‎TA Today (تحلیل رفتار متقابل)‎


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


? Transactional Analysis (TA Today)
دوره تحلیل رفتار متقابل
?? مدرس : سید علی اثناعشری
✳️@esnaasharii

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


⭕️ نحوه توضیح مرگ برای کودک

کودکان ممکن است در کارتون یا کتاب قصه و یا با فوت یکی از نزدیکانشان با پدیده مرگ آشنا ‌شوند. محمدودیت‌های شناختی آن‌ها درک این واقعه را برایشان سخت‌تر می‌کند که توضیحات صحیح در این خصوص می‌تواند به درک بهتر آن‌ها کمک کند.

🔸 پاسخ به سوالات کودکان درباره مرگ

در صورتی که برای کودک سوالاتی از این قبیل ایجاد شود، بهتر است با توجه به میزان درک کودک و با صداقت به او پاسخ داده شود. از دادن جواب‌های سر بالا و غیر واقعی مانند پدر بزرگ به سفر رفته یا خوابیده است، جلوگیری کنید زیرا کودک درک درستی از مسائل ندارد و سبب سردرگمی بیشتر او می‌شود. به طور مثال ممکن است فکر کند خواب باعث مرگ می‌شود و از خوابیدن بترسد.

🔸نحوه دادن خبر مرگ به کودک

اگر یکی از نزدیکان کودک فوت شده، بهتر است که این خبر از طرف شخصی که به کودک نزدیک است، داده شود. باید به کودک اجازه دهید که همه سوالات و احساساتش را در این خصوص بیان کند. از او نخواهید که فراموش کند و به او بفهمانید که شما هم به آن شخص فکر می‌کنید. می‌توانید یکی از وسایل آن شخص یا آلبوم عکسهایش را به کودک بدهید و حتی برای وی یک مراسم کوچک یادبود بگیرید.

🔸 واکنش کودک به مرگ

درکی که کودک از مرگ دارد با درک یک بزرگسال متفاوت است و مفهوم مرگ برای او خیلی شناخته شده نیست. هر کودک با توجه به ویژگی‌های شخصیتیش ممکن است واکنش‌های متفاوتی به این پدیده نشان دهد. حتی ممکن است واکنش خاصی نشان ندهد و این به معنای بی‌احساسی بودن او نیست. کودک ممکن است حس ترس یا احساس گناه پیدا کند، که توضیحات واضح و شفاف در مورد علت مرگ می‌تواند این احساس را برطرف کند. به کودک کمک کنید تا احساساتش را بیان کند. کشیدن نقاشی با یکدیگر در این خصوص بسیار کمک کننده است. به او نشان دهید که کنارش هستید تا احساس تنهایی و عدم امنیت نداشته باشد.

🔸لزوم مشورت با مشاور کودک

با توجه به این که کودک درک درستی از مسائل پیرامون خود ندارد و ذهن کنجکاوش دنبال روابط علت و معلولی است، ممکن است نتیجه‌گیری‌های اشتباهی از اتفاق پیش آماده داشته باشد که مشکلات جدی برایش در آینده ایجاد کند. اگر در شرایط سخت این چنین قرار گرفته‌اید بهتر است از کمک حرفه‌ای در این زمینه برخوردار شوید تا آسیب‌های احتمالی را به حداقل رسانید و به کودک کمک کنید که این مرحله را با سختی کمتری پشت سر گذارد.

#آموزشی
#فرزند_پروری
@TA2Day




🔹البته ارزشداوريهاي ديگران به لحاظ آثار و نتايج عملي‌اي كه بر آنها مترتب مي‌شود مراحلي دارند و مثلاً اگر كار به جايي كشيد كه جان انسان در خطر افتاد انسان بايد، با رجوع به عقل و اخلاق خود، محاسبه كند كه آيا آن ارزشي كه براي آن مي‌خواهند او را بكشند مهمتر است يا ارزش حفظ جان؛ و اگر نتيجه اين بود كه حفظ جان مهمتر است بايد پاسداري از جان كند. بنابراين، به طور كلي ارزشداوريهاي ديگران تا جايي بي‌اهميت‌اند كه آن ارزشي كه انسان براي آن به رأي ديگران بي‌توجه است مهمتر از آن چيزي باشد كه ارزشداوريهاي ديگران را به خاطر آن به خطر مي‌اندازد. البته مردم در اينجا متفاوت‌اند، كساني هستند مثل سقراط كه ارزشي كه در پي پاسداري‌اش هستند مهمتر از جانشان است. البته در اينجا مردم متفاوت‌اند؛ به سقراط هم پيشنهاد جريمة مالي شد و هم پيشنهاد فرار، اما نپذيرفت، چون مي‌گفت جرمي كه بدان محكوم شده‌ام اين است كه افكار جوانان را فاسد مي‌كنم، پس چنين كسي نبايد با پول آزاد شود، زيرا چگونه ممكن است كه با پرداخت پول دوباره بتوانم بروم و افكار ديگران را فاسد كنم؛ چقدر ظريف‌انديشي هست در اين سخنان! يا دربارة فرار هم مي‌گفت چگونه است كه اگر به موجب قانون من صاحب حيثيت و ثروت و غيره مي‌شدم قانون را مي‌پذيرفتم، اما به محض اينكه به موجب قانون امور منفي نصيبم شود آن را نپذيرم؟ بنابراين، وقتي انسان هر نوع كه زندگي كند بالاخره يكي را خشنود مي‌كند و يكي را ناخشنود، پس بايد طوري زيست كه خود دوست مي‌دارد.

🔹به اين سبب بر اين موارد تأكيد كردم كه روانشناسان چند مورد از علائم سلامت روان را ذيل اين امور مي‌آوردند، مثل پاسداشت فرديت خود و بي‌توجهي به داوري ديگران، كه به نظر من در واقع اينها همگي ذيل سازواري اجتماعي مي‌گنجند.

🔹بعد ديگر سازواري اجتماعي اين است كه همان طور كه زندگي انسان همه را راضي نمي‌كند، عكس آن هم درست است، يعني زندگي همه انسان را راضي نمي‌كند و بنابراين، انسان بايد بپذيرد كه ديگران هم به راه خود روند؛ و اين مداراست، يعني تحمل زندگيهاي تفردگراي ديگران، كه علامت سلامت روان است. مدارا غير از تحمل است، ممكن است انسان زندگي ديگري را تحمل كند، چون دستش به جايي نمي‌رسد، اما مدارا يعني اينكه انسان تفرد ديگران را به عنوان يك واقعيتي اجتماعي بپذيرد و به لحاظ عاطفي و رواني محترم بشمارد. كساني كه دربارة اكوسيستم كار مي‌كنند مي‌گويند اگر انسان بتوانيد گُلي را پديد آورد كه همة ويژگيهاي مثبت همة گلها را داشته باشد و هيچ كدام از ويژگيهاي منفي گلهاي ديگر را نداشته باشد و همة زمين را با آن پر كنيم، طي سه سال كل زمين نابود مي‌شود، چون بقاي سيستم طبيعي به تفاوت است. بقاي كمّي و كيفي زندگي اجتماعي انسان هم به اين است كه هركس زندگي دنيايي خود را داشته باشد و قانون فقط در پي اين است كه از تصادم اين دنياهاي متفاوت جلوگيري كند.

استاد مصطفی ملکیان،روانشناسی اخلاق
@mostafamalekian
#آموزشی
@TA2Day


✅ سازواری اجتماعی

🔹سازواري اجتماعي، يعني انسان در هر اوضاع و احوال اجتماعي‌اي بتواند زندگي كند، كه البته غير از نفاق و رياست.

🔹براي شناخت سازواري اجتماعي بايد قوانين اجتماعي را از واقعيتهاي اجتماعي تفكيك كرد. وقتي انسان در زندگي اجتماعي خود به امري برخورد كرد و آن را در قالب قضيه درآورد و موضوع آن قضيه موجود خاص بود با يك واقعيت اجتماعي مواجه است، مثل وقتي كه انسان مطلع مي‌شود كه همسايه‌اش بيمار است، چون به يك واقعيت خاص (جزئي) اشاره دارد. گاهي هم وقتي آن امر را انسان در قالب قضيه درمي‌آورد دربارة موجود خاصي سخني گفته نمي‌شود، مثل اين قضيه كه «اگر چيزي فراوان شود قيمتش كم مي‌شود»، كه اين يك قانون اجتماعي است، چه در قالب قانونهاي كلي (موجبة كليه و سالبة كليه) و چه در قالب قانونهاي آماري.

🔹سازواري اجتماعي به اين معناست كه انسان در وهلة اول قوانين اجتماعي را، تا وقتي بر قانون بودنشان باقي‌اند، بپذيرد. واقعاً ممكن است انسان قانوني را نپذيرد، شايد قطعي‌ترين قانون اين باشد كه هر انساني مي‌ميرد، با اين حال بسياري از انسانها نسبت به آن بي‌تفاوت‌اند. پذيرش قانون اجتماعي نوعي مطلوبيت در زندگي اجتماعي حاصل مي‌كند؛ همة قوانين را نه‌تنها به لحاظ ذهني، بلكه به لحاظ رواني هم بايد پذيرفت. در وهلة دوم، دربارة واقعيتهاي اجتماعي، بايد دانست كه كدام دگرگوني‌پذير است و كدام دگرگوني‌پذير نيست؛ واقعيتهاي اجتماعي دگرگوني‌ناپذير را هم بايد مثل قوانين اجتماعي پذيرفت، والا سلامت رواني انسان به خطر مي‌افتد. بايد پذيرفت كه مثلاً بچة من فلج است و با پيشرفتهاي كنوني علم پزشكي قابل بهبود نيست، والا هيچ كمكي به هيچ كس (چه خودمان و چه فرزندمان) نكرده‌ايم و بلكه آسيب رسانده‌ايم و درد و رنج خود و فرزندمان را افزايش داده‌ايم. اما دربارة واقعيتهاي اجتماعي دگرگوني‌پذير بايد ديد واقع‌بينانه داشت و ديد كه آيا خوب هستند يا بد. چون خيلي واقعيتهاي اجتماعي دگرگوني‌پذيرند اما اتفاقاً چيز خوبي هم هستند و نبايد آنها را دگرگون كرد و مثل بعضي ادعا كرد كه بزرگي انسان به اين است كه همه‌جا فلك را سقف بشكافد و طرحي نو دراندازد. بنابراين، ما مي‌مانيم و فقط واقعيتهاي اجتماعي دگرگوني‌پذير ناخوب؛ وقتي با اين ديد به زندگي اجتماعي خود بنگريم خواهيم ديد كه چه اندازه سازواري اجتماعي و در نتيجه سلامت رواني كمي داريم.

🔻چند مورد از واقعيتهاي اجتماعي دگرگوني‌ناپذير و واقعيتهاي اجتماعي دگرگوني‌پذير خوب هستند كه روانشناسان نام برده‌اند و در اينجا اشاره‌اي به آنها مي‌كنم:

1️⃣ انسان بايد واقعيت تفاوتهاي خود با ديگران را بپذيرد، والا اولين اثر عدم پذيرش اين واقعيت اين است كه هميشه در مقام نظر خود را در حال مقايسة با ديگران و در مقام عمل در حال مسابقة با ديگران مي‌بيند و اين زندگي او را تلخ مي‌كند.

2️⃣بايد پذيرفت كه نمي‌توان چنان زندگي كرد كه همة انسانها از طرز زندگي ما خوشنود شوند، اين كار، به قول شاعر، حلقة اقبال ناممكن جنبانيدن است. اگر انسان به دنبال بدآيند و خوشايند ديگران باشد فقط زندگي خود را نابود كرده است و نهايتاً هم به مقصود نمي‌رسد. كساني كه به اين قاعده التزام دارند، به تعبير بودا، مثل كرگدن تنها سفر مي‌كنند و نوعي تكروي دارند. نبايد اين تكروي را به عجب تعبير كرد، بايد اين را هم لحاظ كرد كه وقتي انسان تماماً به دنبال اين است كه خود را به عضويت يك مجموعه‌اي درآورد و هر وقت از او مي‌خواهند خود را معرفي كند با عضويتهايش خود را معرفي مي‌كند و هيچ وقت ويژگيهاي فردي‌اش را نمي‌گويد به دنبال همرنگي با جماعت است و خود را نفي مي‌كند.

🔹 كسي كه به دنبال همرنگي با اجتماع است ارزشداوريهاي ديگران برايش اهميت مي‌يابد و چون مي‌خواهد ارزشداوريهاي منفي ديگران متوجه او نشود نهايتاً خود را فراموش خواهد كرد. انسانهايي كه سلامت رواني دارند به ارزشداوريهاي ديگران توجهي نمي‌كنند. البته روانشناساني، مثل پِرز، هستند كه در اين جهت افراط مي‌كنند و نوعي زندگي ملامتي را توصيه مي‌كنند و مثلاً در جايي كه خوردن مشروب را قبيح مي‌دانند طوري آب مي‌خورند كه وانمود كنند مشروب است. اين حالت افراطي درست نيست، چون همين حالت هم در بند ارزشداوريهاي ديگران است. انسان وقتي راه زندگي درست خود را بيابد (كه يك مؤلفه‌اش اخلاقي بودن است) ديگر ارزشداوريهاي ديگران مهم نخواهد بود.

(ادامه)👇👇👇
#آموزشی
@TA2Day




#موسیقی🎼

موسیقی امشب ما برای شما 👇🏻👇🏻👇🏻🌺🌺


ادامه 👆🏻👆🏻👆🏻
✅ باورها چگونه شکل می گیرند؟

🔺باوری که به صورت بیرونی ساخته می‌شود

تجربه و آزمایش درست یعنی چیزها را به صورت عملی برررسی کنیم، آنها را مشاهده کرده و قبل از شکل‌دهی یک باور، شواهد و مدارک کافی جمع‌آوری کنیم. متاسفانه زمان ما فقط امکان امتحان کردن تعداد محدودی از چیزها را میسر می‌کند.
جایگزین پیدا کردن و کشف مسائل برای خودمان این است که به چیزهایی که دیگران کشف کرده‌اند اعتماد کنیم. کسانیکه به طور کلی ترجیح می‌دهند اعتقادات دیگران را بپذیرند، معمولاً حس نیاز بیشتری به کنترل دارند. آنها به دنبال به نتیجه رسیدن سریع هستند و از عدم‌قطعیت و تردید اکتشاف دوری می‌کنند. آنها همچنین میل بیشتری به اعتماد کردن به دیگران و جستجوی صداقت و امانت دارند.


🔺متخصصین

متخصصین کسانی هستند که ثابت کرده‌اند در بعضی حیطه‌ها علم دارند. آنها مهارت‌ها و توانایی‌های نشان‌دادنی دارند و معمولاً حرفه‌ای‌هایی هستند که برای تخصصشان به آنها حقوق می‌دهند. وقتی چیزی به شما می‌گویند، دلیل خوبی برای پذیرفتن آن دارید.
متخصصین را هم می‌توانید از نزدیک ببینید و هم از طریق کتاب‌ها و سایر رسانه‌ها به اطلاعاتشان دسترسی پیدا کنید. اما وقتی به علم و مهارت آنها دسترسی پیدا میکنید، به آنها اعتماد میکنید زیرا می‌دانید که متخصص هستند.کسانیکه به دنبال متخصصین هستند افرادی نسبتاً واقع‌بین هستند. آنها اعتماد می‌کنند اما نه کورکورانه. آنها به دنبال کسی هستند که بتواند در یک زمینه خاص کمکشان کند.

🔺قدرت

تفاوت بین یک متخصص و یک منبع قدرت این است که منبع قدرت را بخاطر موقعیت و توانایی کاریزماتیکی که دارند باور دارید و نه بخاطر یک دلیل منطقی که میدانند درمورد چه صحبت میکنند.مدیران،کشیشان ووالدین همه باورهایی را ارائه می‌دهند که برمبنای موقعیت و مقامشان است نه تخصصشان. درواقع، خودمان هم خیلی‌وقت‌ها در بحث‌ کردن‌هایمان از این قدرت استفاده می‌کنیم.کسانیکه به قدرت‌ها اعتقاد دارند، دنباله‌رو هستند. آنها به تقدس آن مقام باور دارند و خیلی راحت قابل‌نفوذ هستند و فریب میخورند. آنها نیاز شدیدی به متعلق شدن و پذیرش اجتماعی دارند. این منابع قدرت معمولاً کسانی که می‌توانند کورکورانه باورشان کنند را پیدا میکنند.

🔺قانون

قانون دسته‌ای از حقایق بدون چالش است که در متون علمی دیده می‌شود. اینها دسته حقایقی هستند که بیشتر کسانی که در آن حیطه کار می‌کنند به آن باور داشته و بدون هیچ سوالی آن را می‌پذیرند. همه کشفیات و بحث‌ها از این مبانی شروع می‌شود.برای به چالش کشیدن یک حکم یا قانون عمومی باید خودتان را در خط آتش قرار دهید، مخصوصاً از آنهایی که زندگی خود را به قبول کورکورانه این حکم پایه‌گذاری کرده‌اند. از همین جاست که پیشرفت‌های علمی صورت می‌گیرند. همچنین این کار کمک می‌کند بتوانید توضیح دهید چرا پذیرش عمومی و ساخت یک حکم جدید بیشتر از یک نسل طول می‌کشد.

🔸تعییرباورها

وقتی می‌خواهید باورهایی را تغییر دهید، باید ببینید آن فرد باور خود را از کجا به دست آورده است. اگر این باورها، باورهایی خودساخته برای اوست، آنوقت باید او را با تجربیاتی جدید آشنا کرده یا با او بحث منطقی کنید. اما اگر این باورها بیشتر بیرونی باشند، آنوقت باید بعنوان یک متخصص یا منبع قدرت با او حرف بزنید یا کسی را بیاورید که بتواند این نقش را به خوبی بازی کند

#آموزشی

@TA2Day


✅ باورها چگونه شکل می گیرند؟

باورها از دو منبع شکل می‌گیرد: تفکرات و تجربیات خودمان یا قبول کورکورانه حرف‌های دیگران. این دو روش کاملاً متفاوت هستند و معمولاً برمبنای اولویت‌ها و گرایشات نسبت به دنیا و آدم‌های اطرافمان شکل می‌گیرند.

🔺باورهای خودساخته

اینها اعتقاداتی هستند که خودمان آنها را می‌سازیم. کسانیکه معمولاً ترجیح می‌دهند اعتقاداتشان را خودشان بسازند افرادی با اعتمادبه‌نفس، روشن و کنجکاو هستند. آنها به جای راحتی و پذیرش اجتماع به دنبال حقیقت هستند. آنها بحث و مذاکره را به پذیرش سریع و کورکورانه ترجیح می‌دهند. آنها می‌خواهند با عدم‌قطعیت و تردید زندگی کنند تا اعتقادشان شکل بگیرند.

🔺تجربه

تجربه درس سختی است ولی فقط یک نادان می‌تواند آن را نخواند.» تجربه تنها راه و روشی است که در یافتن حقیقت کمکمان می‌کند.
از کودکی همه چیز را برای خودمان امتحان می‌کردیم و همچنان در زندگی گاه و بیگاه از این روش استفاده می‌کنیم. اینکه تا چه میزان از راه تجربه کردن بخواهیم به حقیقت برسیم به عوامل مختلفی مثل راهنمایی والدین و سطح و سبک تحصیلاتمان بستگی دارد.تجربه برای پیشرفت مداوم اعتقادات و الگوهایی که استفاده می‌کنیم، مفید است. بعنوان مثال، فردی ممکن است در خانه کاملاً صادق باشد اما متوجه شود که به زبان آوردن افکار شاید در محیط کار چندان موثر نباشد.

🔺آزمایش

تجربه از اتفاق‌هایی به دست می‌آید که برایمان می‌افتند. اما ممکن است تعمداً جستجو شود، مخصوصاً وقتی آزمایشات مختلف را انجام می‌دهیم.
از نقطه ‌نظرعلمی، حقیقت از آزمایشات دقیقی به دست می‌آید که ثابت میکند چه چیز درست است و چه چیز نیست. بااینحال حقایق «اثبات‌شده» باز به طور مداوم به چالش کشیده شده و دوباره و دوباره بررسی میشوند. همچنین ممکن است آزمایشات غیررسمی هم در زندگی روزانه برای امتحان کردن و اثبات عقاید و باورهایمان انجام دهیم.یک فایده مهم آزمایشات دقیق و فکرشده در قوی و دقیق‌تر کردن باورهایمان است که نشان می‌دهد این باورها کجا مورداستفاده دارند و کجا ندارند. قوانینی که با تحقیقات دقیق و مستدل می‌سازیم به احتمال بیشتری حقیقت داشته و قابل‌باورند.

🔺تعمق

یک نوع دیگر از آزمایشات بیرونی، تفکر درونی و فکر کردن است. این بسیار ساده‌تر بوده و معمولاً سریعتر قابل انجام است. این کار را می‌توانید در همه جا انجام دهید، گرچه بهتر است زمانی انجام شود که چیزهای خارجی برای پرت کردن حواس وجود نداشته باشد.
تفکر و تعمق شامل اندیشه کردن عمومی درمورد چیزها و ایجاد الگوهای درونی ذهنی است که به توضیح دنیای بیرون کمک می‌کند.
تعمق از این جهت که درونی است نه بیرونی، متضاد تجربه است. همچنین می‌تواند مکمل باشد زیرا معمولاً یا بعد از یک تجربه تفکر می‌کنید و یا بعد از تعمق درونی به دنبال تجربه بیرونی می‌روید.

🔺تعمیم‌دهی

یک بخش مهم از باورهای خودساخته زمانی است که نتایج تجربیات و آزمایشات را به دست آورده و بعد (معمولاً از طریق تعمق) آن را تعمیم می‌دهیم تا تصور کنیم چیزی که برای یک موقعیت کشف کرده‌ایم، در موقعیت‌های دیگر هم صدق می‌کند.
بعنوان مثال، اگر کودکی متوجه می‌شود که نق زدن برای والدینش روشی موفق است، آنوقت تعمیم می‌دهد که این می تواند یک راه مفید و لازم برای رسیدن به چیزهایی است که از دیگران هم می‌خواهد.
مشکل تعمیم‌دهی از تجربیات این است که یک چیز که در یک موقعیت درست است، معمولاً در موقعیت‌های دیگر نیست. آزمایشات رسمی می‌تواند به بالا بردن کیفیت تعمیم‌دهی کمک کند اما همچنان با زمانی که داریم محدود می‌شویم.

#آموزشی
ادامه👇🏻👇🏻👇🏻
@TA2Day


‏اگر خودت اجازه ندهی
چیزی نمی‌تواند آزارت دهد

ارنست همینگوی

@TA2Day


به مناسبت روز جهانی کودک ☺️😍🌹❤️
@TA2Day


پرهیز از بحران و بزرگ‌نمایی، به نفع چاره‌جویی

یافتن راه‌حل در فضایی امن و قابل اعتماد در گرو برخورد آرام، منطقی و سنجیده بزرگترها است.

#آموزشی
#فرزند_پروری
@TA2Day




Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
فرهنگی که در مواجهه با امداد رسانى به آسيب ديدگان تصادف لازم داریم داشته باشیم☺️🌹
#آموزشی
@TA2Day


نگاه کارتونی کودک به دنیا

به دلیل داشتن تخیلات خاص ذهنی و عدم حضور تعقل و منطق در کودکان نو پا، زاویۀ نگاه کودکان با زاویۀ نگاه بزرگترها به دنیا متفاوت است. اگر قصد دارید از دریچه نگاه کودک خود بیشتر مطلع شوید، از تلوزیون کارتون تماشا کنید.
هنر پدری و مادری در این است که آنها بتوانند دنیا را از پشت کاسه چشمان کودکشان ببینند، نه از پشت کاسه چشم خودشان !

نگاه او به دنیای پیرامون "نگاه کارتونی" است. درست شبیه آنچه در کارتون ها اتفاق می‌افتد . هنگامی که کودک دست شما را رها می‌کند و وسط خیابان می پرد ، نه تنها در ذهنش تصوری از مرگ ندارد بلکه فکر می کند اگر به زیر ماشین برود مثل کارتونها تبدیل به کاغذ شده و دوباره می‌تواند به حالت اول برگردد.

دکتر حسام فیروزی
@drhesamfiroozi
#آموزشی
#فرزند_پروری
@TA2Day




#موسیقی🎼

موسیقی امشب ما برای شما 👇🏻👇🏻👇🏻🌺🌺


تجربه ۲ روزه به همراه هم
با تمرینات گروهی برای بیان احساسات درگذشته و التیام زخمهای حاصل از آن با ایجاد فرصتی امن برای ابراز آنها

@TA2Day


#آموزشی
@TA2Day




Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
خشونت روانی و کلامی، رایج‌ترین نوع خشونت خانگی
چه برای مردان و چه برای زنان

#آموزشی
@TA2Day

Показано 20 последних публикаций.

3 931

подписчиков
Статистика канала