گاه گویه های مطهر


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


نوشته ها و سروده های سیدعلیرضاشفیعی مطهر

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


دیکتاتور کیست؟!

#شفیعی_مطهر

گفت: به چه کسی میگن دیکتاتور؟!

گفتم: تو کدام یک از این دو گزینه رو درست می دونی؟

اولی همه فدای یک نفر!

دومی یک نفر فدای همه!

گفت: تا اون نفر کی باشه!

گفتم: مثلا تو باشی!

گفت: گزینه اولی درسته!!

گفتم: دیکتاتور یکی مثل خود توست!

گفت: من که تاج و تحت سلطنت ندارم!

گفتم: دیکتاتوری یک خوی و خصلت است،نه تاج و تخت و.....سلطنت!


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1109)



«تبارِ جَم» و «اعتبارِ عَجَم»!



ما نه باید به «تبارِ جَم» بنازیم و نه به «اعتبارِ عَجَم».

بلکه ما ضمن افتخار به «پویایی ریشه»،باید به «شکوفایی اندیشه» ببالیم .

ما بسی «فرزانگان اندیشمند» و «نُخبگان ورجاوند» داشته ایم،

ولی آن چه امروزه «گره از کار می گشاید» و «گریوه ابتکار می پیماید»،

«تفکُّرِ پویا» و «تدبُّرِ پایا» است.

«پُرسش های چیده» و «چالش های پیچیده» امروز را

نمی توان با «مُخ های بسته» و «پاسُخ های گُجسته» دیروز

«جواب» داد و پرسشگر را «مُجاب» کرد.

اگر «شگردِ پیشین»،«دردِ دیرین» را درمان می کرد،

اکنون «دردِ روز»،«شگردِ امروز» را می طلبد.

امروزه هر که «به روز» نیست،«عَجوز» است!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—----------------------------

تبار: اصل و نسب،نژاد،خاندان،دودمان

جَم: مخفّف جمشید چهارمین شاه پیشدادی،پادشاه بزرگ و بلندقدر

عَجَم: کشورِ ایران،غیرعرب اعم از ایرانی و ترک و اروپایی

گریوه: پشته ،تپه،گردنه کوه

تدبُّر:اندیشیدن،چاره اندیشی،عاقبت نگری

چیده: آن چه از میان چیزهایی برگزیده و جدا کرده باشند

چالش: جنگ و جدال،جولان و حمله

گُجسته: پلید و ناپاک،زشت،مقابل خجسته

مُجاب: پاسخ داده شده،کسی که جواب شنیده

شگرد: روش ،طریقه، فن و طرز عمل

عَجوز: گُنده پیر،بسیار ناتوان


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1108)




«نَفَسِ من» در «قَفَسِ تن»!




مرگ در «جان مُردن» است و «جهان را به دیگران سپُردن».

«جان را به جان آفرین» می سپاریم و «جهان را به جایگزین».

با مرگ، «پرواز»، «آغاز» می شود،

از «دنیایی طنّاز» به «فضایی پر از راز».

انسان «روانی بزُرگ» دارد و شایسته «جهانی ستُرگ» است.

در حالی که جای «انسانِ ماندنی» در این «دنیای دنی» نیست.

چند روزی «نَفَسِ من» در «قَفَسِ تن» زندانی است.

چون از این «ثَری بِرَهَد» به «ثُریّا می رسَد».

مرگ هجرتی است از «سرایی سراپا نیاز» به «فضایی از ثَری تا ثُرَیّا راز».


اینجا نه «سرای دل بستن»،که «دنیای وارستن» است.

انسان برای «زیستن در بهِشت» آفریده شده،

نه برای «گریستن در این خاک و خِشت».

بیاییم از این سرای «رخت بربندیم»،اگر چه بدان«سخت پایبندیم».

«بستگی به خاک» و «وابستگی به این مُغاک»،

هر چه «بیش تر»،دل کندن از آن«پُرتشویش تر»!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—----------------------------------

طنّاز: فسوس کننده،شوخ و پُرناز

دنی: پست و حقیر

ثَری(ثَرا): زمین،خاک نمناک،زیرزمین،(ثری تا به ثُریّا:از زمین تا بالای آسمان)

ثُریّا: ستاره پروین،کنایه از آسمان و افلاک

مغاک: گود،گودال،جای پست

تشویش: آشفتگی و بی آرامی،شوریده ساختن،پراکندن


Репост из: علیرضا شفیعی مطهر
کتاب « دل دیدنی های شهر سرب و سراب »(جلد سوم» منتشر شد
در 288 صفحه ،قیمت پشت جلد:10 هزار تومان
برای خرید کتاب لطفا با شماره های زیر تماس بگیرید تا خدمتتان ارسال شود
09123491190
02144642331


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1107)



«فصلی نوین» با «اصلی نمادین»!



هر «کار خوب» میوه نهالِ «افکار مطلوب» است.

بنابراین «طراوتِ نهالِ اندیشه ارشاد» از «سقایتِ زلالِ ریشه رشاد» است.

پس باید «مُثبت اندیشید» و همه آفرینش را با «دیده حِکمت دید»!

کسی که خود را در این «گِل دریابد»، خدا را در «دِل می یابد».

نه «خدا دیدنی» است و نه «خرد،خریدنی»!

اما آن که دیده دل را «گُشایَد»، دیدنِ نادیدنی ها را «می شاید»!

آن گاه خدا را نه تنها در «دیده»، که در هر «پدیده» می بیند!

«جانِ اَلَستی»،همه «جهان هستی» را زیبا می بیند!

هیچ «پدیده ای زشت» و هیچ «آفریده ای بدسرشت» نیست!

او«زمانِ برگ را در زمین» می بیند و «کمانِ مرگ را در کمین».

در «زمان می پاید» و «زمین را می پوید»!

مرگ برای او نه «نُکته آنی» است، نه «نُقطه پایانی»!

بل که آغازِ «فصلی نوین» است با «اصلی نمادین»!


#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—-------------------------------------

می شاید: شایسته و سزاوار است

اَلَست: روز ازل،زمان بی آغاز،آغاز آفرینش


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1106)



«دروازه آز» یا «اندازه نیاز»؟!



در این شهر «شلوغ» و پر از «دروغ»

برای افرادِ «دُژآگاه» دو گونه «باداَفراه» اجرا می کنند:

آنان که «اَنفال» و «بیت المال» را می رُبایند ،

«ندار» را به «دار» می زنند !

ولی با «دارا»،«مدارا» می کنند!

«اختلاس» از «اموالِ ناس» آزاد است،

ولی افشای این «راز»،«غیرِ مُجاز» .

رُباینده «در امان» است،ولی افشاکننده غیر قابل «درمان»!

پشّه ها به «اندازه نیاز» خون می خورند،ولی اینان تا «دروازه آز»!

آنجا که «مدیر قبیله» بر «مدار قبله» «ره نمی پوید»،

«باورِ ملّت» ، «محورِ عدالت» را «نمی جوید»!

بنابراین در همه «ارکان جامعه» بر اثرِ «خُسرانِ فاجعه»،

هم «ستون های داوری» فرومی ریزد و هم «قانون های دادوری»!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—----------------------------------------

آز: حرص و طمع،آرزو و خواهش بسیار،افزون خواهی از هر چیز

دُژآگاه: بداندیش،یددل،خشم آلود،بدخو،زشتخو

باداَفراه: بازخواست،کیفر،مکافات،مجازات،سزای بدی

اَنفال: غنیمت،بهره،اموال متعلق به همه مردم

اختلاس: ربودن،دزدیدن،پولی را پنهانی و ناحق از صندوقی برداشتن

خُسران: ضررکردن،زیان بردن،زیانکاری


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1105)



«پوسیدن» یا «پیوسیدن»؟!



«دوچرخه سوار» هر چند «زرنگ و هشیار»،

آن گاه در معرضِ «اُفتادن» و خطرِ «وادادن» است،

که از «پویایی وامانَد» و در «ایستایی بمانَد».

«ایستادن، همان» و «اُفتادن،همان»!

«جوانِ جوینده» و «انسانِ پوینده»،

آن گاه «افتادن را می بیند»،که «ایستادن را برمی گزیند»!

پس راز و رمز «پایایی»،«پویایی» است.

تنها راهِ رهایی از «پوسیدن»،«پیوسیدن» است.

«آب جاری» آن گاه به «مُردابِ تاری»مبدَّل می شود،

که «رویش را نمی داند» و از «پویش باز می مانَد».

«خیزابه زندگی» و «ارّابه ارزَندگی»،

نه «آنی لنگ» دارد و نه «زمانی درنگ»؛

بنابراین «انسانِ ایستا» در «جهانِ پویا»،

«محروم از ادراک» است و «محکوم به هلاک» !



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

-------------------------------------

پیوسیدن(بیوسیدن): امیدداشتن،توقع داشتن

تاری: تیره و تاریک

خیزابه: موج،کوهه آب

ارّابه: گردونه ،گاری

لَنگ: توقُّف،تعطیل کار


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1104)



«کانِ زر» یا «دُکانِ ضرر»؟!



چه سخت است «خورشید باشی و نتابی» و «طوفان باشی و نشتابی».

چه دشوار است «ابر باشی و نباری» و «اهل قلم باشی و ننگاری»!

چه ابلهانه است که عقل داشته باشی و «خرد نوَرزی» و «به خود نیَرزی».

آن که «گوش آفریده»،«هوش هم بخشیده»،

و آن که «دیده داده»،«ایده هم نهاده».

«رسالتِ جوان» و «دلالتِ انسان»

«یافتن این نبوغ ها» و «تافتن این فروغ ها» است.

این «شخصیّت های شکفته» اند که می توانند «ظرفیّت های نهفته» را

از «کسالتِ اِنفعال» به «حالتِ فعّال» در آورند.

همه انسان ها می توانند«کانِ زر» باشند،یا «دُکانِ ضرر».

اگر انسان ها «کانونِ نبوغ» و «قانونِ بلوغ» را کشف کنند

و «نیروهای خفته» و «آرزوهای نهفته» را

از «احتکار» به «ابتکار» درآورند،

می توانند«چشمه جوشانِ زر» و «سرچشمه کوشانِ گهر» باشند

و «جاودانه بپایند» و «خردمندانه بیاسایند»

و گرنه چون «لندهوری از برف» در «تنوری ژرف»

رو به «خُمودی» و «نابودی» می روند!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—------------------------------—

کان: معدن

به خود نیَرزی: به خودارزشمندی نرسی،احساس خودارزشمندی نکنی

ایده: اندیشه،فکر،رای،عقیده

تافتن: برافروختن،پرتوافکندن

احتکار: انبارکردن و بهره نبردن از آن

لَندِهور: انبوه ،توده بزرگ،شخص قوی هیکل و بلندقد

خُمودی: خاموشی،بیهوشی


Репост из: MohamadReza
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
دعوا و درگیری لفظی یکی از نمایندگان مجلس به رئیس مجلس لاریجانی!


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1103)



«کُنشِ ابلهانه» و «واکُنشِ بِخردانه»!



«طینتِ کژدُم،نیش» است و «طبیعتِ مردُم،نوش».

او «بایسته نیش» است و ما «شایسته نوش».

این «کُنشِ کور» را ما نباید با «واکُنشِ غرور» پاسخ دهیم؛

زیرا فرمانروای او «زاده غریزه» است،نه «اراده ستیزه»؛

ولی فرمانروای انسان «آیه انسانیّت» است و «آرایه عقلانیّت».

«هار» را باید «مهار» کرد و «ثار» را «نثار»!

«کینه» را باید با «سکینه» تلافی کرد

و «بوری» را با «صبوری»!

«شرارت» را باید با «بصارت» درمان کرد

و «رذیلت» را با «فضیلت»!

خودکامه ای که «ستم» و روزگار مردم را «جهنّم» می کند،

او نه «سلطانی کبیر»،که «پریشانی حقیر» است.

او «بیمار» است و نیازمندِ «تیمار»!

بیاییم «زلالِ مدد» را به پای «نهالِ خرد» بریزیم

و «کنش های ابلهانه» را با «واکنش های بخردانه» پاسخ دهیم!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—-------------------------------------------

طینت: خلقت،سرشت،خوی

نوش: شهد، عسل ،انگبین،هر چیز گوارا و شیرین

هار: سگ گزنده،حیوان وحشی

ثار: خون

سکینه:وقار،آرامش،آهستگی

بوری: شرمندگی آدم ناتوان

تیمار: پرستاری و مراقبت بیمار،غمخواری،دلسوزی

مدد: یاری،کمک،فریادرسی


پیام تبریک هفته وحدت

با اهدای سلام و ادای احترام

فرخنده زادروز واپسين بشير بشر و آخرين سفير داور،حضرت محمدبن عبدالله (ص)

در سياه‌ترين عصر حاكميت سكوت و حكومت طاغوت

و ميلاد خيرآفرين و عطرآگين فرزند برومندشان حضرت امام جعفر صادق(ع)

و هفته مهرآميز و رافت انگيز وحدت را

به شما و همه شيفتگان صلح و رستگاري در جهان تبريك و تهنيت مي گويم.


شفیعی مطهر


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1102)



«تعظیمِ هویّت» و «تکریمِ شخصیّت»



«پرنده بی پر و بال» و «انسان بدون آمال»

نه «قفس را تنگ» می داند و نه «مَحبَس را ننگ»،

زیرا نه «پَری برای پَریدن» دارد و نه «بالی برای بالیدن»!

مردمِ «احساسی» و «محروم از توسعه سیاسی»،

از «تنویر در رنج اند» ولی از «تحقیر نمی رنجند»!

«نَبیه را می فرسایند»، ولی «تنبیه را می ستایند»!

نه «غارت» را می فهمند،نه «حقارت» را.

نه «کرامت را درک» می کنند و نه «لئامت را ترک»!

تنها راهِ «افاده انسانیّت» و «اعاده عقلانیّت»،

«تعظیمِ هویّت» و «تکریمِ شخصیّت» است.



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—---------------------------------

تعظیم: بزرگ داشتن،بزرگ کردن،احترام کردن

بالیدن: رشدکردن،بزرگ شدن،نموکردن،تناورگشتن

تنویر: روشن کردن،آگاه کردن،بیداری

نبیه: شریف، زیرک، دانا و آگاه

فرسودن: آزردن،ناتوان کردن

کرامت: بزرگی ورزیدن ،جوانمردبودن، بزرگی و ارجمندی، بخشندگی

لئامت: ناکس و فرومایه بودن،بخیلی،پست فطرتی،فرومایگی

افاده: فایده دادن،فایده رساندن،فایده گرفتن

اعاده: بازگردانیدن،برگردانیدن،از سر گرفتن


Репост из: مویه های موج/کانال برگزیده ها
فاسدترین و پاک ترین کشورها


فاسدترین و پاک ترین کشورها بر اساس شاخص ادراک فساد در سال ۲۰۱۷

از میان 180 کشور جهان:
🔹نیوزیلند، دانمارک و فنلاند به ترتیب با رتبه های یک، دو و سه در صدر کشورهای پاک قرار دارند.

🔹سوریه، یمن و عراق با رتبه های 169،175،178 فاسدترین کشورهای جهان هستند.

🔹ایران با رتبه 130 در جایگاه نامناسبی قرار دارد.

🔹امارات متحده عربی در میان کشورهای منطقه با رتبه 21 بهترین موقعیت را دارد، شاخصی که نشان می دهد چگونه این کشور به یک مرکز مالی مهم بین المللی تبدیل شده است.

@MyAsriran


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1101)


«واژه دشمن» یا «ویژه اهریمن»؟!


«برترین ابزار» برای «خودکامگان زار»،

نه «ویژه اهریمن»،که «واژه دشمن» است!

«خودکامه هار» برای «ادامه کار»،

سلاحی «بُرّنده تر» و «فریبنده تر» از «دشمن» ندارد.

خودکامه اگر در «ایچ برزن»،«هیچ دشمن» هم نداشته باشد،

آن قدر بر دیگران «می تازد» تا از آنان دشمن «بسازد»!

وجود دشمن برای او «حیله حیات» است و «وسیله نجات» .

زیرا هر گونه «نارسایی» و «ناکارایی» را می توان به او نسبت داد.

دشمن را می توان عامل همه «شکست ها» و «بن بست ها» نامید!

حتی اگر «باران نبارد» و ما را «عطشان گذارد» مقصّر،دشمن است!

دشمن،«هالویی سفّاک» و «هیولایی سهمناک» است،

که با آن می توان «ورجاوندان را راند» و «شهروندان را ترساند»!

هر «قصوری تقصیر او» است

و هر «تقصیری از تزویر او» است!

دشمن«دَگَنَکی هتّاک» و «مترسَکی هولناک» است،

که با آن می توان هر «صدایی را خاموش» و هر «ندایی را به پاپوش» تبدیل کرد!

دشمن «تندیسی لال» و «ابلیسی بدسگال» است،

که همواره می توان به هر «نام» به او «دُشنام»داد؛

بی آن که بتواند «جواب» یا «بازتاب» دهد!

دشمن،«تابویی فهمیدنی» و «لولویی دیدنی» نیست؛

همه بدون این که او را «بشناسند» ،باید از او «بهراسند»!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—---------------------------------—
زار: ناتوان، رنجور ،ضعیف، خوار، زبون، درمانده

هار: سگ گزنده،وحشی

ایچ: هیچ

هالو: ساده دل، خوش باور،ابله

دَگَنَک: چماق زرین که در قدیم ماموران تشریفات دربار به دست می گرفتند

هتّاک: پرده در، بدزبان

پاپوش: کنایه از توطئه و پرونده سازی برای کسی

بدسگال: بداندیش،بدخواه

تابو: شخصی یا چیزی که دست زدن و نزدیک شدن به آن ممنوع است

لولو: شکل مهیب، هیکل موهوم که بچه را تاز آن می ترسانند


«واژه دشمن» یا «ویژه اهریمن»؟/فرگرد1101


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1100)



«سایه» بهترین «همسایه»!



«سایه» بهترین «همسایه» است؛

زیرا در «ناهموارترین راه»،«وفادارترین همراه» است.

سایه در هر «بی پناهی» انسان را «همراهی»

و در هر «سفری» او را «همسفری» می کند.

او «بی پر و بال» همه جا انسان را «دنبال» می کند،

امّا آن گاه که «زرّینه مهر» از «سینه سپهر» غروب می کند،

این سایه نیز انسان را در بین همه «تن ها»،«تنها» می گذارد.

تنها کسی که انسان را در هر «پیچِ راه»،«هیچ گاه» تنها نمی گذارد،

پس از «ایزدِ منّان»،«خردِ انسان» است.



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—------------------------------

منّان: بسیار نیکویی کننده و بخشنده


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1099)



«مَنِ سوخته» و «خرمنِ افروخته»!



دنیا نه تنها «زندانی تنگ»،که «سندانی پُرآژنگ» است.

امّا آنان که «حرفی برای گفتن» و «ذهنی برای شکفتن» دارند،

می توانند از این «قفسِ ضیق» و «محبسِ مَضیق»،

«روزانه» صدها «روزنه» بگشایند

و از هر «پنجره»،هزار «حنجره» فریاد سردهند.

انسان باید «صدفِ سگال» را بشکافد و «گوهرِ کمال» را بیابد.

در این «سیّاره گردان» و «گهواره لرزان»،

کسانی به «زیستن می ارزند»،که «عشق می ورزند»!

عشق «اندوهی ستُرگ» و چون «کوهی بزرگ» است.

عشق چون «برقِ سوزان» از «شرقِ فروزان»

ناگهان بر «جانِ عاشق» و «جهانِ علایق» فرومی بارد،

ولی آن که «مَنِ سوخته» و «خرمنِ افروخته» دارد،

چه باکی دارد از «سوختنِ دوباره» و «افروختنِ همواره»؟!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—-------------------------------

آژنگ: چین و چروک،چین و شکن

ضیق: تنگی،سختی

مضیق: تنگنا،جای تنگ

سگال: اندیشه،فکر


Репост из: علیرضا شفیعی مطهر
کتاب « دل دیدنی های شهر سرب و سراب »(جلد سوم» منتشر شد
در 288 صفحه ،قیمت پشت جلد:10 هزار تومان
برای خرید کتاب لطفا با شماره های زیر تماس بگیرید تا خدمتتان ارسال شود
09123491190
02144642331


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1098)



«دید عالی» یا «تهدید خالی»؟!



در رویاروییِ «من» با «دشمن»،

آن چه «کار را بیش» و «ابتکار را پیش» می بَرَد،

«دیدِ عالی» است، نه «تهدیدِ خالی».

آن که با «دیده خرد» هر «پدیده نیک و بد» را می نگرد؛

با «شکیبایی» هر «فریبایی» را ارزیابی می کند؛

بنابراین نه «دلبسته تایید» است و نه «درهم شکسته تهدید».

او از هر «تفسیر»،«سیر» است

و در برابر هر «شمشیر»، «شیر».

«دبیر» ،«تدبیر را می شناسد»،

ولی «وزیر» از «تزویر می هراسد».

زیرا پشتوانه «وزیر،میز» است و «یارانه دبیر،تمییز»!

پس دشمن را با «نبوغِ عقل» و «فروغِ نقل» باید شناخت،

نخست بدون بهره مندی از «سلاحِ هیاهو»، با «مصباحِ گفت وگو» ،

او را از «مُشتِ ستیز» به «پُشتِ میز» باید فراخواند.

اگر او به جای «تفاهُم» به «تهاجُم» «پرداخت»،

و بر طبلِ «زورگویی» و «ستیزه جویی» «نواخت»،

آن گاه با «نهایتِ قُدرت» و با «حمایتِ ملّت»،

با «صلابت و آمادگی» از «عزّت و آزادگی» خویش باید دفاع کرد!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—-------------------------------

دید: بینش،درک و فهم

دبیر: نویسنده،استاد

یارانه: توانمندی،قدرت،یاری و کمک

تمییز: قدرت شناخت و تشخیص و بازشناسی ،جداکردن،فرق گذاشتن

مصباح: چراغ

صلابت: استواری، درشتی، سختی


Репост из: @attachbot
هر پگاه نو با یک نگاه نو



#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1097)



«ستایش» و «نیایش»! *



خدایا!

به ما توفیق بده:

«تلاش در شکست» و «صبر در بن بست»،

«جهاد بی ساز و برگ» و «اجتهاد تا لحظه مرگ»،

«پویشِ راه،بی همراه» و «بخششِ گناه،بی گُواه»؛

«کارِ بی پاداش» و «ابتکارِ بی شاباش»؛

«فداکاری در سکوت» و «پایداری در برابر طاغوت»؛

«دینِ بی دنیا» و «دعای بی ادّعا»؛

«خوبی بی نمود» و «جهدِ بی جمود»؛

«عظمتِ بی نام» و «عزّتِ بی فرنام»؛

«خدمتِ بی نان» و «رحمتِ بی کران»؛

«ایمانِ بی ریا» و «وجدانِ نامیرا»؛

«گُستاخی بی خامی» و «سنگلاخی پیشگامی»؛

«مناعتِ بی غرور» و «قناعتِ بی قصور»؛

«عشقِ بی هوس» و «آزادیِ بی محبس»؛

و چون «شمع» در میان «جمع»

«تنهایی در انبوه» و «شکوفایی در شکوه».

خدایا!ما «بنده» ایم و «شرمنده».

از ما «خطا» خیزد و از تو،«عطا».

همه آن چه را که «گفتیم» و آن چه را که «نهفتیم»،

نه در «سازه طاقت» و «اندازه لیاقتِ» ما،

که در شَانِ «قاموسِ رحمت» و «اقیانوسِ مغفرتِ» توست،

در این جا ما را «هدایت» و در آن جا به ما «عنایت» فرما!



#شفیعی_مطهر

#صدابانورحمانی

—----------------------------------

*- الهام از یکی از مناجات های زنده یاد دکتر علی شریعتی

اجتهاد: جهدکردن، کوشش کردن،کوشیدن

شاباش: شادباش ،خوش باش،پولی که در مجلس جشن به نوازنده و بازیگر می دهند(کلمه تحسین)

جمود: بسته شدن یخ بستن آب،خشکی و افسردگی

سنگلاخ: سنگستان،زمین پر از سنگ و سنگریزه،(پیشگامان ناگزیر باید راه های سنگلاخ نرفته را بگشایند و هموار کنند)

قاموس: دریا،میان دریا،دریای عظیم

Показано 20 последних публикаций.

444

подписчиков
Статистика канала