در انتهای کوچهی شب، زیر پنجره
قومی نشسته خیره به تصویر پنجره
این سوی شیشه شیون باران و خشم باد
در پشت شیشه بغض گلوگیر پنجره
اصرار پشت پنجرهی گفتگو بس است
دستی بر آوریم به تغییر پنجره
تا آن که طرح پنجرهای نو در افکنیم
دیوار مانَد و حسرتِ تصویر پنجره
ما خواب دیدهایم که دیوار شیشه ایست
اینک رسیدهایم به تعبیر پنجره
تا آفتاب را به غنیمت بیاوریم
یک ذرّه راه مانده به تسخیر پنجره
جز با کلید ناخن ما وا نمیشود
قفل بزرگ بسته به رنجیر پنجره
@Bazm_e_Ghazal لینک کانال
@Chat_Bazm_e_Ghazal چت کانال
قومی نشسته خیره به تصویر پنجره
این سوی شیشه شیون باران و خشم باد
در پشت شیشه بغض گلوگیر پنجره
اصرار پشت پنجرهی گفتگو بس است
دستی بر آوریم به تغییر پنجره
تا آن که طرح پنجرهای نو در افکنیم
دیوار مانَد و حسرتِ تصویر پنجره
ما خواب دیدهایم که دیوار شیشه ایست
اینک رسیدهایم به تعبیر پنجره
تا آفتاب را به غنیمت بیاوریم
یک ذرّه راه مانده به تسخیر پنجره
جز با کلید ناخن ما وا نمیشود
قفل بزرگ بسته به رنجیر پنجره
@Bazm_e_Ghazal لینک کانال
@Chat_Bazm_e_Ghazal چت کانال