#تقدم_عقل_بر_شرع
#عقل_گوهر_دین
✅ جعفر نکونام
پیش تر طی
یادداشتی با عنوان «#اخلاق_گوهر_دین» روایاتی آورده شد که ظاهر آنها بر این معنا دلالت داشت که گوهر دین اخلاق است و در پی آن، اظهار شد که نگاه برون دینی و عقل مستقل نیز همین معنا را تأیید می کند؛ اینک به ذکر روایات و بیان نکاتی مبادرت ورزیده می شود که گوهر دین را عقل می شمارد و البته عقل بودن گوهر دین منافاتی با این ندارد که گوهر دین اخلاق باشد؛ چون اخلاق هم به تعبیر فلاسفۀ اسلامی عبارت از عقل عملی است.
1️⃣ شماری از روایاتی که دلالت دارند، گوهر دین عقل است، از این قرار است:
🔹الف. امام باقر(ع) فرمود: خدا بر بندگان در حسابرسی روز رستاخیز به قدر عقولی که در دنیا به آنان داده است، سخت گیری می کند.
🔸 إنَّمَا يُدَاقُّ اللَّهُ الْعِبَادَ فِي الْحِسَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِي الدُّنْيَا (الکافی للکلینی، 1/ 11)
🔹ب. سلیمان دیلمی گوید که به امام صادق(ع) از عبادت و دین و فضل کسی گفتم. او پرسید: عقلش چطور است؟ پاسخ دادم: نمی دانم. فرمود: پاداش به قدر عقل است.
🔸قلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَ دِينِهِ وَ فَضْلِهِ فَقَالَ كَيْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِي فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ(الکافی للکلینی، 1/ 11)
🔹ج. پیامبر(ص) فرمود: هرگاه کسی را دیدید که نماز بسیار می گزارد و روزه بسیار می گیرد، به او نبالید تا این که ببینید که عقلش چطور است.
🔸 إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ كَثِيرَ الصَّلَاةِ كَثِيرَ الصِّيَامِ فَلَا تُبَاهُوا بِهِ حَتَّى تَنْظُرُوا كَيْفَ عَقْلُهُ. (الکافی للکلینی، 1/ 26)
🔹د. امام کاظم(ع) فرمود: اى هشام! خداوند پيامبران و رسولان خويش را فرستاد تا مردم، دين او را از خدا با عقل فرا گيرند و در ادامه فرمود: اى هشام! خدا در ميان مردم دو حجّت دارد: حجّتى آشكار و حجّتى نهان. حجّت آشكار، پيامبران و اماماناند و حجّت نهان عقل های مردم اند.
🔸يا هِشَامُ، مَا بَعَثَ اللَّهُ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلى عِبَادِهِ إِلَّا لِيَعْقِلُوا عَنِ اللَّهِ....
يَا هِشَامُ، إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً، وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ، وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ.
2️⃣ به موجب این روایات باید گفت که گوهر دین، عقل است و لذا حتی اگر عقل کسی به این نتیجه نرسد که دینی حق است، او هرگز گنهکار نیست و مجازاتی ندارد.
نیز طبق این روایات، مسلمان عبارت از کسی است که تسلیم آن چیزی باشد که آن را حق تشخیص داده است و متقابلاً کافر عبارت از کسی است که به آنچه حق تشخیص داده است، تسلیم نشود. با چنین تعریفی از اسلام و کفر، دائرۀ اسلام چندان گسترده می شود که هیچ جای برای کفر باقی نمی ماند.
همچنین بر پایۀ این روایات، حجت باطنی یعنی عقل اصالت دارد و حجت ظاهری یا انبیاء و ائمه نقشی جز دعوت به آنچه عقل حکم می کند، ندارد.
همین طور، به حکم این روایات، عبادات مادامی ارزشمندند که از روی عقل به جای آورده شوند؛ اما اگر از روی عقل به جای آورده نشوند، هیچ ارزشی ندارند.
3️⃣ البته آنچه اظهار شد، لوازمی بود که از ظاهر روایات پیش گفته حاصل می شود و من در اینجا نمی خواهم بگویم که آیا این احادیث، واقعاً چنین لوازمی دارند یا نه و آیا این روایات، معارضاتی دارند یا نه؛ بلکه در مقام این هستم که از منظر برون دینی و بر پایۀ عقل مستقل، به این سئوال پاسخ دهم که اگر کسی به حقانیت دینی پی نبرد، آیا او مورد سرزنش و مستحق مجازات است یا نه؟
بی تردید از منظر برون دینی و بر پایۀ عقل مستقل، چنین کسی مورد سرزنش و مستحق مجازات نیست؛ بلکه کسی مورد سرزنش است که به حقانیت دینی پی برده باشد، مع الوصف به انکار آن مبادرت ورزد.
بنابراین از منظر برون دینی و بر پایۀ عقل مستقل، اگر کسی به این تشخیص نرسیده باشد که خدا و آخرت و نبوتی هست و به احکامی باید پایبند باشد، او هرگز مورد سرزنش و مستحق مجازات نیست.
4️⃣ البته تردیدی نیست که عقل آدمی ناقص است و ای بسا در مواردی در تشخیص خود به خطار رود؛ اما اگر کسی عقل خود را به کار گرفته و علیرغم آن به خطا رفته باشد، هرگز او مورد سرزنش و مستحق مجازات نیست؛ از این رو، با فرض این که خدایی و آخرتی و نبوتی باشد و انجام فرائض دینی واجب بوده باشد، کسی که حقانیت چنین باورها و وجوب چنین فرائضی را تشخیص نداده باشد، نزد خدا حجت دارد و لذا اگر روز حسابی وجود داشته باشد، او به خدا خواهد گفت که ای خدا تو با این عقلی که به من دادی، من نتوانستم تشخیص بدهم که تو هستی و آخرت و نبوتی هست و انجام فرائض دینی واجب است. به طور قطع، خدایی که عادل خوانده می شود، هرگز او را کیفر نخواهد داد.
🟡 ادامه در یادداشت بعدی👇🏽
https://t.me/dineaqlani