفتم گرگ بشم ..
حکایت خیلیاست.