سوگیری بازماندگی چیست؟👆
خود شما، آیا تا بحال چندین بار از کشف یک راه حل نهایی برای فلان یا بَهمان مشکل بشری باخبر شده اید؟ (اعم از مشکلی در آشپزخانه تا مشکلی در جوّ، تا درمان دردی بی درمان، یا مشکلی سیاسی و...)
راوی و مدعی (چه کتاب باشد، چه مرید، یا خود مراد یا کاشف)، مواردی از موفقیت راه حل را به شما نشان می دهد.
و ما هم در جواب، لابد می گوییم : «اُوه، چه عالی!»
مثلا ادعای شفایابیِ زایران بیمارِ قبیله ای در کوه های آند.
مدعی، یک یا ده مورد پشت سر هم نشان تان می دهد که شفا پیدا کرده اند.
او، اما صحبتی نمی کند از ده ها هزار نفر دیگر، که همان راه حل را امتحان کرده اند و جوابی نگرفته اند و اوضاع شان هم شاید بدتر شده باشد.
آدم های بحران زده، خودشان دوست دارند که قسمت اول و شیرین ماجرا را بشنوند.
مدعی هم که از خدا خواسته، کارش این است که قسمت دوم ماجرا را زیر فرش، جارو کند.
پس می ماند هشیاریِ آدم بحران زده و احتیاط کاری و سنجیده کاری اش.
این که فیدل کاسترو و چه گوارا و ژنرال جیاپ، در فلان جاها، احتمالا به جایی رسیدند، دلیلی شد برای توسل به این امامزاده در خیلی جاهای دیگر،
اما معجزه که نه، بل مصیبت هایی حاصل شد که کمابیش از آن هاباخبریم.
________ t.me/gahferestghkeshani ________فرسته ی بالا، «گیر» این مغلطه ی روانی-استدلالی- اجتماعی را می خواهد برای ما باز کند.
«گیر»ی که برای اهل فن، شناخته شده است.
شاید ما هم بهتر بشناسیم اش:
سوگیریِ بازماندگی!
👆👆👆