تور گردانان ورودي به ايران يا قهرمانان ملي ؟ !
امروز سه شنبه ١٥ اسفند در پرواز تركيش به سوي برلين نشسته ايم تا مسير استانبول به برلين را طي كنيم،مهماندار برايمان روزنامه مياورد،روزنامه وال استريت ژورنال روز ٥ مارچ ٢٠١٨ است و در صفحه A17 تيتر بزرگي چاپ شده تحت عنوان:
دنيا براي متوقف كردن ايران بايد متحد شود
با كنجكاوي مطلب را ميخوانم و طبق معمول راجع به محدود كردن نظامي و اتمي ايران نوشته و پيشگيري از قدرت ايران در خاورميانه و تهديد ايران براي اسرائيل به عنوان متحد آمريكا و شلوغي هاي اخير ايران و ساير مطالبي كه ايران را نقد مي كند ؟ !
و حال ما به كجا مي رويم ؟
ما براي حضور در نمايشگاه گردشگري ITB برلين آلمان كه از فردا ١٦ اسفند معادل ٧ مارچ تا ٢٠ اسفند برگزار مي شود عازم هستيم با شوق و ذوق...
و حالا هدفمان چيست ؟
معرفي ايران به تورگردانان آلمان وجهان و جذب گردشگران خارجي براي سفر به ايران و ارز آوري براي كشور كه در حقيقت همان صادرات است.
در اين پرواز و ساير پروازهاي منتهي به برلين طي اين چند روز ، خيلي ها براي حضور در نمايشگاه ITB مي آيند و قطعا اين تيتر و متن خبر را در وال استريت ژورنال ميخوانند.
كمي با خودم فكر مي كنم به اين همه تبليغات منفي عليه ايران و از مسافر صندلي كناري كه خارجي است ميپرسم آيا اين تبليغات در او به عنوان خارجي تاثير دارد و او در جواب ميگويد بله ؟ !
ميگويم شغلت چيست و ميگويد آژانس مسافرتي و آشنا مي شويم و او هم براي ITB عازم برلين است و ميپرسم كه براي غرفه چقدر هزينه كرده ايد و ميگويد هيچ ؟ ! ميگويد ما وقتي ماليات بر درآمد مي دهيم وظيفه دولت است كه شرايط را براي ما مهيا كند و همه ابزارها را فراهم كند تا ما به كشورمان تور بياوريم و از محل درآمد حاصله سالانه ،ماليات بر درآمد بدهيم.
كمي با خودم فكر مي كنم در اين شرايط سخت و بحراني سياسي و اقتصادي كه همه شيپورهاي جهان بر عليه ايران بوق مي زنند و هر حركت و رفتار و اتفاق ما منجر به تصوير سازي منفي عليه ايران مي شود و نگاه توريست ها را به ايران كمرنگ مي كند پس ما براي چه به ITB مي رويم و ميخواهيم چه كنيم ؟ بجنگيم براي ارز آوري و صادرات ؟ بجنگيم براي قانع كردن خارجي ها براي امنيت ايران ، بجنگيم براي پُر كردن هتل ها و خطوط پروازي ، بجنگيم براي ايجاد كسب و كار براي تورليدرها، بجنگيم براي ايجاد درآمد مكان هاي تفريحي توريستي ، بجنگيم براي ورود دلار و يورو به كشور ؟؟؟؟؟؟
آخر مگر ما جنگجو هستيم،مگر ما جهادگريم كه بايد براي منافع روستائيان و صنايع دستي و جوامع محلي مبارزه كنيم ؟
بله دقيقا همينطور است ، اگر وزرات نفت با فروش منابع كشور به خارجي ها ارز وارد مي كند ، اگر با فروش معادن و تخليه كشور ،ارز وارد مي شود ، اگر بافنده فرشي با از دست دادن چشمانش فرش مي بافد و صادر مي شود ، ما به ازاء هر توريست بيش از هزار دلار وارد كشور مي كنيم و نه منابعي ميفروشيم نه آلايندگي ايجاد مي كنيم نه ...
در واقع وفادار ترين تجار به كشور ، تورگردانان ورودي هستند كه بدون از دست دادن ذره اي از منابع و ثروت هاي كشور ، لحظات به ياد ماندني به خارجي ها ميفروشند و ارز وارد مي كنند.
اما در چه شرايطي ؟ در شرايطي كه كه هيچ چيز به نفع ايران نيست و با جنگيدن مسافر ميگيريم.
شايد شما فكر كنيد كه معرفي ايران و پتانسيل هاي آن به جهان توسط دولت انجام مي شود و تورگردانان فقط به فروش پكيج هاي مسافرتي ميپردازند ؟
به عنوان مثال من اميرحسين جعفري مديرعامل شركت سفرهاي علاءالدين در ITB برلين يك غرفه ٣٤ متري در سالن ايران دارم و بابت هر متر غرفه مبلغ ٥٠٠ يورو و جمعا ١٧٠٠٠ يورو پرداخت كرده ام كه تا اينجا مي شود ١٠٠ ميليون تومان،هزينه پرواز سه نفر از ايران و اقامت در هتل و دستمزد كاركنان محلي هم مي شود ٣٠ ميليون تومان و چاپ و توليد بروشور و محصولات معرفي ايران هم حدودا ٥٠ ميليون تومان و اگر بخواهيم واقع بين باشيم با ساير هزينه ها ، معرفي ايران توسط شركت سفرهاي علاءالدين معادل ٢٠٠ ميليون تومان آب خورده است تا بتوانيم در صورت مثبت بودن شرايط براي ايران تور بياوريم و هتل ها را پُر كنيم و به تورليدرها كار بدهيم و كاركنان موزه ها فعال باشند و كنسولگري هاي ايران درآمد صدور ويزا داشته باشند و ...
واقع بينانه فكر كنيم
اين همه داستان به اينجا ختم نمي شود؟
كاش فقط ٥٠ ميليارد تومان از اين همه بودجه كشور براي معرفي ايران در گردشگري جهان توسط دولت مصوب مي شد و مستقيما براي معرفي ايران هزينه مي شد و بازده آن ورود دلار و يورو به كشور بود.
ايران آينده خوبي دارد اما حالا زمان جنگيدن قهرمانان تور ورودي براي كاري جهادي در حوزه معرفي ايراني زيبا و جادويي به سراسر جهان است تا چرخ اقتصاد كشور بچرخد.
نوشته اميرحسين جعفري
@amirjafarikashiسه شنبه ١٥ اسفند ٩٦
برلين آلمان
@ahjafari