🔥دروغی دیگر: کوروش و قتل عام مردم نینوا🔥
👇👇👇👇
@kheradgan👈رسوایی دیگری برای کوروشستیزان:
کوروش اصلا نینوا را فتح نکرد چه برسد که کسی را کشته باشد😊
در میان دروغهایی که کوروشستیزان میگویند، یک موضوع بسیار جالب توجه است. برخی از آنها میگویند کوروش در نینوا قتل عام انجام داد!!
✅ حال آنکه اصلا کوروش نینوا را فتح نکرده است که بخواهد قتل عامی انجام دهد.
در هیچ منبعی سخنی از فتح نینوا توسط کوروش بزرگ نیست اما کوروشستیزان به کوروشنامه گزنفون، کتاب ۷، فصل ۵، برگردان رضا مشایخی (برگردانی پر از خطا) استناد میکنند و مدعی میشوند که نام نینوا آمده است.
👈 وقتی به متن اصلی یونانی کتاب گزنفون که در ایران به کوروشنامه مشهور شده است (یونانی: Κύρου Παιδεία، انگلیسی: Cyropaedia) رجوع میکنیم، میبینیم که اصلا واژه نینوا نیامده بلکه واژه «بابِل» آمده است!!
در متن اصلی یونانی (کتاب ۷، فصل ۵، بند ١) اینچنین آمده است (همچنین نگاه کنید به تصویر ١):
ἐπεὶ δὲ πρὸς Βαβυλῶνι ἦν ὁ Κῦρος …
مشاهده میفرمایید که آشکارا به بابل اشاره شده است.
مشخص نیست رضا مشایخی به چه دلیل از واژه نینوا استفاده کرده است. خوشبختانه تا به امروز برگردانهای بهتری به پارسی از کوروشنامه (با نام هایی مثل «زندگی کوروش»، «تربیت کوروش»، «زندگی نامه کوروش بزرگ») ارائه شده است و برگردان قدیمی و پر از خطای رضا مشایخی کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
در اینجا به دیگر برگردانهای پارسی اشاره میکنیم تا نقص کار رضا مشایخی مشخص شود.
گزنفون، کتاب ۷، فصل ۵، بند ١:
.
🌹 برگردان ابوالحسن تهامی:
چون کوروش به 👈بابِل👉 فراز شد ...
.
🌹 برگردان خشایار رخسانی:
هنگامی که کوروش در پیش دیوار 👈بابِل👉 نمایان شد...
نقص برگردان رضا مشایخی فقط در این مورد نیست بلکه در جاهای گوناگون، عدم درک از مطلب و همچنین کمبودها دیده میشود؛ حتی گاهی اضافاتی هم توسط مترجم صورت گرفته است و به عنوان متن اصلی آمده است!! بنابراین به هیچ وجه نمیتوان به این برگردان اعتماد کرد.
لازم به ذکر که کوروشستیزان معمولاً نوشتههای گزنفون را در این بخش تحریف میکنند و حتی به همان برگردان مشایخی هم وفادار نیستند. آنها بخشهای دلخواه را به صورت تحریفی ارائه میدهند و قصد تخریب دارند. پیش از این در نوشتاری به بررسی این موضوع پرداختهایم:
http://kheradgan.ir/?p=11937✅ درباره فتح بابل منابع بسیار مهمتر و همزمان با رویداد مورد بحث وجود دارند و بدون شک این اسناد، معتبرتر هستند. اسناد و الواح باستانی از فتح بابل به جا ماندهاند که با یکدیگر همانندی دارند، از جمله رویدادنامه نبونئید، استوانه کوروش و حتی استوانهای که از آخرین پادشاه بابل باقی مانده است. نوشتههای منابع عبری هم تا حدودی آنها را تأیید میکنند. علاوه بر اینها، اسناد و مدارک تجاری و اداری بابل که از همان روزهای فتح بابل به دست ما رسیده است، اسناد اشاره شده را تأیید میکنند که این موضوع از اهمیت فراوانی برخوردار است.
در استوانه کوروش میخوانیم:
👈 (و آنگاه که) سربازان بسیار من[=کوروش] دوستانه اندر بابل گام برمی داشتند، من نگذاشتم کسی (در جایی) در تمامی سرزمینهای سومر و اکد ترساننده باشد (استوانه کوروش، بند ۲۴).
همچنین در رویدادنامه نبونئید اینچنین آمده است:
👈 در روز شانزدهم، اوگبارو (Ugbaru)، فرمانده گوتی (Gutium) و سپاه کوروش بدون جنگ وارد بابل شدند (رویداد نامه نبونید-کوروش، ستون ۳، بند های ۱۵ و ۱۶).
گفتههای منابع یهودی درباره کوروش هم قابل بررسی است که با گفتار استوانه کوروش هماهنگی نسبی دارد (نگاه کنید به: کتاب اشعیای نبی، اواخر باب ۴۴ و اوایل باب ۴۵).
اما آثار مهمی که برای پژهشگران تاریخ اهمیت ویژهای دارند، آثاری هستند که با زندگی روزمره مردمان سر و کار دارند. این آثار نمیتوانند به ما دروغ بگویند، چرا که نویسندگان آنها قصد ثبت کردن موضوعاتی دارند که به زندگی روزمره مردم مربوط است. مانند ثبت یک معامله و… هر وقت چنین اسنادی در اختیار داشته باشیم و فعالیتهای پر شمار مردم در زندگی روزمره بدست ما برسد متوجه میشویم که زندگی آرامی در جریان بودهاست. جالب آنکه مجموعهای از این آثار به جا مانده است و نشان میدهد آنچه در رویدادنامه نبونئید و استوانه کوروش آمده، درست است.
برگرفته از:
http://kheradgan.ir/?p=12934⚜ www.kheradgan.ir 🔥 پایگاه خِرَدگان 🔥⚜
@kheradgan