مصطفى دلشاد تهرانى


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


معلم و محقق قران و نهج‌البلاغه
عضو هیئت‌علمی دانشگاه قران وحدیث، پردیس تهران
سایت دریا:
ناشر آثار دلشاد تهرانی
www.darya-pub.com
ارتباط با ادمين:
@Shahroozi_Shohreh
اينستاگرام:
https://goo.gl/7GoqHr

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




#نکته_ها

⭕️اهتمام امام علی (ع) در آزاد سازی مردم

اميرمؤمنان على (ع) رسالت خود را در اين مى‌ديد كه با آزادكردن مردمان از بندهاى اسارت و ذلّت، و نجات‌بخشيدن آنان از زنجيرهاى بردگى و بندگى، و با فراهم كردن وجوه مختلف آزادى، مردمان را هدايت نمايد. امام (ع) درباره‌ى اين وجه از راه و رسم نيكوى خود فرموده است :

«وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جَوَارَكُمْ، وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِي مِنْ وَرَائِكُمْ. وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقٍ الضَّيْمِ.»
نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۵۹

با شما به نيكويى به سر بردم، و همۀ تلاش خود را نمودم تا پاسدارى‌تان نمايم، و از بندهاى خوارى آزادتان كردم، و از حلقه‌هاى ستم رهايتان نمودم.

#نکته_ها #نهج_البلاغه #بردگی #بندگی #آزادسازی #نجات_بخشی

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani




Репост из: مصطفى دلشاد تهرانى
#شعر

همی گویم و گفته‌ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها

پرستش به مستی‌ست در کیش مهر
برونند زین جرگه هشیارها

به شادی و آسایش و خواب و خور
ندارند کاری دل‌افگارها

بجز اشک چشم و بجز داغ دل
نباشد به دست گرفتارها

کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام دیوارها

چه فرهادها مرده در کوه‌ها
چه حلاج‌ها رفته بر دارها

چه دارد جهان جز دل و مهر یار
مگر توده‌هایی ز پندارها

ولی رادمردان و وارستگان
نبازند هرگز به مردارها

مهین مهرورزان که آزاده‌اند
بریدند از دام جان تارها

به خون خود آغشته و رفته‌اند
چه گل‌های رنگین به جوبارها

بهاران که شاباش ریزد سپهر
به دامان گلشن ز رگبارها

کشد رخت سبزه به هامون و دشت
زند بارگه گل به گلزارها

نگارش دهد گلبن جویبار
در آیینهٔ آب رخسارها

رود شاخ گل دربر نیلُفر
برقصد به صد ناز گلنارها

دَرَد پردهٔ غنچه را باد بام
هزار آورد نغز گفتارها

به آوای نای و به آهنگ چنگ
خروشد ز سرو و سمن تارها

به یاد خم ابروی گلرخان
بکش جام در بزم می‌خوارها

گره را ز راز جهان باز کن
که آسان کند باده دشوارها

جز افسون و افسانه نبود جهان
که بسته است چشم خشایارها

به اندوه آینده خود را مباز
که آینده خوابی‌ست چون پارها

فریب جهان را مخور زینهار
که در پای این گل بود خارها

پیاپی بکش جام و سرگرم باش
بهل گر بگیرند بیکارها

#علامه_طباطبایی

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani


#مثنوی_نامه

⭕️آفت تکبّرِ دانش آموختگی

@delshadtehrani


#مثنوی_نامه

⭕️آفت تکبّرِ دانش آموختگی

از جمله آفت های ویرانگر برای آدمی ، آفت تکبّر برخاسته از دانش آموختگی است ؛ بدین معنا که چون انسان دانش یا دانش هایی آموخت ، گمان کند که به همۀ آن دانش یا دانش ها دست یافته و نیز با این مقدار دستیابی ، از دانش های دیگر بی نیاز است و این دستیابی او را در مرتبه ای برتر از دیگران از هر نظر قرار داده است . حال آن که نه دانش ها را پایانی است و نه دانش آموختگی به تنهایی مزیتی ، که آن چه دانش آموختگی را ارزش می بخشد ، اخلاق دانشی است ؛ اخلاقی که نشانۀ آن فروتنی علمی و عملی است .

ملّای روم از دانش آموختگانی سخن می راند که با بخشی از دانشی آشنا می شوند و دچار توهّم می گردند که همۀ فنون آن دانش را یافته اند و دیگر خود را از آموختن و آموزگار دیدن بی نیاز می بینند و تکبّر آنان را فرا می گیرد و خود را تباه می سازند .

گوید : انسانی خام و نپخته با دریافتن یک فن در دانشی چنان به خود می بالد و می نازد که دیگر از آموزگاران و استادان فن کناره می گیرد و با خود می گوید که دیگر چه نیازی به فراگرفتن و آموختن و آموزگار و استاد دیدن دارم ؟! چنین اشخاص خام و کوته بین و بی تجربه ای همانند سامری اند که با دریافتن فن و هنری و دیدن فضل و کمالی در خود دچار تکبّر شد و از پیروی موسی (ع) سر پیچید و در برابر او ایستاد . سامری آن چه از فضل و هنر دریافته بود ، از موسی (ع) گرفته بود ، ولی توهّم خود دانشمندِ تمام دیدن سبب شد که چشم از آموزگار و راهنما بدوزد و به مقابله با حق برخیزد ؛ و این سقوط عاملی گشت که موسی (ع) به ناچار تدبیر دیگری در برابر او پیش گیرد و کاری کند که طومار آن متوهّمِ متکبّر و خطری که برای مردمان فراهم کرده بود ، درهم پیچد .

گوید : این داستان چه بسیار تکرار می شود و چه بسا دانش و معرفتی که به سَرِ انسان وارد می شود و مایۀ بزرگی طلبی و ریاست جویی می گردد و آدمی توهّم می کند که بدان وسیله برتر شده و خواجه و سرور گشته است ، غافل از این که همان دانش و معرفتِ تکبّر آور سَر او را بر باد می دهد و او را به قعر تباهی می بَرَد . پس هر دانش آموخته ای باید سخت مراقبت نماید که اگر می خواهد سَرش بر باد نرود و به قعر تباهی سقوط نکند ، فروتنی پیشه نماید و پیوسته در پناه آموختنِ بیش تر و سَرِ تعظیم فرود آوردن در برابر آموزگاران بزرگ و راهنمایان حق باشد و خود را در پناه چنین حفاظت گاهی حفظ نماید .

زان یکی بازی چنان مغرور شد
کز تکبّر ز اوستادان دور شد

سامری وار آن هنر در خود چو دید
او ز موسی از تکبّر سَر کشید

او ز موسی آن هنر آموخته
و ز معلّم چشم را بر دوخته

لا جَرَم موسی دگر بازی نُمود
تا که آن بازی و جانش را رُبود

ای بسا دانش که اندر سَر دَوَد
تا شود سَروَر ، به آن خود سر رَوَد

سَر نخواهی که رود ، تو پای باش
در پناهِ قطبِ صاحب رای باش

#مثنوی_نامه #ملای_روم #آفت_تکبر #دانش_آموختگی

📍 کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani




#سفر_زندگی_در_نهج‌البلاغه

⭕️ سفر زندگى در نهج البلاغه : موانع و مقتصيات اجتماعی

#کلاس
#جلسه_سشم
۱۹ آبان ماه ۹۷
مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani




#نکته_ها

⭕️استواری راه و رسم امام علی (ع) بر آزادی و آزادی گرایی

راه و رسم امام على (ع) در حكومت بر آزادى و آزادى‌گرايى استوار بود و از اين‌رو كسى را مجبور به همراهى با خود و گام نهادن در مسير حق نمى‌كرد. طه حسين، عالم بزرگ معاصر، در اين باره مى‌نويسد :

«چه بسيار بودند كسانى كه دنيا را بر دين خود برگزيدند و از حجاز و عراق بيرون شدند و نزد معاويه رفتند. على هرگز چنين اشخاص را وادار نمى‌كرد كه با او بمانند و آنان را از رفتن به شام باز نمى‌داشت. وى مردم را آزاد مى‌دانست كه هر كجا دوست دارند منزل كنند؛ هر كه راه راست و حق را دوست دارد نزد او بماند، و هر كه گمراهى و باطل را مى‌پسندد به معاويه بپيوندد.»
علی علیه السلام و دو فرزند بزرگوارش ، ص ۱۶۸

حكومت اميرمؤمنان على (ع) حكومت پاسدارى از حقوق و حدود مردمان و رعايت وجوه گوناگون آزادى آنان بود:

آزادى عقيده، آزادى در بيعت، آزادى مخالفان، آزادى بيان و جز آن.

#نکته_ها #نهج‌البلاغه #آزادی_گرایی #آزادی_عقیده #آزادی_بیان

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani






#نکته_ها

⭕️پاسداشت آزادی انتخاب در همه حال

اميرمؤمنان على (ع) در همه حال آزادى پيروان خود را پاس داشت و آنان را در زندگى و سلوك، و در جنگ و صلح، به اجبار و اكراه، و از سرِ ترهيب و تحميل به كارى وا نداشت، چنان‌كه در نامه‌اى به قَرَظَة بن كَعْب انصارى، در به كار گرفتن مردمان اين‌گونه رهنمود داد و سفارش فرمود :

«وَ لَسْتُ أَرَى أَنْ أُجْبِرَ أَحَدًا عَلَى عَمَلٍ يَكْرَهُهُ.»
أنساب الاشراف ، بلاذری ، ج ۲ ، ص ۳۹۰

من اين را صحيح نمى‌دانم كه كسى را مجبور به كارى كنم كه از آن كار كراهت دارد.

اميرمؤمنان على (ع) در اوضاع و احوال گوناگون، آزادى و آزادى‌گرايى را حرمت نهاد و در امور مختلف و در سخت‌ترين شرايط حقّ انتخاب را از مردمان سلب نكرد، و در برابر دشمنان آزادى يعنى قانون شكنان، و متجاوزان به حقوق و حرمت مردمان، و متعدّيان به حدود الهى و حريم‌هاى انسانى، محكم و استوار ايستاد.

#نکته_ها #نهج_البلاغه #پاسداشت_آزادی

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani




#درسگفتار

⭕️رسالت زمامداری در وظیفۀ همدردی و همراهی با مردمان

@delshadtehrani


#درسگفتار

⭕️رسالت زمامداری در وظیفۀ همدردی و همراهی با مردمان

بسم الله الرحمن الرحیم

در اندیشه و سیرۀ امام علی (ع) زمامداران فقط مسئولیت ادارۀ امور را به عهده ندارند بلکه از جمله وظایف مهم دیگری که بر دوش آنان است همدردی و همراهی با مردمان و انجام دادن رسالت انسانی و اخلاقی خویش در ادارۀ امور است ، چنان که آن حضرت در نامه به عثمان بن حُنَیف انصاری ، استاندار بصره ، که نامۀ ۴۵ نهج البلاغه است ، فرموده :

« أَأقنَعُ مِن نَفسی بِأَن یُقالُ : هذَا أَمیرُالمُؤمِنِینَ ، وَ لَا أُشارِکُهُم فِی مَکارِهِ الدَّهرِ ، أَو أَکُونَ أُسوَةً لَهُم فِی جُشُوبَةِ العَیشِ . »

آیا دربارۀ خویشتن بدین بسنده کنم که مرا امیرمؤمنان خوانند ، و در ناخوشیندی های روزگار شریک آنان نباشم ؟ یا در سختی زندگی الگویی برایشان نشوم ؟

رسالت کسانی که در جایگاه زمامداری و رهبریِ اجتماعی قرار می گیرند ، فقط راه بردن اداره شوندگان و مردم به سوی اهداف تعیین شده نیست ، بلکه از دیدگاه امام علی (ع) آنان نقش الگویی دارند ، و بر این مبنا نمی توانند هر گونه عمل و سلوک نمایند ، بلکه لازم است در سختی ها و مشکلات زندگی همگام و همراه مردم باشند .

#درسگفتار #نهج_البلاغه #زمامداران #اداره_امور #همدردی

📍 کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani






#نکته_ها

⭕️ پاسداشت آزادی انتخاب در بحرانی ترین شرایط

زمانى كه ياران امام علی (ع) در كار حَكَميْن با وى دودلى نشان دادند، حضرت از ايشان گلايه كرد و ديدگاه آزادى گرايانه‌ى خود را ياد آور شد و چنين فرمود :

«أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّهُ لَمْ يَزَلْ أَمْرِي مَعَكُمْ عَلَى مَا أُحِبَّ، حَتَّى نَهِكَتْكُمُ الْحَرْبُ؛ وَ قَدْ، وَ اللهِ، أَخَذَتْ مِنْكُمْ وَ تَرَكَتْ، وَ هِىَ لِعَدُوِّكُمْ أَنْهَکُ. لَقَدْ كُنْتُ أَمْسِ أَمِيرًا، فَأَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَنْهِيًّا، وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ، وَ لَيْسَ لِي أَنْ أَحْمِلَكُمْ عَلَى مَا تَكْرَهُونَ.»
نهج البلاغه ، کلام ۲۰۸

اى مردم! پيوسته كارِ من با شما به دلخواهم بود، تا آن‌كه جنگ ناتوانتان نمود. به خدا اگر جنگ كسانى را از شما گرفت، و كسانى را به جا گذاشت، براى دشمنانتان زيان بيش‌تر داشت. من ديروز فرمان مى‌دادم، و امروز فرمانم مى‌دهند. ديروز باز مى‌داشتم و امروز بازم مى‌دارند. شما زنده ماندن را دوست داريد، و مرا نرسد به چيزى وادارمتان كه ناخوش مى‌انگاريد.

#نکته_ها #نهج_البلاغه #پاسداشت_آزادی

📍 کانال مصطفی دلشاد تهرانی

@delshadtehrani



Показано 20 последних публикаций.

1 837

подписчиков
Статистика канала