دیروز و امروز یکم بررسی کردم ببینم اوضاع احوال موجودی بازار و قیمتها چجوریاست، که اگر شد یک اسپیکر خانگی بگیرم. یکم نتگردی کردم و ریوییو خواندم و با اشکان که هم صاحب نظر است، هم حساسترین گوش را در میان اطرافیان من دارد، مشورت کردم.
اینکه قیمت دلار اینجوری شده و موجودی بازار متنوع نیست و حالا جنس خوب و به قیمت و فروشنده منصف از کجا پیدا کنیم و... بماند.
چیزی که بهش هوشیار شدم ژرفای ناپیدای شکافی است که در اقتصاد اقشار مختلف جامعه افتاده. مثلا من ماشینم را دو سال پیش خریدم ۶۲ تومن. که خب الان بالای ۸۰تومن قیمتگذاری میشه. همانطور میدانید این به این معنا نیست که دارایی من ۲۰میلیون افزایش یافته. چون ماشین بعدی من اگر قرار بود ۱۰۰ تومن باشه، الان شده ۱۶۰ تومن. در واقع من برای روزآمد کردن ماشینم دو سال پیش باید ۴۰ تومن جور میکردم، الان باید یک چالهی ۸۰تومنی را پر کنم!
حالا این را ببرید توی هر حوزهای... موبایل، وسایل منزل، تفریحات، سفر، مسکن، هرچیزی... و فقط مسأله روزآمد کردن نیست، بالاخره هستیم که اصلا ماشین نداریم، یا هرسال باید اجارهمان را تمدید کنیم. اینگونه است که همه ما فقیرتر شدهایم!
تو همین بررسی کم میبینم که کیفیت معقول دیگر تناسبی با قیمت مناسب ندارد. و بسیاری محصولات اصلا ارزش خرید ندارند. آنها که قیمت معقول دارند، کیفیت ندارند، آنها که کیفیت دارند، قیمتشان منطقی نیست!
یک وقت من دوربین عکاسی گرفتم، لنز ۲۴-۷۰ حدود ۲۵۰۰ بود، لنز ۷۰-۲۰۰ اف۲.۸ حدود ۴ تومن. بالاخره ته خیال آدم میتوانست به اینها فکر کند. الان اینها قیمت یک پراید دست دوم شدهاند، خب تامین هزینه برای خریدشان وقتی خود منبع درآمد نباشند دیگر منطقی و عقلایی نیست.
جای ترسناک داستان آنجاست که اینها چیزهایی هستند که رگ حیات من و خانوادهام به آن بند نیست. اما مگر به تامین هزینه برای معاش و تهیه دارو و انجام فرایندهای درمانی هم میشود گفت دیگر منطقی و عقلایی نیست؟!
@Aghmoallem