سوت پايان اژه اى بر دوران طولانى "سياست مقدس"
1️⃣ پريروز جنبش دانشجويى براى اولين بار بعد از انقلاب شاهد آن بود كه واژگانى چون "انقلاب"، "عدالت" و "اسلام" نه به مثابه دستمالى براى تطهير نظام، نه به مثابه بلندگويى براى اسكات منتقدين، و نه به مثابه شعارى براى حفظ وحدت و مشروعيت؛ بلكه همچون ايام فراموش شده صدر انقلاب به عنوان مطالبه عينى، عملى، مستقيم و فورى مردم از حاكميت در جاى درست خود قرار گرفت.
2️⃣ وجه ممتاز رويداد بيستم آذر دانشگاه شريف اينجاست كه محل نقد و آرمانخواهى نه دولت و نهادهاى دموكراتيك نظام بودند كه خودبه خود از سوى حاكميت در معرض انتقاد قرار دارند و نه شخصيت يا جريانى كه دستور آتشِ انهدام آن پيشاپيش صادر شده باشد؛ بلكه نهاد انتصابى قوه قضائيه بود كه مستكبرانه همواره شأن خود را بعنوان كانون تقدس و انحصار فقاهتى اجل از پاسخگويى و نظارت عمومى قلمداد مى كند.
3️⃣ به لحاظ جامعه شناختى اما پيام حضور دانشجويان را تنها در يك مفهوم مى توان خلاصه كرد و آن "بى اعتمادى مطلق به قوه قضائيه" است. در مقابل، بى اعتنايى و رفتار و گفتار كاملا يك جانبه، غير مسئولانه و بالا به پايين محسنى اژه اى در شرايطى كه جامعه ايران به سرعت در حال نهايى كردن آخرين جمع بنديها درباره مسدود بودن مسير اصلاح وضع موجود است، مع الأسف نشان از بى خبرى و خواب عميق هيئت حاكمه دارد.
4️⃣ مستقل از هر آنچه فعال شدن دوباره گسل تاريخى ملت-دولت در كوتاه مدت براى ما رقم خواهد زد، رجال و سياستمداران كنونى ايران و تمامى اشراف چسبيده به قدرتِ نسلهاى اول و دوم انقلاب بايد بدانند كه دوران آنان به پايان رسيده و امكان بازگشت به عقب وجود ندارد. دورانى كه سياستهاى معين شده در اتاقهاى دربسته ى بزرگان در لفاف تقدس، ايدئولوژى و شيخوخيت ابلاغ و مردم، نخبگان و جوانان از طريق دستگاه تبليغاتى عقب مانده و مفلوكى چون صداوسيما يا تريبونهاى قرون وسطايى نماز جمعه و بدتر از همه منابر الهيات اسكولاستيك رسمى در مدارس و دانشگاه ها و شيپورچيان به خط شده، به اطاعت و عبوديت و پرهيز از پرسش و تفكر و اراده مستقل فراخوانده مى شدند. اينك پس از چهار دهه تك صدايى، فرصت گفتمان رسمى در اثبات پايبندى به اهداف انقلاب و توانايى در حل مسائل جامعه كاملا پايان يافته و نتيجه اسفبار موجود پيش چشم همگان قرار گرفته است.
♦️آينده اى كه همراه نسل نوى كنونى در حال ظهور است، "جهانى بدون هرگونه مرجعيت" است كه در آن عقلانيت عمومى با پرسشهاى بنيادين خود بساط هر مرده ريگى از جنس سياست مبتذل و منسوخ كنونى را در هم خواهد شكست و آفتاب عقل نقاد جوانان يخهاى تقدس چند هزار ساله شيوخ مقدس نما را ذوب خواهد نمود. از همين منظر است كه سوت بلبلى محسنى اژه اى براى دانشجويان دانشگاه شريف را بيش از هرچيز بايد سوت پايان دوران ورشكسته ى مديران مقدس و نويدى بر آغاز دوباره سياستِ بى حجاب و نقاب در ايران تفسير كرد.
https://t.me/IslamicLeft/439
1️⃣ پريروز جنبش دانشجويى براى اولين بار بعد از انقلاب شاهد آن بود كه واژگانى چون "انقلاب"، "عدالت" و "اسلام" نه به مثابه دستمالى براى تطهير نظام، نه به مثابه بلندگويى براى اسكات منتقدين، و نه به مثابه شعارى براى حفظ وحدت و مشروعيت؛ بلكه همچون ايام فراموش شده صدر انقلاب به عنوان مطالبه عينى، عملى، مستقيم و فورى مردم از حاكميت در جاى درست خود قرار گرفت.
2️⃣ وجه ممتاز رويداد بيستم آذر دانشگاه شريف اينجاست كه محل نقد و آرمانخواهى نه دولت و نهادهاى دموكراتيك نظام بودند كه خودبه خود از سوى حاكميت در معرض انتقاد قرار دارند و نه شخصيت يا جريانى كه دستور آتشِ انهدام آن پيشاپيش صادر شده باشد؛ بلكه نهاد انتصابى قوه قضائيه بود كه مستكبرانه همواره شأن خود را بعنوان كانون تقدس و انحصار فقاهتى اجل از پاسخگويى و نظارت عمومى قلمداد مى كند.
3️⃣ به لحاظ جامعه شناختى اما پيام حضور دانشجويان را تنها در يك مفهوم مى توان خلاصه كرد و آن "بى اعتمادى مطلق به قوه قضائيه" است. در مقابل، بى اعتنايى و رفتار و گفتار كاملا يك جانبه، غير مسئولانه و بالا به پايين محسنى اژه اى در شرايطى كه جامعه ايران به سرعت در حال نهايى كردن آخرين جمع بنديها درباره مسدود بودن مسير اصلاح وضع موجود است، مع الأسف نشان از بى خبرى و خواب عميق هيئت حاكمه دارد.
4️⃣ مستقل از هر آنچه فعال شدن دوباره گسل تاريخى ملت-دولت در كوتاه مدت براى ما رقم خواهد زد، رجال و سياستمداران كنونى ايران و تمامى اشراف چسبيده به قدرتِ نسلهاى اول و دوم انقلاب بايد بدانند كه دوران آنان به پايان رسيده و امكان بازگشت به عقب وجود ندارد. دورانى كه سياستهاى معين شده در اتاقهاى دربسته ى بزرگان در لفاف تقدس، ايدئولوژى و شيخوخيت ابلاغ و مردم، نخبگان و جوانان از طريق دستگاه تبليغاتى عقب مانده و مفلوكى چون صداوسيما يا تريبونهاى قرون وسطايى نماز جمعه و بدتر از همه منابر الهيات اسكولاستيك رسمى در مدارس و دانشگاه ها و شيپورچيان به خط شده، به اطاعت و عبوديت و پرهيز از پرسش و تفكر و اراده مستقل فراخوانده مى شدند. اينك پس از چهار دهه تك صدايى، فرصت گفتمان رسمى در اثبات پايبندى به اهداف انقلاب و توانايى در حل مسائل جامعه كاملا پايان يافته و نتيجه اسفبار موجود پيش چشم همگان قرار گرفته است.
♦️آينده اى كه همراه نسل نوى كنونى در حال ظهور است، "جهانى بدون هرگونه مرجعيت" است كه در آن عقلانيت عمومى با پرسشهاى بنيادين خود بساط هر مرده ريگى از جنس سياست مبتذل و منسوخ كنونى را در هم خواهد شكست و آفتاب عقل نقاد جوانان يخهاى تقدس چند هزار ساله شيوخ مقدس نما را ذوب خواهد نمود. از همين منظر است كه سوت بلبلى محسنى اژه اى براى دانشجويان دانشگاه شريف را بيش از هرچيز بايد سوت پايان دوران ورشكسته ى مديران مقدس و نويدى بر آغاز دوباره سياستِ بى حجاب و نقاب در ايران تفسير كرد.
https://t.me/IslamicLeft/439