??افشین جعفرزاده??


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


کانالی است برای درج برخی نوشته ها و عکس ها ی خودم و دیگران

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


سال نو مسیحی بر تمامی مسیحیان خجسته باد!
_________کلیسای وانک اصفهان و مدارای دینی در ایران
کلیسا های ایران که از دوران قدیم بازمانده اند ،فارغ از جلوه زیبای هنر معماری ایرانی ،دارای پیام مهمی هستند.
آزادی دینی که همواره بخش جدایی نا پذیر سیاست حاکمان قدیم ایران بوده است.
کافی است فرمانهای صادر شده از سوی شاه تهماسب ، شاه عباس ، شاه سلیمان ، نادر شاه ، کریم خان ، فتح علی شاه ،تاصرالدین شاه و امیر کبیر و حتی شاه سلطان حسین را بنگرید که چگونه بر آزادی دینی و حق تجارت مسیحیان و به ویژه ارامنه تاکید داشته اند.
آنهم در زمانه ای که در اروپای سده شانزدهم کمترین نشانی از آزادی ادیان برای مسلمانان و کلیمیان و حتی فرقه های دیگر مسیحی در کشورهایی چون ایتالیا ، اسپانیا ، پرتقال و هلند وجود نداشت . تاریخ اروپا در آن سالها آکنده از سختی ها و کشتار دگر اندیشان دینی است.درحالیکه آزار و سخت گیری نسبت به اقلیت های دینی در ایران آن سالها اگر هم بوده در قیاس با کشورهای اروپایی بسیارمحدود تر بوده است.
اهمیت تاجران ارمنی را می‌توان در فرمان پادشاهان در خصوص آنها در موزه کلیسای وانک دید:
"از تجار ارمنی حقوق گمرکی اضافه مطالبه نشود" (فرمان نادر شاه افشار در سال ۱۱۵۴ه. ق)، "به اختلافات بازرگانان ارمنی بدون واسط وکلا رسیدگی شود"(فرمان شاه سلطان حسین در سال ۱۱۱۹ ه. ق).
"خواجه" که با نام برخی از ثروتمندان و تاجران ارمنی چون خواجه نظر، خواجه پطروس و ... همراه شده در اصل واژه ای فارسی است که در ادبیات و متون ارمنی راه یافته و با دادن سمت کلانتر آنها را به عرصه سیاست هم وارد کرده است.
در عصر صفوی کلانتر یکی از بالاترین مقامات سیاسی بود که چند تن از تجار ارامنه این نام را گرفتند و شاه عباس بززگ از آنها در مناسبات سیاسی و اقتصادی خود با کشورهای اروپایی استفاده می‌کرد .زیرا این تاجران در سفرها صرفه جویی می‌کردند و با اروپاییان هم کیش بودند و برخی زبانهای اروپایی را به نیکی می دانستند.
هیئت‌ها و سفیران هم وقتی به ایران می‌آمدند در منزل تاجران ارمنی با ظروف و وسایل گران قیمت پذیرایی می‌شدند.
باور کنیم که به شهادت همان مورخان اروپایی ایران عهد صفوی با وجود برخی سیاست های ویژه دینی و مذهبی که ریشه در کشور داری داشت ،سیاست بسیار متساهلانه ای در امور دینی در مقایسه با تمامی کشور های اروپایی وحتی عثمانی داشت.
یکی از این جلوه ها سالهاست در اصفهان زیباست .کلیسای وانک اصفهان با معماری در خور تحسین و منحصر به فرد ایرانی که از سال ۱۶۰۶ میلادی پابرجاست و در قیاس با دیگر آثار بازمانده از دوره صفوی کمتر آسیب دیده است.
افشین جعفرزاده
۱۱ دی ۱۳۹۷
ژانویه ۲۰۱۹
@Afshinjafarzadeh




شاهنشاهی اشکانی
مجسمه مفرغی که در موزه ایران باستان نگاه داری میشود و متعلق به یک مرد بلند پایه دوران اشکانیست از معدود بازمانده های آن دوران است که در سال۱۳۱۲، در ایذه خوزستان یافت شده است.
اشکانیان که از سالهای ۲۵۰ پیش از میلاد مسیح تا ۲۲۶ میلادی به مدت نزدیک به پنج سده بر ایران حکمرانی کردند، از خاندان های ایرانی خراسان امروزین و آسیای مرکزی بودند و بنیاد گر آنها اشک یکم بود.
آنها بر بازماتدگان اسکندر( سلوکیان) چیره شدند و مستقلا بنیاد فرمانروایی گذاشتند.طبیعی بود به دلیل نفوذ فرهنگ یونانی( هلنی)، در دهه های نخست چیرگی هلنیسم ادامه یابد.اما پس از آن این تسلط فرهنگی و نوشتاری در قالب خط یونانی کمرنگ تر شد و با ظهور امپراتوری روم در مرزهای باختری ایران ، جهان تا سده ها شاهد نبردها و رقابت دو ابرقدرت زمانه بود.یکی اشکانیان و دومی رومیان.
سیستم مدیریت اشکانیان به ملوک الطوایفی نزدیک بود و انسجام و مرکزیت ساسانیان را نداشت.ارتش اشکانی ترجیح می داد بیشتر بر سواره نظام کار آمدی تکیه داشته باشد که جنگ های نامتظم می کرد و نشان این توانمندی شکست سپاه روم و فرمانده نامدارش کراسوس توسط سورنا بود که در ۵۳ پیش از میلاد رخ داد.اوج شکوه اشکانی دوره زمامداری مهرداد یکم و دوم بود.در حالیکه شهر صددروازه به عنوان نخستین پایتخت اشکانی انتخاب شد، مهرداد یکم در سلوکیه، هگمتانه، تیسفون و شهر تازه تأسیس خود مهردادکرت اقامتگاه‌های شاهی نیز بنا کرد، علاوه بر این مهردادکرت جایی بود که در آن مقبره‌ای برای پادشاهان اشکانی ساخته شده بود و از آن نگهداری می‌شد.اگر چه آیین زرتشت در دوران اشکانی رواج داشت ، اما هیچ گاه دولت اشکانی آیین رسمی نداشت و به نوعی تساهل و مدارای مذهبی چون سنتی پاس داشته میشد و ایزد مهر ، میترا مورد توجه بود و واژه مهر در نام بسیاری از شاهنشاهان اشکانی وجود دارد..در این زمان بود که آیین مهر از طریق آسیای کوچک ( اناتولی بعدی) به یونان و روم راه یافت و تا بریتانیای امروز از باختر و تا دروازه های چین در خاور گسترش یافت .در دوران اشکانی کلیمیان ومسیحیان در دین خود آزاد بودند.
در دولت اشکانی شاهد سه مجلس هستیم.
یکی مجلس شورای خاندان سلطنتی و دیگری مجلس ریش سفیدان یا سنا بود .
مجلس سومی هم وجود داشت که از ائتلاف آن دو مجلس در مواقع ضروری تشکیل می شد که آن را مهستان می نامیدند . مجلس مهستان همیشه پسر شاه را به جای او برمی گزید و گاهی برادر شاه یا عموی او را به سلطنت بر می داشت و نقشی پر اهمیت داشت.
اگر چه دانسته های ما پیرامون اشکانیان به دلیل کاستی در سنت تاریخ نویسی بومی مکتوب نسبتا کم است اما در سده اخیر به مدد کاوش های باستان شناسی و رمز گشایی از خطهای باستانی آگاهیها رو به گسترش است.
در تاریخ های برجا مانده و متن های ادبی به خوبی می توان از اشکانیان آگاهی کسب کرد که البته چندان دقیق نیستند.
زبان اشکانیان پهلوی اشکانی بود که در خراسان، مازندران و ترکمنستان کنونی رواج داشت و در دوره اسلامی جای خود را به فارسی داده است. خط پهلوی اشکانی که به آن فارسی میانه میگویند از الفبای آرامی اقتباس شده بود.
در دوره اشکانی نوشتارها نخست به زبان آرامی نوشته می شدند و از نیمه سده اول پیش از میلاد خط پهلوی اشکانی جای آنرا گرفته است. افزون بر آن از زبان یونانی نیز استفاده می شده است. این رویه را دربرخی سکه های اشکانی نیز می توان دید. 
درشاهنامه فردوسی نیز می توان رد پای اشکانیان را جست. فردوسی چنین سروده:
      کنون ای سراینده فرتوت مرد
سوی گاه اشکانیان بازگرد
چه گفت اندر آن نامهٔ راستان
که گوینده یاد آرد از باستان
پس از روزگار سکندر جهان
چه گوید کرا بود تخت مهان
چنین گفت داننده دهقان چاچ
کزان پس کسی را نبد تخت عاج
بزرگان که از تخم آرش بدند
دلیر و سبکسار و سرکش بدند
به گیتی به هر گوشه‌ای بر یکی
گرفته ز هر کشوری اندکی
چو بر تختشان شاد بنشاندند
ملوک طوایف همی خواندند
برین گونه بگذشت سالی دویست
تو گفتی که اندر زمین شاه نیست
نکردند یاد این ازان آن ازین
برآسود یک چند روی زمین
سکندر سگالید زین‌گونه رای
که تا روم آباد ماند به جای
نخست اشک بود از نژاد قباد
دگر گرد شاپور خسرو نژاد
ز یک دست گودرز اشکانیان
چو بیژن که بود از نژاد کیان
چو نرسی و چون اورمزد بزرگ
چو آرش که بد نامدار سترگ
چو زو بگذری نامدار اردوان
خردمند و با رای و روشن‌روان
چو بنشست بهرام ز اشکانیان
ببخشید گنجی با رزانیان
ورا خواندند اردوان بزرگ
که از میش بگسست چنگال گرگ
ورا بود شیراز تا اصفهان
که داننده خواندش مرز مهان
به اصطخر بد بابک از دست اوی
که تنین خروشان بد از شست اوی
افشین جعفرزاده
شش دی ۱۳۹۷
@Afshinjafarzadeh






مقاله ای در مورد مطالعات "زمین شناسی مهندسی باستانی" (ٍEngineering Geoarchaeology) در مورد "سد دیدگان" و کانالهای آبرسانی مرتبط ساخته شده در دوران هخامنشی حدود ۲۵۰۰ سال پیش جهت آبرسانی و آبیاری پارکها و باغهای اطراف منطقه پاسارگاد و تخت جمشید که به "پردیس" موسومند. این مقاله علمی و سایر مستندات در این رابطه نشان می دهند که پیشینیان ما تا چه میزان در زمینه شناسایی، مهار و هدایت آبهای سطحی و زیرزمینی عالم و توانا بوده اند! پاینده ایران! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷👇👇👇
@Afshinjafarzadeh


ربع رشیدی تبریز
شگفتی فرهنگ ایران زمین و آذربایجان
@Afshinjafarzadeh_____
ربع رشیدی بازمانده مکانی است که در سده هشتم هجری و هفتصد سال پیش در شمار بزرگترین مراکز آموزشی گیتی بود و به نوعی می توان آن را پس از کمبریج دیر پا ترین شهرک دانشگاهی گیتی به شمار آورد که در نوع خود قابل قیاس با دانشگاه جندی شاپور ساسانی و نظامیه بغداد و آکادمی های یونان باستان بود.
فرهنگ ایران پس از یورش ویران گر مغولان پس از مدتی کوتاه خود را بازیافت و یورش گران را درمدتی کوتاه در خود ذوب و در خدمت فرهنگ ایران در آورد. در عهد سلطنت غازان خان و به کوشش خواجه رشید الدین فضل الله همدانی پزشک و دیوان سالار ایرانی این مجموعه دانشگاهی در چهار دانشکده ساخته شد و واژه ربع بدین جهت اتتخاب شده است.
این مجموعه بزرگ چند صد هکتاری که در پیرامون تبریز و در دامنه مصفای کوه سرخاب و بیلانکوه تبریز ساخته شد مجموعه کاملی بود از دانشکده های پزشکی، علوم عقلی و حکمت و علوم دینی و حوزه فن آوری شامل بیمارستان و کاروانسرا ومسجد و پرورشگاه و کتاب خانه ای بزرگ با بیش از شصت هزار جلد به زبانهای مختلف و خوابگاه دانشجویان و استادان.
اینک به مدد وقف نامه بازمانده از آن دوران که به قلم خواجه رشیدالدین و به زبان پارسی است آگاهی کاملی از سازو کار مالی و اداری و آموزشی این مجموعه فرهنگی بزرگ در دسترس است و خود وقف نامه نیز موجود و در کتابخانه ملی تبریز نگاه داری شده و در میراث فرهنگی مکتوب بشری یونسکو ثبت جهانی شده است.
رشیدالدین در مقدمه وقف نامه می نویسد که احداث اماکن خیر، از اوایل جوانی منظور نظر او بوده و خداوند ˈدر ازل تقدیر فرموده و خواسته که به ظهور بپیوندد.ˈ 
به همین علت در تمام طول عمر و پیش از احداث ربع رشیدی، اماکن خیری در وسعتی کمتر بنا گذاشته است ؛ ولی این امارات جزیی هیچ گاه او را قانع نمی کرده و همیشه در این فکر بوده است که تاسیساتی به وجود آورد که در آن مجمعی از علماء و دانشمندان را مستقر کند تا هم باعث توسعه علوم شود و هم خود فیضی از صحبت ایشان نصیبش شود ولی گرفتاری های سیاسی او مانع اشتغال بیش از حد به این مسایل بوده است. 
بر این اساس بود که با تدبیر و دستور او صدها دانشمند و حکیم و پزشک و ادیب از ایران و چین تا البانی و هند و مصر و روم و شام با حقوقی بالا به این دانشگاه فراخوانده شدند تا در خدمت شبانه روزی هزاران دانشجویی باشند که در شهرک می زیستند.
وقف نامه جزییات مدیریت و مناسبات اداری و آموزشی ربع رشیدی را با جزییات مشخص می کند و نشان می دهد نظم موجود در آن حتی با استاندارد های امروزین شگفتی آور است و در برخی موارد مطابق با بزرگترین شهرهای دانشگاهی روزگار زمان ماست.
در بیمارستان ربع رشيدي طبق وقف‏نامه،پزشکانی که به خدمت درالشفا مأمور مي‏شدند مي‏بايستي که هر کدام نوبه و کشيک داشته باشند تا اينکه شبانه‏ روز هميشه يک نفر پزشک يا شاگرد و داروساز در سرکار حاضر بوده و هر پزشکی بايد دو نفر دانشجو را درس پزشکی و داروسازي آموزد. به علاوه رشيدالدين به فرزند خود سعدالدين مي‏نويسد : «پنجاه طبيب حاذق که از اقصاي بلاد هند و مصر و چين و شام و ديگر ولايت آمده بودند گفتيم هر روز در دارالشفاي ما تردد نمايند و پيش هر طبيب ده کس از طالب علمان مستعد نصب کرديم تا به اين فن شريف مشغول گردند و کحالان (چشم پزشکان) و جراحان و مجبران (شکسته‏ بندها)که در دارالشفاي ماست به قرب باغ رشيدآباد که آن را معالجه‏ معالجان خوانند بنياد فرموديم و ديگر اهل صنايع و حرف که از ممالک آورده بوديم هر يک را در کوچه‏ هایی ساکن گردانيديم...» 
زبان اصلی آموزشی در ربع رشیدی پارسی وگاه عربی بود و مترجمان خبره ای دست اندر کار برگردان نوشتار ها و گفتار استادان خارجی بودند تا به امر پژوهش و تدریس و برگردان کتاب ها به پارسی مشغول باشند. بزرگی و شکوه ربع رشیدی نمی تواند در یک جستار کوتاه بیان شود.افسوس خواجه در اثر بدخواهی رقیبان و حاسدان جانش توسط حاکمان مغولی بعدی که درایت غازان خان و الجایتو را نداشتند ، ستانده شد و این فرهنگسرای شگرف به زودی از میان رفت.
اما در روزگاران پس از او سفرنامه نویسان ایرانی و بیگانه بدان اشاره ها کرده و ستایش کرده اند.
اوحدی مراغه‌ای در «جام‌جم» خود که آن را به تشویق خواجه غیاث‌الدین محمد، فرزند خواجه رشیدالدین فضل‌اﷲ، سروده در وصف ربع رشیدی آورده است:
ای همایون بنای فرخنده که شد از رونقت طرب زنده
طاق کسری ز دفترت کسری است هشت جنت ز گلشنت قصری است
خاکت از مشک و سنگت از مرمر بادت از خلد و آبت از کوثر
چون ز سرخاب روی شاهد سنگ داده سرخاب را جمال تو رنگ
افشین جعفرزاده
سوم دی، ۱۳۹۷
@Afshinjafarzadeh




‍ بیست آذر، سالگرد درگذشت استاد تکرار ناشدنی ایرانی ابوالحسن صدیقی
@Afshinjafarzadeh___________
#ابوالحسن_صدیقی نقاش و پیکرتراش برجستهٔ ایرانی و از هنروران صاحب سبک در استاندارد های جهانی و یکی از بزرگترین شاگردان کمال‌الملک است.گوستینوس آمبروزی مجسمه‌ساز ایتالیایی در دیدار از مجسمهٔ فردوسی در ویلا بورگز رم(ساخته ابوالحسن صدیقی) در دفتر یادبود می‌نویسد:«دنیا بداند، من خالق مجسمهٔ فردوسی را میکل آنژ ثانی شرق شناختم. میکل آنژ بار دیگر در خاور زمین متولد شده‌است.»: شاید چشم‌هایمان بیشتر با آثار ابوالحسن صدیقی آشنا باشد تا گوش‌هایمان با نامش! اما او یکی از مجسمه‌سازان مهم ایران به شمار می‌رود که آثار زیادی را برای ما به یادگار گذاشته است. استاد صدیقی در راه طراحی چهره مشاهیر ایرانی تلاش‌هایی زیادی انجام داد تا تندیس‌ها و نگاره هایش، بیشترین نزدیکی را با شخص مورد نظر داشته باشد. تندیس های کم مانند صدیقی پس از سالیان زیادی که از افرینش شان می‌گذرد، همچنان استوار در گوشه‌ و کنارهایی از ایران و جهان ،ایستاده‌اند و مردم سرزمینشان را می‌نگرند وگویی با صدیقی است که ذهن و جان ما مشاهیر ایران زمین را می شناسد.می توان گفت استاد صدیقی همان نوزایی و دیدگاهی را در پیکر تراشی مدرن ایران پایه گذاشت که استادش ؛ کمال الملک ، در نقاشی ایران مطرح کرد. پیش از کمال الملک ، نقاشی ایران در نیمه ی عهد صفویه گرایش تکنیکی ضعیفی به وسیله ی محمد زمان و برخی دیگربه نقاشی اروپایی پیدا کرد و در این چارچوب به کندی ادامه حیات می داد. اما به دلیل عدم ارتباطات کافی ، نقاشی دوران زندیه و بعد قاجاریه دوباره چهر ای بومی پیدا کرد و در پی تجارب  داخلی بر آمد .
با بنیاد مدرسه هنری صنایع مستظرفه استاد صدیقی در کنار کمال الملک بود.پس از تبعید کمال الملک جهت تکمیل هنر به اروپا رفت و سپس به ایران بازگشت.اندوخته او در سفر اروپا آشنایی دقیق با هتدسه پیکر تراشی بود. بعدها تدریس را در دانشکده هنر ادامه داد.اما این روند به دلیل میل صدیقی به افرینش های هنری چندان دوام نیافت.
استاد ۲۰ آذر ۱۳۷۴ در سن ۱۰۱ سالگی درگذشت.
تندیس فردوسی در میدان فردوسی تهران، تندیس خیام در پارک لاله تهران، تندیس نادرشاه افشار در آرامگاه نادرشاه در مشهد، تندیس سعدی در میدان گلستان شیراز و تتدیس وطرح چهره بوعلی سینا، تندیس یعقوب لیس در زابل سیستان،نقش برجسته روی آرامگاه کمال الملک در نیشابور،مجسمه برنزی امیر کبیر در پارک ملت تهران ،تندیس بانوی عدالت در دیوار کاخ دادگستری تهران ،تندیس امام قلی خان در قشم از کارهای برجستهٔ او هستند.
افشین جعفرزاده
آذر ۱۳۹۷
@Afshinjafarzadeh






دانش سرای تبریز
کانون دانش آذربایجان
@Afshinjafarzadeh
_______
برای اهالی فرهنگ مدار تبریز ، ساختمان دانش سرا یاد اور رخداد های بسیاری است. جایگاه این بنا پیشتر میدان مشق اشغالگران روسی بود.
دربخش مرکزی تبریز در نزدیکی کاخ استانداری وکتاب خانه ملی تربیت و شمال شرقی میدانی به همین نام، محلی است که دانشسرای تبریز در آن قرار گرفته است.
تاریخچه بنای دانشسرا
در زمان اشغال تبریز توسط سپاه روسی پس از استبداد صغیر، اینجا مرکز مشق سپاه روس بود و در همین جا شادروان ثقه الاسلام و یارانش را به دار آویختند.بعدها متروک شد. در اسفندماه سال ۱۳۱۲ خورشیدی که قانون تربیت معلم به کوشش استاد عیسی صدیق تصویب شد، اولین کلاس های دانشسرای مقدماتی در ساختمان جنوبی این بنا که آن زمان دبیرستان شاهدخت نام داشت، برگزار می شدند.سال ۱۳۱۴ بود که برای بنیاد دانشسرای عالی تبریز اراده جدی در وزارت فرهنگ به وجود آمده و در اولین اقدام، بخش عمده ای از زمین های سربازخانه از سوی شهرداری به این وزارتخانه در تبریز واگذارشد. با کمک های مردم فرهنگ دوست تبریز و بودجه دولتی، در اردیبهشت سال ۱۳۱۵، با کمک فنی مهندسان آلمانی و به همت معماران ایرانی، عملیات ساخت بنا و احداث دانشسرای عالی تبریز شروع شد و بنا در سال ۱۳۱۸ به اتمام رسیده و طی مراسمی با شکوه افتتاح شد.
مساحت زمینی که این بنا در آن قرار گرفته، بیش از بیست هزار مترمربع است و در دیوار ها شعر شاعران ایرانی مینا کاری و نصب شده است.. دانش سرا دارای حیاطی بزرگ و امکانات ورزشی است.بنا به صورت دوطبقه ساخته شده که طبقه پایین برای فعالیت های آموزشی و طبقه بالا دارای کاربری خوابگاه بوده است. دانش آموزان در شش کلاس طبقه پایین دانشسرای عالی تحصیل می کرده اند و یک آمفی تئاتر با گنجایش صدنفر نیز در این طبقه قرار داشته است و آزمایش گاه های شیمی و فیزیک و بیولوژی در ان وجود داشته اند..
بسیاری از بزرگان و اهل علم و فرهنگ آذربایجان در زمره دانش آموختگان این کانون فرهنگ بوده اند.
بعدها در سال ۱۳۲۴، فرقه دموکرات پیشه وری این ساختمان را تصاحب کرد و تبدیل به دانشگاه نمود.دانشگاهی که فاقد هر گونه امکانات اموزشی و استادان بود یکشبه افتتاح شد.خود پیشه وری رییس دانشکده ادبیات شد و دکتر جهانشاه لو افشار معاون او که رزیدنت جراحی بود رییس دانشکده پزشکی شد!
بعدها دانشگاه کنونی تبریز( آذرابادگان) در دروازه تهران در سال ۱۳۲۶ بنیاد شد.
افشین جعفرزاده
۲۲ آذر ۱۳۹۷
@Afshinjafarzadeh


https://www.instagram.com/p/BrUdBbOhboB/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1nl1kyrse3r0d
@Afshinjafarzadeh
afshin
پروفسور دکتر ایلبر اورتایلی دانشمند ترک تبار کریمه ای و مورخ برجسته ترکیه و استاد مدعوبسیاری از دپارتمان های تاریخ جهان : واژه ایران همیشه بوده و دوام داشته و امروز هم دوام دارد. برخلاف دیگر امپراطوری ها،ایرانیها در طول تاریخ همیشه به خود "ایرانی" گفته اند. امروزه هم در خارج تا وقتی از یک ایرانی نپر...


بخش دوم
@Afshinjafarzadeh
۸_وطن خواهان که مجهز به برخی سلاح های ابتدایی بودند با تحرکات ایران خواهانه خود بسیاری از فرقه چیان را دستگیر و در محکمه های مردمی و خود مختار محاکمه و برخی را اعدام کردند.اگر حضور بعدی ارتش نبود ، تعداد بیشتری اعدام میشدند.بعدها در تعداد اعدام شدگان این محاکم اغراق شد.
۹_گرچه موضع گیری های برخی دولت های غربی و بویژه آمریکا در خروج نیروهای اشغال گر ارتش سرخ شوروی بی تاثیر نبود، اما اسناد نشان می دهد عامل اصلی شکست دو فرقه عدم توان نفوذ در میان روشنفکران و توده ها و قدرت ریشه های ملی و مذهبی ایرانی بود که تسلط بیگانه و روسها را هرگز گردن ننهادند.آذربایجان و کردستان تنها مناطقی از جهان بودند که پس از اشغال توسط آرتش سرخ استالین از سبطره روسها رها شدند.
۱۰_اگر چه سران دو فرقه از همان هفته های نخست آبان ۹۵ وعده مقاومت قاطعانه در برابر ارتش ایران و ایستادگی تا پایان راه می دادند ، از همان روزهای نخست درگیری با وجود دارا بودن سلاح های روسی و نفرات کافی متلاشی شدند.پیشه وری و سران فرقه آذربایجان و هزاران نفر دیگر پس از مقاومتی کوتاه، شامگاه ۲۱ آذر ۱۳۲۵ روانه مرز شوروی شده و فرار کردند.
در جبهه مهاباد قاضی محمد و اغلب یارانش ماندند و مقاومتی بر خلاف وعده های اولیه انجام نشد.مصطفی بازرانی با چند صد نفر از یارانش مستقلا از کوهستان های صعب العبور غرب آذربایجان خود را به شوروی رساندند.
افشین جعفرزاده
۲۱ آذر ۱۳۹۷
@Afshinjafarzadeh


یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
-----------
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران آرتش سرخ شوروی بر ایران تحمیل شد
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیو های دولتی شوروی و ایران و برخی کشورهابهتر از گذشته قابل داوری است.گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشده اند.
.پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست آرتش سرخ و سپاه استالین، مقدمات سازمان دهی جهت تجزیه آذربایجان و کردستان و زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد.فهرست وار می توان به نکات زیر اشاره کرد:
۱-سازمان دهی فرایند بنیاد دو فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان در همان سالها در مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی نقش فردی چون میر جعفر باقروف بیشتر درجه دوم و اجرایی بود.بر این اساس بود که ماه ها پیش از اعلان فعالیت دو فرقه ، پیشه وری و قاضی محمد را جهت جلسه ای توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به باکو بردند.
۲_شخص پیشه وری و قاضی محمد ماه ها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها اگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند.روسها انها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳_جعفر پیشه وری نخست از فعالان حزب دموکرات خیابانی در قفقاز بود.اما به سرعت جذب نخستین حزب کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ احسان الله خان شد که مخالف میرزا کوچک خان بود.بعدها در روزنامه حقیقت گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت، مجددا کمونیست شد و زندان ده ساله ای را در دوران رضا شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد.در دوران زندان با پنجاه و یک نفر زاویه داشت‌.پس از ازادی از کسانی بود که در تنظیم اساس نامه حزب توده نقش داشت و با توده ای هاهم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهره اش دفاع سخت از منافع شوروی در ایران از جمله نفت شمال بود وستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر مصدق.نماینده تبریز از مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبار نامه اش راهی تبریز شد و در همان زمان سفر محرمانه اش را به باکو انجام داد .فرقه در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که آذربایجان و زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، دولت فرقه اعلام شد.پیشه وری روزنامه های اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقه گرایی قومی نداشت و همواره خصم پانترکیسم و شخص محمد امین رسول زاده بود.
۴_قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضی گری دولت مرکزی ایران را در ناحیه ساوج بلاغ مکری( مهاباد) برعهده داشتند.این خانواده ریشه دار منسوب به خاندان محترم قاضی هیچ گاه تمایلات قومی کردی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند.قاضی محمد هیچ گاه پیش از اعلان فرقه دموکرات کردستان فعالیت سیاسی و قومیتی نداشت تا در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵_اسناد نشان می دهد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتا تجزیه دو متطقه آذربایجان و زنجان و کردستان و الحاق آنها به شوروی بود.در روند مدیریت کلان دو فرقه نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر انچه آنها می خواستند توسط فرقه چیان اجرا میشد.در فرقه آذربایجان تمایلات مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود.گرچه رگه های تجزیه طلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم می خورد.از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمال غربی گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد.ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب آذربایجان غربی و مناطق کرد نشین محدود ماندو نتوانست کردستان اصلی و کرمانشاه و ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶_با خروج اجباری آرتش سرخ از مناطق اشغالی ایران ، روند سقوط و تلاشی هر دو فرقه آغاز شد و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد
۷_اسناد نشان می دهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی هرگز نتوانستند نخبگان و توده های دو منطقه را با خود همراه سازند.از همان ابتدا مقاومت های منفی و مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوب های خونین همراه شد.پس از اعلام حمله ارتش ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومت ها در قالب ایران خواهانه و به نام وطن خواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد.در شرایطی که ارتش ایران هفته ها بعد به پاره ای مناطق رسیده بود، قیام وطن خواهان محلی پیش تر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
@Afshinjafarzadeh




۱۱ آذر و سالروز درگذشت میرزا کوچک خان جنگلی
_________
جنبش جنگلیان به رهبری میرزا یونس، از سال ۱۳۹۴آغاز شد و تا پاییز ۱۳۰۰ ادامه یافت.
این جنبش را می توان طولانی ترین جنبش ایرانیان در سالهای پس از مشروطیت ارزیابی کرد.
جنبش جنگلیان از سال ۹۴ خورشیدی آغاز گشت و در سالهای ابتدایی بی گمان هیچ هدفی به جز پاسداشت آرمانهای مشروطیت ، در محور آداب و رسوم ملی و مذهبی ایرانیان نداشت.
اما بدنبال پیروزی انقلاب کمونیستی روسیه در اکتبر ۱۹۱۷ به تدریج از آرماتهای اولیه دور شد و بسیاری از قیامیون جنگلی از آن فاصله گرفتند.
در زمانه ای که جنگلیان و میرزا ،نگاهشان به لنین به عنوان یک آزادی خواه بود، رخداد ها در ادامه به سمت و سویی رفت که جنگلیان را به تند روی و در پاره ای از موارد به تبعیت از لنین و شوروی کشاند.
اوج این مداخلات روسها، کنگره حزب کمونیست ایران در بندر انزلی بود و پی امدش کودتا و عزل میرزایی که عملا اسیر دست روسوفیل ها شده بود و با تلاش هایش چندان قادر نبود مانع تندروی های به اصطلاح انقلابی شود.
پس‌ از‌ اعلام موجودیت حزب کمونیست ایران، تبلیغات کمونیستی در گیلان شدت یافت و رهبران حزب، گذشته از طرح شعارهای حزبی، به میرزا کوچک خان نیز حمله می‌کردند. روزنامه کمونیست، به‌عنوان ارگان حزب‌‌ کمونیست‌ ایران، در رشت به سردبیری سیدجعفر جوادزاده(پیشه‌وری) انتشار یافت و در رشت، سازمان جوانان حزب، افتتاح شد.
جنبش جنگلیان چتد پاره گشت و میرزا که هم جمهوری اش ناکام شده بود و هم ائتلاف هایش بی سرانجام مانده بود، خسته و شکست خورده راهی کوهستانهای تالش و خلخال شد و در سرما جان داد.
امروز داوری پیرامون کارنامه جنبش جنگلیان به دلیل رونمایی از بسیاری از اسناد قطعا ساده تر از چند دهه پیش است.
اما قطعا بسیاری از اسناد دولتی یا منتشر نشده و یا بررسی دقیق و بیطرفانه نشده اند .
من بر این باورم ، جنبش جنگلیان ، ابتدا بازخوانی و ادامه ارمان های جنبش ملی مشروطیت ایران بودو هدفی ملی داشت و افقی که سرفرازی ایران را هدف گرفته بود وجوهره اش در روزنامه فاخر جنگلیان قابل دسترسیست.
اما در پایان راه و در فاز دوم این جنبش ملی از ارمانهای اولیه خود دور ماند و اسیر سیاست ورزی های روسها و بالشویسم لنینی شد و میرزا با وجود پاکدلی ها و سعی اش در ممانعت از تتدروی های بیگانه با روحیات ملی ایرانیان هرگز قادر نشد به مدیریت رخداد ها بپردازد و رشته کار به کلی از دستش بیرون شد و ساختاری پیدا کرد که عملا یکپارچگی سرزمینی ایران را در معرض تهدید قرار داده بود.
هیچ سند و قرینه کاملی در دست نیست که نشان دهد میرزا تجزیه طلب بود.اما نمی توان پیش بینی کرد در صورت ادامه جنبش با تحولات رخ داده پس از انقلاب اکتبر ، جنبش جنگلیان چه سرانجامی پیدا می کرد و رابطه اش با ایران چه میشد؟
میرزا در نامه‌ای به مدیوانی از بلشویک های روسی از سرخوردگی عمیق‌اش از رفتار اعضاء حزب عدالت و نیروهای شوروی که در میان مردم گیلان ایجاد نارضایتی کرده‌اند سخن می‌گوید: «... اگر این اقدامات شما دوام پیدا کند ناچاریم به هر وسیله باشد به تمام احراز و سوسیالیست‌های دنیا حالی کنیم که وعده‌‌های شما همه‌اش پوچ و عاری از صحت و صداقت است. به نام سوسیالیزم اعمالی را مرتکب شده‌اید که لایق قشون مستبد نیکلا و قشون سرمایه‌داری انگلیس است. با یک فرقه آزادی‌طلب و یک جمعیت انقلابی که مشقت‌های متوالی چندساله دیده و هنوز هم محصور دشمنان است آیا این نوع معامله می‌کنند؟ ما غیر از این مساله ساده که گفتیم فعلا عملیات شما در یک گوشه ایران به جای منفعت مضرت می‌بخشد و مقصود را عقب می‌اندازد و باید صبر کرد و تدریجا عقیده را رسوخ داد آین عنوان دیگری کردیم؟»
تلاش های میرزا بی حاصل بود.
بررسی جنبش جنگل در فاز دوم نشان داد که هیچ ارمانی با اعتماد به بیگانه حتی اگر منادی آزادی خواهی باشد به سرانجام نخواهد رسید.می دانیم جنبش در ابتدای راه با همراهی برخی عناصر بیگانه المانی و عثمانی آغاز شد و در ادامه شاهد حضور پررنگ بالشویک ها بود.
افشین جعفرزاده
۱۱ آذر ۱۳۹۷
@Afshinjafarzadeh


دعای داریوش بزرگ در سنگ نوشت پی بنای جنوبی تخت جمشید :

خدا این کشور را ، از دشمن ، از خشک سالی ، از دروغ حفظ نماید .
https://t.me/joinchat/AAAAAEGj6QRRrDokVb2HdQ


Репост из: کانال شاهین سپنتا
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
🌿 یکم آذرماه، روز نکوداشت اصفهان بر همه دوستداران اصفهان شاد و فرخنده باد.

@SHAHINSEPANTA


فعال صنفي كاذب كيست؟!

فعاليت صنفي هر نوع اقدام يا کنش‌ هاي مدنی است كه اعضاي يك حرفه برای تغییر وضعیت و رسیدن به شرايط مطلوب تر هم براي خدمت گيرندگان و هم شاغلين حرفه انجام مي دهند و فعالان صنفي طبعا كساني هستند كه در بازه اين تعريف نقش برنامه ريزي ، اقدام و راهبري بدنه صنف را در صف اول برعهده دارند.
صداقت،ترجيح مصالح جمعي بر منافع فردي ، پرهيز از تظاهر ،تدبير ،عملگرايي و... از صفات لازم اوليه يك فعال صنفي است .
مانند تمام جاهاي ديگر ممكن است براي نيل به اهداف شخصي ،قدرت طلبي،ارضا حس خودخواهي يا هر دليل ديگر فرد يا افرادي بخواهنداز اين نمد اجتماعي طمع كلاهي سودجويانه براي خود كنند و اهداف جمع گرايانه ي فعاليت صنفي را به بيراهه بكشانند .
اين يادداشت به بررسي ويژگي هاي شناختي "فعال صنفي كاذب"مي پردازد تا بتوان اين شبيه سازي خطرناك را از نوع واقعي آن بازشناخت و از اثر آسيب زننده و ياس آور اين حركت ذاتا خودخواهانه بر صنف جلوگيري كرد:

نبود برنامه و پرحرفي :

يك فعال صنفي كاذب برنامه مشخصي براي اهداف جمعي ندارد اما با پرگويي و آسمان به ريسمان بافتن سعي دارد خود را صاحب برنامه منجيانه ،مجرب و باتدبير نشان دهد ، بنابراين سعي بر رابطه يك طرفه با مخاطب دارد و وقتي بابت حرف هايي كه مي زند مورد سوال قرار مي گيرد پاسخ قانع كننده اي ندارد و سعي درتكرار موضع خود با مغلطه يا اصرار مي كند يا با تراشيدن عذر ،صحنه مباحثه را ترك مي كند.

تظاهر:

مي تواند هدف رفتار كاذب صنفي باشد .مورد توجه بودن و حضور مخاطب صرفا تاييد كننده يا حضور دوربين براي اين طيف فعالان صنفي از نان شب هم واجب تر است

موقعيت طلبي:

براي برخي از فعالين كاذب صنفي كسب موقعيت يا مقام دليل گرفتن ژست دلسوزي صنفي است .كار صنفي براي اين فرد نه از سردلسوزي كه نشان دادن قدرت خود براي صاحب منصبان براي كسب موقعيت شخصي است .در حالي كه فعال صنفي واقعي قاعدتا از اين موقعيت براي كسب منافع صنفي استفاده مي كند.
نكته ديگر براي بازشناسي، استفاده انتخابي از توانايي گروه صنفي است مثلا براي رسيدن به هدفي فردي يا مختص گروهي خاص با شعارهاي غلط انداز جمعي كل صنف را به ورود به موضوع دعوت مي كند و به محض محقق شدن خواسته اش بدنه صنف را از ورود به موضوع و ادامه فعاليت منع مي كند.اين تناقض در عملكرد در شناسايي فعال صنفي كاذب كمك كننده است.

اغراق:

به سبب ميل به خودنمايي افراطي اغراق جز لاينفك فعال صنفي كاذب است.مثلا او در شرح کارهایش صبح از فلان وزارت مربوط وارد و ظهر از بهمان سازمان متبوع خارج می شود و از اقداماتی که برای صنف کرده است مثنوی ها می سرايد اما ممکن است در واقع برای پیگیری کاری شخصی به مکان اول رفته باشد و موقع برگشت هم از چند خیابان ان طرف ترِ مکان دوم رد شده باشد،اما ميل به خودنمايي باعث چنين مساله اي مي شود.
راه شناخت اين است كه طبعا این حماسه سرايي هاي هیچ ما به ازای واقعی نداشته و یه قول معروف چیزی از ان در نمی اید.

سكوت هاي غيرقابل توجيه :

فعال صنفي كاذب گاه بعد از يك فرايند پرشور معمولا راديكال نمايش كار صنفي و انتقاد از زمين و زمان ناگهان از نظرها محو مي شود و سكوت مي كند يا گاهي با تغيير عجيب و بدون توضيح در مواضع ،به توجيه وضع موجود مي پردازد و پرسش هاي اعضاي صنف را در مورد سكوت و بي عملي يا تغيير موضع خود را بي پاسخ مي گذارد
راه شناخت خيلي سخت نيست .
طي مدتي بعد يا خبر انتصاب او به پستي را مي شنويد يا ناگهان دوباره بتمن وار!با مواضع راديكال به صحنه ي صنفي باز مي گردد.
اين بي ثباتي و تغيير مواضع شديد و بدون توجيه كليد شناخت اين غيرواقعي بودن است

فقدان عملكرد واقعي:

آخرين ومهمترين ويژگي فعال صنفي كاذب شايد اين باشد كه از مجموع فعاليت ها و كنش هاي اين افراد قدمي برداشته نمي شود و كمترين كاري صورت نمي گيرد و به قول معروف آبي براي كليت صنف گرم نمي شود .تازه اگر صنف آن قدر خوش اقبال باشد كه از وجه خودخواهانه فعاليت اين فعالان كاذب آسيبي نبيند و دچار خسران نشود.

اميدوار بود آدمي به خير كسان
مرا به خير تو اميد نيست شرمرسان

البته شناختن يك فعال صنفي كاذب به همين اندازه كه ساده به نظر مي رسد مي تواند سخت هم باشد.حتي نويسنده اين يادداشت ممكن است از همين نوع افراد باشد كه به دلايل گفته شده فوق به فكر نوشتن اين يادداشت براي مطرح كردن خود افتاده باشد.

يادمان باشد براي شناختن بهتر بايد هميشه بيشتر دقت كرد و به آساني هر چيز را نپذيرفت.


بابك خطي
طبيب كودكان
@Afshinjafarzadeh

Показано 20 последних публикаций.

612

подписчиков
Статистика канала