دوستداشتنت مسیرم را تغییر میدهد
سرنوشتم را دچار سردرگمی میکند
گاهی پرندهای میشوم
که دوست ندارد به کوچ برود،
ببری که برهآهویی را
در چند قدمی رها میکند
گاهی دوست دارم فراموشی بگیرم
و دیگر به خانه بازنگردم
گاهی دوست دارم
خدا باشم
و در پیراهنی راهراه
سرِراهت را بگیرم
دوستداشتنت...
دوستداشتنت دارد دیوانهام میکند...
سرنوشتم را دچار سردرگمی میکند
گاهی پرندهای میشوم
که دوست ندارد به کوچ برود،
ببری که برهآهویی را
در چند قدمی رها میکند
گاهی دوست دارم فراموشی بگیرم
و دیگر به خانه بازنگردم
گاهی دوست دارم
خدا باشم
و در پیراهنی راهراه
سرِراهت را بگیرم
دوستداشتنت...
دوستداشتنت دارد دیوانهام میکند...