⭕️ ما اگر به self رو بیاوریم خواهیم دید که آرامش بیشتری داریم، استرس و افسردگی کمتری داریم و شادی مان بیشتر است.
✍ مصطفی ملکیان
[هر کدام از انسانها یک خود واقعی دارند self . "خود" یعنی "تو چنان که واقعا هستی" ولی هر کدام از انسانها، یک تصوری هم از خود واقعی شان دارند که این تصور، با خود واقعی شان انطباق ندارد که به آن ego می گویند.]
🔹افلاطون از ما می خواست که کاغذی برداریم و هرچیزی را که در زندگی ما مطلوب است بی آن که اندیشه ای بکنیم، سریع بر روی کاغذ بنویسیم. مطلوب یعنی آنکه دو ویژگی داشته باشد:
اول- چیزهایی که دوست داریم آنها را داشته باشیم
دوم- آن چیزها را نداریم
🔹فرض کنید یک فهرست ۵۰۰ تایی تهیه می شود افلاطون می گفت اکنون درباب آنها بیاندیشید و در مورد این ۵۰۰ تا بازاندیشی کنید یعنی تامل و درنگ کنید و ببینید که کدام یک از اینها را برای خودشان می خواهید و کدام یک را برای اینکه شما را به چیزی دیگر می رسانند، می خواهید مثلا پول را می خواهیم تا ما را به خریدن خانه، ماشین، وسایل عالی زندگی برسانند و همچنین برای آنکه اگر بیمار شدیم، بتوانیم به بیمارستانی با پزشکانی بسیار عالی برویم یا به زیبایی اندام برویم یا وسایل آرایشی و .... بخریم. پول را می خواهیم برای رسیدن به آنها. یعنی گروهی از موارد، پله می شوند تا شما را به چیزی دیگر برسانند.
🔹با این کار آن فهرست تقلیل می یابد به مثلا ۱۰۰ مورد. مثلا پول کمک می کند تا از طریق رسیدن به آن موارد، به محبوبیت برسیم. افلاطون در اینجا می گوید آن قبلی ها را حذف کنید و دائما این کار را ادامه دهید. از این طریق تعداد موارد، اندک و اندک تر می شود. افلاطون می گفت هرآنکس که صادقانه این کار را بکند، بالاخره می رسد به ۳ مورد:
الف) حقیقت: انسان از فریب خوردن متنفر است. انسان از اینکه دستخوش اوهام و اباطیل بشود، بدش می آید.(عالم نظر)
ب) جمال: انسان از زیبایی لذت می برد و از این لذت بردن، نمی خواهد به جایی برسد (عالم احساسات و عواطف و هیجانات)
ج) خیر (عالم عمل)
روح انسان، این سه را دوست دارد.
🔹سوال: آیا ما واقعا اینگونه هستیم؟ یعنی آیا ما خود اخلاقی زیستن را دوست داریم؟ دو طرز زندگی را در نظر بگیرید که در اولی شما همۀ قواعد اخلاقی را می توانید زیر پا بگذارید و به خیر پشت کنید و دومی اینکه همۀ قواعد اخلاقی را رعایت می کنید و رو به خیر هستید.
🔹اگر به شما بگویند اگر اولی را برگزینی به مواردی و فواید خیلی عالی دست خواهی یافت و اگر به شکل زندگی دوم نیز زندگی کنی دقیقا به همان خیرها دست خواهی یافت. شما کدام را برمی گزینید؟ درجواب شما می گویید اگر بناست دقیقا به یک چیز برسم پس بهتر است قواعد اخلاقی را رعایت کنم.
🔹 افلاطون می گوید انسان از خودِ اخلاقی زیستن خوشش می آید ولی چرا گاهی آن را زیر پا می گذارد؟ برای انکه اگر راست بگویم، به شهرت به محبوبیت و آبرو و .... لطمه می رسد. من اخلاقی بودن را دوست دارم ولی اینها را هم دوست دارم و ترجیح هم می دهم. اگر من این دو طرز زندگی را ببینم که دقیقاً به یک نتیجه برسند، من بی شک و شبهه، اخلاقی زیستن را انتخاب می کنم، ما آنچنان آفریده شده ایم که عاشق خیر هستیم برای ego آنها مهم هستند یعنی شهرت، قدرت، محبوبیت، آبرو و علم آکادمیک، احترام. به خاطر اینها اخلاق را زیر پا می گذاریم اگر به self اهمیت قائل باشیم فقط به آن ۳ تا اهمیت قائل خواهیم بود یعنی حقیقت (علم ریاضی، منطق، فلسفه، علوم تجربی، تاریخ، عرفان و برخی هم می گویند علوم دینی و مذهبی)، جمال (هم نشینی با طبیعت و ورود به عالم هنر) و خیر.
🔹ما اگر به self رو بیاوریم خواهیم دید که آرامش بیشتری داریم، استرس و افسردگی کمتری داریم و شادی مان بیشتر است. پس من اخلاقی زندگی می کنم بخاطر توجه کردن به self و self از اخلاقی زیستن سود می برد اما ego سود نمی برد.
🔅سخنرانی استاد مصطفی ملکیان تحت عنوان چرا باید اخلاقی زیست ، جلسه سوم
@mostafamalekian