♦️#جریان_شناسی مقوله ای چند ضلعی است و ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، معرفتی و حتی ابعاد روش شناختی دارد.
🔻جریان شناسی چند کارکرد اساسی در حوزه مطالعات #علوم_انسانی می تواند داشته باشد.
🔸نکته اول این است که ما را با مبانی دانش های انسانی و علوم اسلامی آشنا می کند. هنگامی که به مطالعه و بررسی علوم می پردازیم می بینیم که بسیاری از آنها شکل انتزاعی دارد و گویا ما فقط با مجموعه هایی از گزاره های علمی سرو کار داریم. مباحثی که در کتابخانه ها و آزمایشگاه ها مطرح است. بحث های جریان شناسی ما را وارد ریشه های دانش ها می کند و دانش های ما را با واقعیت های اجتماعی پیوند می زند .به تعبیر دیگر جریان شناسی برای یک دانشجو، محقق و دانش پژوه از این جهت می تواند مهم باشد که جایگاه دانش و معرفت خودش را در منظومه معارف و در کاربرد های او باز شناسی کند.
🔹نکته دوم این است که جریان شناسی ها ما را با ماهیت حرکت های اجتماعی و حرکت های فکری معاصر آشنا می کند.اشاره شد جریان شناسی یک مقوله تاریخی به معنای مصطلح نیست. مربوط به گذشته نیست بلکه مربوط به آن چیزی است که در آن زندگی می کنیم و با آن ارتباط داریم.جریان شناسی ها مربوط به اموری هستند که امروز تاثیر گذاری می کنند. پس بنابراین بحث جریان شناسی ما را وارد زوایای درونی و داخلی تحولات اجتماعی می کند. گاه ما بدون جریان شناسی، درگیری های اجتماعی را درست نمی فهمیم و گاهی اوقات بد می فهمیم.با یک نگاه جریان شناسانه معلوم می شود که خطوط اساسی درگیری و مباحث جدی مربوط به جامعه و معرفت کجاست.
🔸نکته سوم این است که #جریان_شناسی سرآغاز یک حرکت توصیه ای است و جریان شناسی نباید صرفا در حوزه توصیف و تحلیل باقی بماند. به تعبیر دیگر جریان شناسی می تواند یک کاربرد عملی و عینی در حرکت های اجتماعی و سازنده داشته باشد. این است که کسانی که بخصوص به حوزه مطالعات تمدنی علاقه مند هستند و مباحث علوم انسانی را از این نگاه دنبال می کنند، حتما باید بحث های جریان شناسی را داشته باشند. یک زمان سخن ما این بود که حتی برای مسئولان فرهنگی و غیر فرهنگی و حتی سیاسی، بحث جریان شناسی بسیار مهم است. کسانی که می خواهند الگوهای تحول آینده را بدهند باید از عمق تحولات و تغییرات موجود آشنا باشند. با این ملاحظات معلوم می شود که جریان شناسی پیش نیاز هر حرکت فکری و اجتماعی و هر کنش گری اجتماعی و سیاسی است. هم کسانی که دغدغه های معرفتی دارند و هم کسانی که دغدغه های اجتماعی و کنش گری های اجتماعی دارند باید به مسئله جریان شناسی بپردازند. اما جریان شناسی با نگاهی که ما دنبال می کنیم، جریان شناسی سیاسی صرف نیست، جریان شناسی اجتماعی صرف هم نیست، بلکه جریان های اجتماعی را در متن بحث های معرفتی دنبال می کنیم. این نحوه جریان شناسی یک پیش نیاز اساسی دارد و آن آشنایی با بنیان های معرفتی و اسلامی آنچه که هویت علمی و فکری جامعه امروز ما را می سازد، است. به تعبیر دیگری هر جریان شناسی امروزی باید بداند که ریشه های تفکر اجتماعی نخبگان ما از چه بستری برخاسته و عقبه ی تاریخی این تفکر کجا بوده است. بدون شناخت این بن مایه های اساسی فکری و معرفتی، بحث های جریان شناسانه چندان روشن و سودبخش نیست. این است که توصیه اول ما در بحث های جریان شناسی این است که دوستان حتما به عرصه های فکری و معرفتی گروه های موجود نگاه کنند. سابقه های فکری و نظری را در علوم اسلامی باید دنبال کنند.
#محمدتقی_سبحانی
#جریان_شناسی_فکری
#گفتمان_نخبگان_علوم_انسانی
#تابستان95
@gnoe_ir
🔻جریان شناسی چند کارکرد اساسی در حوزه مطالعات #علوم_انسانی می تواند داشته باشد.
🔸نکته اول این است که ما را با مبانی دانش های انسانی و علوم اسلامی آشنا می کند. هنگامی که به مطالعه و بررسی علوم می پردازیم می بینیم که بسیاری از آنها شکل انتزاعی دارد و گویا ما فقط با مجموعه هایی از گزاره های علمی سرو کار داریم. مباحثی که در کتابخانه ها و آزمایشگاه ها مطرح است. بحث های جریان شناسی ما را وارد ریشه های دانش ها می کند و دانش های ما را با واقعیت های اجتماعی پیوند می زند .به تعبیر دیگر جریان شناسی برای یک دانشجو، محقق و دانش پژوه از این جهت می تواند مهم باشد که جایگاه دانش و معرفت خودش را در منظومه معارف و در کاربرد های او باز شناسی کند.
🔹نکته دوم این است که جریان شناسی ها ما را با ماهیت حرکت های اجتماعی و حرکت های فکری معاصر آشنا می کند.اشاره شد جریان شناسی یک مقوله تاریخی به معنای مصطلح نیست. مربوط به گذشته نیست بلکه مربوط به آن چیزی است که در آن زندگی می کنیم و با آن ارتباط داریم.جریان شناسی ها مربوط به اموری هستند که امروز تاثیر گذاری می کنند. پس بنابراین بحث جریان شناسی ما را وارد زوایای درونی و داخلی تحولات اجتماعی می کند. گاه ما بدون جریان شناسی، درگیری های اجتماعی را درست نمی فهمیم و گاهی اوقات بد می فهمیم.با یک نگاه جریان شناسانه معلوم می شود که خطوط اساسی درگیری و مباحث جدی مربوط به جامعه و معرفت کجاست.
🔸نکته سوم این است که #جریان_شناسی سرآغاز یک حرکت توصیه ای است و جریان شناسی نباید صرفا در حوزه توصیف و تحلیل باقی بماند. به تعبیر دیگر جریان شناسی می تواند یک کاربرد عملی و عینی در حرکت های اجتماعی و سازنده داشته باشد. این است که کسانی که بخصوص به حوزه مطالعات تمدنی علاقه مند هستند و مباحث علوم انسانی را از این نگاه دنبال می کنند، حتما باید بحث های جریان شناسی را داشته باشند. یک زمان سخن ما این بود که حتی برای مسئولان فرهنگی و غیر فرهنگی و حتی سیاسی، بحث جریان شناسی بسیار مهم است. کسانی که می خواهند الگوهای تحول آینده را بدهند باید از عمق تحولات و تغییرات موجود آشنا باشند. با این ملاحظات معلوم می شود که جریان شناسی پیش نیاز هر حرکت فکری و اجتماعی و هر کنش گری اجتماعی و سیاسی است. هم کسانی که دغدغه های معرفتی دارند و هم کسانی که دغدغه های اجتماعی و کنش گری های اجتماعی دارند باید به مسئله جریان شناسی بپردازند. اما جریان شناسی با نگاهی که ما دنبال می کنیم، جریان شناسی سیاسی صرف نیست، جریان شناسی اجتماعی صرف هم نیست، بلکه جریان های اجتماعی را در متن بحث های معرفتی دنبال می کنیم. این نحوه جریان شناسی یک پیش نیاز اساسی دارد و آن آشنایی با بنیان های معرفتی و اسلامی آنچه که هویت علمی و فکری جامعه امروز ما را می سازد، است. به تعبیر دیگری هر جریان شناسی امروزی باید بداند که ریشه های تفکر اجتماعی نخبگان ما از چه بستری برخاسته و عقبه ی تاریخی این تفکر کجا بوده است. بدون شناخت این بن مایه های اساسی فکری و معرفتی، بحث های جریان شناسانه چندان روشن و سودبخش نیست. این است که توصیه اول ما در بحث های جریان شناسی این است که دوستان حتما به عرصه های فکری و معرفتی گروه های موجود نگاه کنند. سابقه های فکری و نظری را در علوم اسلامی باید دنبال کنند.
#محمدتقی_سبحانی
#جریان_شناسی_فکری
#گفتمان_نخبگان_علوم_انسانی
#تابستان95
@gnoe_ir