AliDadfar


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


Inja channel shakhsiye mane ... Cilip haye man va yeseri az doostanamo mitoonin inja dl konin

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
Destroy like a storm
flow like a river
Music: river - BISHOP

#dance https://t.me/AliDadfar
https://instagram.com/p/BhRnpIaFFCG/




Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


#داستان_کوتاه

من چند سال پیش دیوانه وار عاشق شدم، وقتی که فقط ده سال داشتم، عاشق یه دختر لاغر و قد بلند شدم که عینک ته استکانی می زد و پانزده سال از خودم بزرگتر بود، اون هر روز به خونه پیرزن همسایه میومد تا پیانو یاد بگیره، از قضا زنگ خونه پیرزن خراب بود، و معشوقه دوران کودکی من زنگ خونه مارو می زد، منم هر روز با یه دست لباس اتوکشیده می رفتم پایین و درو واسش باز می کردم، اونم می گفت: "ممنون عزیزم"
لعنتی چقدر تو دل برو می گفت عزیزم! پیرزن همسایه چند ماهی بود که داشت آهنگ «دریاچه قو» چایکوفسکی رو بهش یاد می داد خوشبختانه به اندازه کافی بی استعداد بود تا نتونه آهنگ رو بزنه، به هرحال تمرین رو بی استعدادیش چربید و داشت کم کم یاد می گرفت...اما پشت دیوار حال و روز من چندان تعریفی نداشت، چون می دونستم پیرزن همسایه فقط بلده همین آهنگ رو یاد بده و بعد از این کلاس تمام میشه واسه همین دست بکار شدم و یه روز با سادیسمی تمام یواشکی ده صفحه از نتهای آهنگ رو کش رفتم و نت هارو جابجا کردم و دوباره سرجاش گذاشتم روز بعد و روزهای بعد دختره اومد و شروع کرد به نواختن دریاچه قو، شک ندارم کل قوهای دریاچه داشتن زار می زدن و پیرزن جیغ می کشید روح چایکوفسکی هم توی گور لرزید! تنها کسی که لذت می برد من بودم!
پیرزن چون هوش و حواس درست حسابی نداشت متوجه نشد. همه چیز خوب بود هر روز صدای زنگ در و ممنون عزیزم های هرروز و صدای بد پیانو.
تا اینکه یه روز پیرزن مرد فکر کنم دق کرد، بعد از اون دیگه اون دختررو ندیدم تا بیست سال بعد، فهمیدم توی شهرکنسرت تکنوازی پیانو گذاشته یه سبد گل گرفتم و رفتم کنسرتش. اما دیگه لاغر نبود، عینکی هم نبود، تمام آهنگارو با تسلط کامل زد تا رسید به آهنگ آخر، دیدم همون برگه های نت تقلبی رو گذاشت روی پیانو، اینبار علاوه بر روح چایکوفسکی و روح پیرزنه، تن خودمم داشت می لرزید، دریاچه قو رو به مضحکیه هرچه تمام اجراکرد، وقتی تموم شد سالن رفت روی هوا از صدای تشویقها. از جاش بلند شد و تعظیم کرد و اسم آهنگ رو گفت اما اسم آهنگ دریاچه قو نبود..
اسمش شده بود:
" وقتی که یک پسر بچه عاشق می شود"

#وودى_آلن

Показано 4 последних публикаций.

26

подписчиков
Статистика канала