Репост из: @attachbot
😍بغلم کن😍
#یدالله_شهریاری ✏️
با خود سر تو گرم جدالم ، بغلم کن
ویران شده ام رو به زوالم ، بغلم کن
یا اینکه برو از دل من ، یا که بیا راه
بر گردنت انگار وبالم ، بغلم کن
گیرم که فراق ابدی قسمت ما شد ؛
تو فارغ از این تلخیِ عالم بغلم کن
حتما که نباید شدنی باشد و بر فرض
یک آرزوی پوچ و محالم ، بغلم کن
وقتی که عمیقا به تو پرت است حواسم
ناگه وسط فکر و خیالم بغلم کن
هجران تو سوزانده تمام جگرم را
لب تشنه ی یک جرعه وصالم ، بغلم کن
دارم به دلم شوق پریدن به هوایت
صد حیف ؛ ببین بی پر و بالم ، بغلم کن
دانی که چرا هر شب تو چون شب یلداست ؟
من پاسخ کوتاه سوالم ! بغلم کن
حالا که ز اقبال خوشم در ته فنجان
افتاده جمال تو به فالم ، بغلم کن
تو دشت پر از برگ گل فصل بهاری
من نم نم باران شمالم بغلم کن
گرمای تنت ، پخته کند خامیِ من را
بی تجربه ام ؛ میوه ی کالم ، بغلم کن
آغوش بیفتد ز دهان فایده اش چیست ؟
تا پر نشده جام مجالم بغلم کن
خود را نکند با تشر شیخ ببازی !
در محکمه ی عشق حلالم ، بغلم کن
ای کاش رسد نیمه شبی خیره به چشمت
آرام بگویم که : عیالم ؛ بغلم کن
#یدالله_شهریاری
@yshahryari
#یدالله_شهریاری ✏️
با خود سر تو گرم جدالم ، بغلم کن
ویران شده ام رو به زوالم ، بغلم کن
یا اینکه برو از دل من ، یا که بیا راه
بر گردنت انگار وبالم ، بغلم کن
گیرم که فراق ابدی قسمت ما شد ؛
تو فارغ از این تلخیِ عالم بغلم کن
حتما که نباید شدنی باشد و بر فرض
یک آرزوی پوچ و محالم ، بغلم کن
وقتی که عمیقا به تو پرت است حواسم
ناگه وسط فکر و خیالم بغلم کن
هجران تو سوزانده تمام جگرم را
لب تشنه ی یک جرعه وصالم ، بغلم کن
دارم به دلم شوق پریدن به هوایت
صد حیف ؛ ببین بی پر و بالم ، بغلم کن
دانی که چرا هر شب تو چون شب یلداست ؟
من پاسخ کوتاه سوالم ! بغلم کن
حالا که ز اقبال خوشم در ته فنجان
افتاده جمال تو به فالم ، بغلم کن
تو دشت پر از برگ گل فصل بهاری
من نم نم باران شمالم بغلم کن
گرمای تنت ، پخته کند خامیِ من را
بی تجربه ام ؛ میوه ی کالم ، بغلم کن
آغوش بیفتد ز دهان فایده اش چیست ؟
تا پر نشده جام مجالم بغلم کن
خود را نکند با تشر شیخ ببازی !
در محکمه ی عشق حلالم ، بغلم کن
ای کاش رسد نیمه شبی خیره به چشمت
آرام بگویم که : عیالم ؛ بغلم کن
#یدالله_شهریاری
@yshahryari