شاهنشاهی اشکانی
مجسمه مفرغی که در موزه ایران باستان نگاه داری میشود و متعلق به یک مرد بلند پایه دوران اشکانیست از معدود بازمانده های آن دوران است که در سال۱۳۱۲، در ایذه خوزستان یافت شده است.
اشکانیان که از سالهای ۲۵۰ پیش از میلاد مسیح تا ۲۲۶ میلادی به مدت نزدیک به پنج سده بر ایران حکمرانی کردند، از خاندان های ایرانی خراسان امروزین و آسیای مرکزی بودند و بنیاد گر آنها اشک یکم بود.
آنها بر بازماتدگان اسکندر( سلوکیان) چیره شدند و مستقلا بنیاد فرمانروایی گذاشتند.طبیعی بود به دلیل نفوذ فرهنگ یونانی( هلنی)، در دهه های نخست چیرگی هلنیسم ادامه یابد.اما پس از آن این تسلط فرهنگی و نوشتاری در قالب خط یونانی کمرنگ تر شد و با ظهور امپراتوری روم در مرزهای باختری ایران ، جهان تا سده ها شاهد نبردها و رقابت دو ابرقدرت زمانه بود.یکی اشکانیان و دومی رومیان.
سیستم مدیریت اشکانیان به ملوک الطوایفی نزدیک بود و انسجام و مرکزیت ساسانیان را نداشت.ارتش اشکانی ترجیح می داد بیشتر بر سواره نظام کار آمدی تکیه داشته باشد که جنگ های نامتظم می کرد و نشان این توانمندی شکست سپاه روم و فرمانده نامدارش کراسوس توسط سورنا بود که در ۵۳ پیش از میلاد رخ داد.اوج شکوه اشکانی دوره زمامداری مهرداد یکم و دوم بود.در حالیکه شهر صددروازه به عنوان نخستین پایتخت اشکانی انتخاب شد، مهرداد یکم در سلوکیه، هگمتانه، تیسفون و شهر تازه تأسیس خود مهردادکرت اقامتگاههای شاهی نیز بنا کرد، علاوه بر این مهردادکرت جایی بود که در آن مقبرهای برای پادشاهان اشکانی ساخته شده بود و از آن نگهداری میشد.اگر چه آیین زرتشت در دوران اشکانی رواج داشت ، اما هیچ گاه دولت اشکانی آیین رسمی نداشت و به نوعی تساهل و مدارای مذهبی چون سنتی پاس داشته میشد و ایزد مهر ، میترا مورد توجه بود و واژه مهر در نام بسیاری از شاهنشاهان اشکانی وجود دارد..در این زمان بود که آیین مهر از طریق آسیای کوچک ( اناتولی بعدی) به یونان و روم راه یافت و تا بریتانیای امروز از باختر و تا دروازه های چین در خاور گسترش یافت .در دوران اشکانی کلیمیان ومسیحیان در دین خود آزاد بودند.
در دولت اشکانی شاهد سه مجلس هستیم.
یکی مجلس شورای خاندان سلطنتی و دیگری مجلس ریش سفیدان یا سنا بود .
مجلس سومی هم وجود داشت که از ائتلاف آن دو مجلس در مواقع ضروری تشکیل می شد که آن را مهستان می نامیدند . مجلس مهستان همیشه پسر شاه را به جای او برمی گزید و گاهی برادر شاه یا عموی او را به سلطنت بر می داشت و نقشی پر اهمیت داشت.
اگر چه دانسته های ما پیرامون اشکانیان به دلیل کاستی در سنت تاریخ نویسی بومی مکتوب نسبتا کم است اما در سده اخیر به مدد کاوش های باستان شناسی و رمز گشایی از خطهای باستانی آگاهیها رو به گسترش است.
در تاریخ های برجا مانده و متن های ادبی به خوبی می توان از اشکانیان آگاهی کسب کرد که البته چندان دقیق نیستند.
زبان اشکانیان پهلوی اشکانی بود که در خراسان، مازندران و ترکمنستان کنونی رواج داشت و در دوره اسلامی جای خود را به فارسی داده است. خط پهلوی اشکانی که به آن فارسی میانه میگویند از الفبای آرامی اقتباس شده بود.
در دوره اشکانی نوشتارها نخست به زبان آرامی نوشته می شدند و از نیمه سده اول پیش از میلاد خط پهلوی اشکانی جای آنرا گرفته است. افزون بر آن از زبان یونانی نیز استفاده می شده است. این رویه را دربرخی سکه های اشکانی نیز می توان دید.
درشاهنامه فردوسی نیز می توان رد پای اشکانیان را جست. فردوسی چنین سروده:
کنون ای سراینده فرتوت مرد
سوی گاه اشکانیان بازگرد
چه گفت اندر آن نامهٔ راستان
که گوینده یاد آرد از باستان
پس از روزگار سکندر جهان
چه گوید کرا بود تخت مهان
چنین گفت داننده دهقان چاچ
کزان پس کسی را نبد تخت عاج
بزرگان که از تخم آرش بدند
دلیر و سبکسار و سرکش بدند
به گیتی به هر گوشهای بر یکی
گرفته ز هر کشوری اندکی
چو بر تختشان شاد بنشاندند
ملوک طوایف همی خواندند
برین گونه بگذشت سالی دویست
تو گفتی که اندر زمین شاه نیست
نکردند یاد این ازان آن ازین
برآسود یک چند روی زمین
سکندر سگالید زینگونه رای
که تا روم آباد ماند به جای
نخست اشک بود از نژاد قباد
دگر گرد شاپور خسرو نژاد
ز یک دست گودرز اشکانیان
چو بیژن که بود از نژاد کیان
چو نرسی و چون اورمزد بزرگ
چو آرش که بد نامدار سترگ
چو زو بگذری نامدار اردوان
خردمند و با رای و روشنروان
چو بنشست بهرام ز اشکانیان
ببخشید گنجی با رزانیان
ورا خواندند اردوان بزرگ
که از میش بگسست چنگال گرگ
ورا بود شیراز تا اصفهان
که داننده خواندش مرز مهان
به اصطخر بد بابک از دست اوی
که تنین خروشان بد از شست اوی
افشین جعفرزاده
شش دی ۱۳۹۷
@Afshinjafarzadeh