#part29🔥
#zndgi_shahvati🔞👅
#دختر_هوس_باز_پسر_هات
#رابطه_های_متعدد
#رمان_محدودیت_سنی_دارد_لطفا_زیر۲۱سال_جوین_ندین_درغیر_این_صورت_عواقب_باخودتون❌❌❌🔞🔞
بزرگ شدن و #ش_ق شدن #مردونگی مهرداد رو حس کردم. پاشد و سیلی ای به #باس_نم زد. #لیسی👅 بهش زد و گفت:
_اووومم... چه خوشبوعه! و #خوشمزه!
روی دو زانو پشتم ایستاد و #مردونگیش رو به ارومی فرو کرد توش. اهی کشیدم که جووونی گفت و شروع کرد به کمر زدن. #س_ینه هام رو تو چنگش گرفته بود و به سمت خودش می کشید. محکم خودش رو بهم می کوبید و #بی_ضه هاش به #س_وراخ #بهشتم می خورد.
دستش رو گذاشت پشت گردنم و سرم رو به بالش فشار داد. #مردونگیش رو از #س_وراخ پشتم دراورد و تو #بهشتم کرد. می خواست #لذت🔥 ببره از همه جام.
سیلی ای به #باس_نم زد و گفت:
_#جیش💦💦... دارم... سونی
لبم رو گزیدم و گفتم:
_چطوره #صکس_کثیف🔞⛔️ داشته باشیم؟
تا این رو گفتم یهو خودش رو بهم کوبید و داغی #مایعی💦 رحمم رو سوزوند. جیغی زدم که اه غلیظی کشید.
ای مهرداد نفهم! من یه زری زدم تو باید جدی بگیری اخه؟
اهی کشیدم و نگاهی به تخت که به گند کشیده شده بود انداختم. برم گردوند و #مردونگیش رو لای #س_ینه هام گذاشت. #سی_نه هام رو نزدیک کردم که محکم کمر زد. #کلاه_کش به لب هام می خورد. سرم رو خم کردم و #میکی به سرش زدم👅👅. کمر زدنش تند شد و موهام رو به چنگ گرفت.
یهو تا ته تو حلقم فشار داد و #ارض_ا💦 شد. با ولع خوردمش که بیرون کشید و کمی از #آبش💦 رو روی صورتم ریخت.
با دستمال خودش رو پاک کرد و بی حال رو تخت افتاد. هنوز #ارض_ا🔞نشده بودم.
_مهرداد... واسم می خوری؟
پشتش رو بهم بگرردوند
_انتظار نداری که بخورم؟ الان توش #شاشیدم!💦💦
با حالت قهر ازش رو گرفتم. پسره #کثیف هیکلمو به گند کشیده حالا من چندش شدم! نشونت میدم!
اسپری رو برداشتم و فرو کردم تو #بهشتم. با چند #تل_مبه که با دستم زدم توش #ارض_ا شدم و کنار مهرداد افتادم. لگدی بهش زدم که چپ چپ نگاهم کرد. می خواستم برم #دوش بگیرم ولی حال نداشتم. باید قرص هم می خوردم. مهرداد خان ریخته بودن توش.💦🔥⛔️🔞🚫
https://t.me/joinchat/AAAAAFMjiBWlG3UOuFE1sw