ذهنم شده یه صحنه ی تئاتر
من چیزی از تئاتر نمی فهمم میشه یه تئاتر کارگردان نداشته باشه؟ شایدم داره من نمی بینمش من نمی شناسمش
ذهنم شده یه صحنه ی تئاتر
فقط یه بازیگر داره
یه بازیگر لال
حرف نمی زنه لامصب
تماشاچی هم نداره
هیچکس برای دیدنش نیست
هیچکس حتی نمی خواد ببیندش...
تمرینه شاید...
تئاترِ بدون تماشاگر شنیدی تا حالا؟
ذهنم شده یه صحنه ی تئاتر
با یه بازیگر که لال و گنگ هعی دور خودش می چرخه
دهن باز می کنه حرف بزنه صداش در نمیاد
مثل رویا دیدن می مونه
شایدم کابوس
یه صدا می پیچه تو صحنه
بازیگر می شینه به گریه کردن
بلند و های های
لال نیست شاید که این جوری با صدا ضجه میزنه
ذهنم شده یه صحنه ی تئاتر
بازیگرش حرف زدن یادش رفته
می خواد حرف بزنه
هعی از این طرف به اون طرف
با گریه میدوعه
بد بازی می کنه
صحنه عوض میشه
ولی هنوز صحنه ی تئاتره ذهنم
رویا توی کابوس
کابوس توی رویا
.
صدات می پیچه تو سرم
با گریه دنبال یه راه فرارم...
ذهنم شده یه صحنه ی تئاتر
#نیازخاکی
Channel:
@Niyazkhaki